در این کتاب شیطان روایت میکند
«در کنار او فقط تو بودهای» یک داستان مذهبی با تکیه بر روایات مربوط به حادثه کربلاست. همین یک خط نوشته در معرفی کتاب نشان میدهد که نویسنده برای جذب مخاطب خود چه کار سختی را پیشرو دارد.
داستان مذهبی نوشتن، به خودی خود کار سختی است چراکه اینگونه داستانها اگر متکی به قلم توانا و خلاقیت نویسنده نباشد، بهسرعت میتواند به داستانی خستهکننده و شعاری تبدیل شود. ضمن اینکه وقتی میدانیم قرار است درباره یک ماجرای تاریخی آن هم داستان کربلا که بارها درباره آن خوانده و شنیدهایم، داستانی را بخوانیم، ناخودآگاه این تصور در ذهنمان نقش میبندد که داستان خواندنی نخواهد بود، چون سرانجام آن و شرح وقایعش را میدانیم و دیگر خواندن داستانی که پایانش را میدانیم، لذتی ندارد.ولی فریبا کلهر، نویسنده خاص و زیرکی است، او بهتر از هرکس به چالشهای داستانش آشنا بوده و میدانسته اگر قرار است تنها به گزارشی دیگر باره از کربلا بسنده کند، مخاطبش را ازدست خواهد داد. او بعد از چندین دهه نویسندگی بهخصوص برای کودکان و نوجوانان و نگارش چندین کتاب موفق، راه غلبه بر این چالش را بهخوبی فهمیده و با غافلگیر کردن مخاطب، او را در مسیری جدید قرار داده است. کلهر از نویسندگانی است که سابقهای طولانی در بازنویسی و بازآفرینی اسطورهها و روایتهای تاریخی، مذهبی و قرآنی برای کودکان و نوجوانان دارد و چالشهای این حوزه را میشناسد. او میداند که از یکسو باید به حقیقت ماجرا، منابع و روایتهای معتبر وفادار باشد و از سوی دیگر حد و مرز دخیلشدن تخیل و فنون داستاننویسی را میداند. او برای اینکه همه این مسائل را رعایت کند، در عین حال داستانی جذاب بیافریند، شخصیت اصلی داستان خود را یک شخصیت غیرقابل پیشبینی قرار داده است: شیطان!
در این کتاب، شیطان راوی است شخصیتی که نمونه و تجسم بدی است در نتیجه ظرفیتهای دراماتیک بسیاری دارد، از سوی دیگر موجودی تخیلی و افسانهای نیست و میتواند ماجرا را برایمان تعریف کند. معرفی شیطان از خود و ویژگیهایش و چگونگی وسوسه کردن افراد، خود ویژگیهای داستانی جذابی را به اثر اضافه کرده است. شیطان از همین جا وارد روایت عاشورا میشود و داستان نفوذ خود در دل و جان افراد و فریب آنها به شیوههای مختلف را بیان میکند. در اینجا قصد نداریم داستان این کتاب خواندنی را لو بدهیم و مخاطب را از لذت مطالعه آن محروم کنیم، تنها به ذکر دو نکته بسنده میکنیم. اول اینکه کتابهایی مانند «در کنار او فقط تو بودهای»، که دفتر نشر فرهنگ اسلامی آن را منتشر کرده است، نباید غریب بمانند. ما این روزها مشکل رساندن محتوای مناسب، ارزشمند و برخاسته از فرهنگ و دینمان برای نوجوانان و حتی بزرگسالان داریم، پس کتابهایی مانند این کتاب باید توسط نهادهایی مانند آموزش و پرورش، نهاد کتابخانهها و کانون پرورش به دست مخاطبان برسد و آنها با این کتابها آشنا شوند. نکته دوم این که چنین کتابهایی میتوانند با تبدیلشدن به فیلم و پویانمایی دایره وسیعتری از مخاطبان را جلب و جذب کنند و نباید از این مسأله هم غفلت کرد.
آرش شفاعی | گروه فرهنگ و هنردر این کتاب، شیطان راوی است شخصیتی که نمونه و تجسم بدی است در نتیجه ظرفیتهای دراماتیک بسیاری دارد، از سوی دیگر موجودی تخیلی و افسانهای نیست و میتواند ماجرا را برایمان تعریف کند. معرفی شیطان از خود و ویژگیهایش و چگونگی وسوسه کردن افراد، خود ویژگیهای داستانی جذابی را به اثر اضافه کرده است. شیطان از همین جا وارد روایت عاشورا میشود و داستان نفوذ خود در دل و جان افراد و فریب آنها به شیوههای مختلف را بیان میکند. در اینجا قصد نداریم داستان این کتاب خواندنی را لو بدهیم و مخاطب را از لذت مطالعه آن محروم کنیم، تنها به ذکر دو نکته بسنده میکنیم. اول اینکه کتابهایی مانند «در کنار او فقط تو بودهای»، که دفتر نشر فرهنگ اسلامی آن را منتشر کرده است، نباید غریب بمانند. ما این روزها مشکل رساندن محتوای مناسب، ارزشمند و برخاسته از فرهنگ و دینمان برای نوجوانان و حتی بزرگسالان داریم، پس کتابهایی مانند این کتاب باید توسط نهادهایی مانند آموزش و پرورش، نهاد کتابخانهها و کانون پرورش به دست مخاطبان برسد و آنها با این کتابها آشنا شوند. نکته دوم این که چنین کتابهایی میتوانند با تبدیلشدن به فیلم و پویانمایی دایره وسیعتری از مخاطبان را جلب و جذب کنند و نباید از این مسأله هم غفلت کرد.