تربیت پزشک برای دیگران!
رسیدن هرم جمعیتی ایران به سن درمان، چالش کمبود پزشکان متخصص و عمومی در ایران را بیشتر به چشم آورده است. البته تنها مؤلفه جمعیتی نیست که باعث بروز چنین معضلی شده و پایین آمدن تابآوری کادر درمان(که در دوران فراگیری کرونا بهخوبی خود را نشان داد)مشکلات معیشتی پزشکان و البته سیاستهایی که باعث مراجعه القایی شده، همه و همه باعث شده است که پزشکان رغبت کمتری برای ماندن در نظام سلامت داشته باشند.
فقط در یک فقره هولناک آماری که ماه گذشته از زبان رئیس سازمان نظام پزشکی ایران عنوان شد، مشخص میشود «۴۰ درصد پزشکان عمومی ایران طبابت نمیکنند.» نکته مهمی که پیش از این کمتر به آن پرداخته شده بود. با علم به این داده، باید بگوییم براساس آخرین آمارها در ایران 95 تا100هزارپزشک عمومی پروانه طبابت دارند که با گفته رئیس سازمان نظام پزشکی مشخص شده است که 40 هزار نفر از این تعداد باوجود داشتن پروانه پزشکی از سازمان نظام پزشکی، مشغول به کار دیگریاند! اینکه حالا این افراد چه میکنند هم میتواند موضوع گزارش دیگری باشد اما باید بدانیم این تنها بخشی از خروج کادر تخصصی پزشکی از نظام سلامت است و بخش دیگر آن، شامل موج مهاجرتها میشود. همه این اتفاقات در حالی رخ میدهد که از سه سال پیش و براساس مصوبه شورایعالی انقلاب فرهنگی، دانشگاهها باید 20درصد به ظرفیت آموزش پزشکان اضافه کنند. اینکه چقدر بیمارستانها و دانشگاههای علوم پزشکی اساسا زیرساخت برای این افزایش ظرفیت دارند یک بحث است اما آنچه مهمتر است اینکه با وجود تحقق این مصوبه هم تضمینی برای ماندن پزشکان نیست!به این معنا که ما با تمام مرارتها ومشقتها، حتی اگر پزشکانی تربیت کنیم و آنها را وارد نظام سلامت کنیم هم هیچ تضمینی نداریم که آنها ازاین چرخه خارج نشوند یا اقدام به مهاجرت نکنند.بدتر اینکه تربیت پزشک برای دولتها هزینههای گزافی هم دارد. اگر آمارهای سازمان نظام پزشکی برای 40 هزار پزشکی که طبابت نمیکنند را ملاک بگیریم و آن را کنار این گفته میرحامد خانی، مدیرکل حقوقی وزارت بهداشت بگذاریم که مردادماه همین امسال گفته بود: «دولت برای تربیت هر دانشجوی پزشکی بیش از دو میلیارد تومان از بیتالمال و جیب مردم هزینه میکند.» به هدررفت عجیب 80 همتی میرسیم. 80هزار میلیارد تومانی که یکسوم بودجه مصوب وزارت بهداشت و درمان برای همین امسال است.