حقیقت تلخ
اگر10سال پیش از من میپرسیدند 10سال دیگر کجا خواهی بود؟ احتمالا، مشخصات الانم را میدادم. اما اگر الان، 10سال بعدم را بگویم، ببینم، اصلا آیا میتوانیم در این کشور ده سال دیگه خود را پیشبینی کنیم و بگوییم کجا هستیم؟
در زمانهای که کسانی که هزاران مدرک مختلف دارند و بیکار هستند، میتوانم بگویم من 10سال دیگه که وارد بازار کار شوم، کجا هستم؟ اصلا موفق به پیدا کردن شغل میشوم؟ آیا میتوانم 10سال دیگر برای خود ماشین یا خونهای بخرم؟ معمولا همه در کودکی و نوجوانی، زندگی آرمانی و بسیار لذت بخشی را در آینده برای خودشان تصور میکنند اما زمانی که کمی رشد میکنند و بزرگ میشوند با این حقیقت تلخ مواجه میشوند که زندگیشان در آینده قرار نیست به آن صورت رویایی که قبلا فکر میکردند، باشد. ممکن است برای آینده، لحظه به لحظهاش را برنامه ریزی کرده باشیم و حتی بدانیم 10 سال دیگر دقیقا، کجا ایستادهایم و چه کار خواهیم کرد، اما روزگار است دیگر پستی و بلندی زیاد دارد دقیقا در همان لحظه که فکر همه جا را کرده بودی چیزی میآید و تمام اتفاقات رو خراب میکند و تمام برنامه و آیندهات را تحت تاثیر قرار میدهد. البته شاید بتوانم تصویری حدودی را، از آینده 10 ساله خودم بگویم.احتمالا مدرک خود را از دانشگاه گرفتهام، سربازی را گذراندهام و به طور جدی وارد بازار کار خواهم شد، آیا میتوانم شغلی پیدا کنم که درآمد مدنظر من را داشته باشد؟ یا ممکن است شغل پدرم را ادامه بدهم؟ معلوم نیست! پس در این کشور معمولا نمیتوان گفت که در 10 سال دیگر قطعا در این جایگاه قرار دارم، چون چیزی ثبات ندارد.
عرفان حریری – تهران
عرفان حریری – تهران