دكتر فرامرز قراملكی، استاد دانشگاه تهران و پژوهشگر حوزه اخلاق سازمانی:
در مقابله با کرونا مردم از دولت جلو افتادهاند
همهگیری كرونا در عرصه جهانی موانع و مشكلات زیادی را برای عموم مردم ایجاد كرده است. ناشناختگی این پدیده و سیاستهای متناقضی كه در مواجهه با آن از سوی سیاستگذاران و دولتمردان در عرصههای داخلی و خارجی اتخاذ شد زمینه بروز برخی از معضلات را فراهم آورد اما در عین حال بررسی ساده و اجمالی نشان میدهد كه مردم ایران در رویارویی با این بیماری و تبعات آن، انضباط اجتماعی و همدلی بیشتری به نسبت دیگر كشورهای درگیر این پدیده از خود نشان دادند. دکتر احد فرامرز قراملكی استاد دانشگاه تهران، پژوهشگر و كارشناس حوزه فلسفه اخلاق و اخلاق سازمانی در گفتوگو با جامجم به بررسی دلایل انضباط اجتماعی و انعطاف اخلاقی ایرانیان و همچنین دلایل اتخاذ برخی سیاستهای متناقض از سوی سیاستگذاران پرداخته است.
پرسش شما از جنس چرا و جستوجوی علت است. اما باید این یادآوری را داشته باشم كه زود به چرا جواب ندهیم و اول ببینیم این توصیف، دقیق، علمی و كمی است یا خیر؟ به دیگر سخن باید قصه همدلی را بیشتر مورد مطالعه قرار دهیم. البته نمیگویم كه نسبت به این مساله تردید دارم، اما بحث این است كه ما یك فعالیتها و واكنشهای سریع و عاطفی داریم و كنار آن هم واكنشهای نهادینه شده را داریم. این دو با هم بسیار متفاوت است. قصه در خانه ماندن كه یك ضرورت است ممكن است با واپسزدنهایی همراه باشد و واكنشهای دیگری به دنبال داشته باشد.
یعنی مثلا احتمال میدهید در دورانی كه مردم قرنطینه خانگی را انتخاب كردند ممكن است اختلافات خانوادگی بیشتر شود؛ همان موضوعی كه در برخی كشورها مشاهده شده است؟
بعضی از اعضای خانواده ممكن است به خاطر همراهی با هم و تحمل شرایط، تلخیها و اختلافات را به صورت موقت كنار بگذارند، اما این كظم غیظ نیست، بلكه پس زدن واكنشهای تند و تیز است. این واكنش البته ممكن است در بلندمدت مشكلات دیگری را منجر شود. از سوی دیگر بریدن از جامعه و رفتن در خود ممكن است استعداد بروز یكسری واكنشهایی مثل جامعهگریزی را فراهم بیاورد. بنابراین اصلا موافق نیستم كه در خانه ماندن باعث افزایش همدلی میشود. البته معتقدم كه همدلی وجود دارد، اما تاكیدم بر این است كه ما به كدام همدلی نیاز داریم. به نظر من باید بین همدلی كه به شكل یك خلق و خو دربیاید و نهادینه شود با همدلیهای موقتی تفاوت قائل شد. قطعا ملت ایران مردمی هستند كه در سختیها و دشواریها انعطاف شدید نشان میدهند. اینجاست كه من سؤال چرای شما را به چگونه تبدیل میكنم. به عبارت دیگر باید بپرسیم ما چگونه عمل كنیم تا همدلیها در چنین موقعیتهای بحرانی نهادینه شود و استقرار یابد.
ما دوران سخت زیادی را در گذشته داشتهایم از جمله دوران دفاع مقدس. آیا میتوان از تجربه آن دوران برای نهادینه كردن همدلیها در این مقطع استفاده كرد؟
ببینید در دوران جنگ، ایثار و فداكاری مردم به صورت فزاینده خود را نشان داد، اما باید دید این همدلی در چه كسانی چقدر استقرار یافت و بعد از ایام جنگ، این همدلی به چه جایی رسید. نمیگویم این همدلیها از بین رفته است، زیرا همین الان هم در بین بچههای ایثارگر، جانبازانی داریم كه دقیقا گویی همچنان در دوران جنگ هستند و همچنان آن روحیه را با همه مشكلات حفظ كردند، ولی هستند عدهای که شاید اینچنین نباشند. حال سؤال این است كه چگونه میتوان این همدلی را مستقر كرد. به باور من ما دو سه زمینه مهم داریم و مضاف بر آن یك عامل فراموش شده هم وجود دارد كه البته دست شما رسانهایهاست. درباره زمینههای مناسب باید به تجربه تمدنی ایرانزمین در دوران باستان و اسلامی اشاره كرد. این تجربه نشان میدهد كه ملت ایران هرگز به گرگ آدمیان تبدیل نخواهد شد. چون یك شرافت و نجابت ذاتی در ملت ایران وجود دارد. این شرافت با آموزههای اسلامی آبیاری شده و ما مستعد این هستیم كه در شرایط بحرانی اخلاقمان گل كند و با رعایت اخلاق و حقوق افراد دست به دست هم بدهیم تا از این شرایط گذر كنیم. زمینه دیگری هم وجود دارد كه البته برخی از آن تعابیر منفی میكنند و آن هم روحیه سازگاری ایرانی است. ما به واسطه این روحیه توانستهایم تمدن مان را بهرغم همه حملات بیگانه حفظ كنیم. بنابراین شرافت و روحیه سازگاری ایرانی در كنار آموزههای اسلامی سه زمینه مهمی است كه باعث شده ما ایرانیها مستعد همدلی برای مصائب و مشكلات موجود باشیم. اما این روحیه برای مستقر شدن نیاز به پیشنیازهایی هم دارد كه آن ایجاد انگارههای ذهنی مثبت است.
در مدتی كه از درگیری كشور با بیماری كرونا میگذرد بعضا با تصمیمات ضد و نقیضی از سوی مسؤولان روبهرو بودهایم كه طبیعتا چنین رویهای، رفتار اجتماعی را متاثر میكند. ریشه این تصمیمات ضد و نقیض را در چه میدانید؟
به نظر من دو سه مشكل وجود دارد؛ یكی آنكه ما دچار دو راهههای بزرگی هستیم كه هیچ مهارت روبهرو شدن و حل آن بین سیاستگذاران ما نیست. این سیاستگذاران نمیدانند كه برای حل بحرانهای اینچنینی چگونه باید عمل كنند. البته یك راه قدیمی به نام دفع افسد به فاسد وجود دارد كه معمولا بر اساس همان انجام میشود و از یافتن راههای دیگر ناتوانند. امروز با دوراهه مهمی بین سلامت عمومی و اقتصاد كشور روبهرو هستیم. اینكه سیاستگذاران در مواجهه با این دو راهه نمیتوانند تصمیم واحدی بگیرند به دلیل این است كه ذهنهای ورزیدهای برای مواجهه با چنین شرایطی وجود ندارد و از اینروست كه با تصمیمهای متفاوت و بعضا متناقض روبهرو میشویم. از سوی دیگر به نظر میرسد كه چندان به مشورت هم اهمیت داده نمیشود. باید برای مواجهه مناسب با یك بحران، سریع اتاق فكر تشكیل شود و از نظرات كارشناسان خبره استفاده شود و به اعتقاد من در كنار ستاد ملی مبارزه با كرونا، ما نیازمند حضور اتاق فكرها هستیم و صرفا تشكیل كمیتههای مرتبط كافی نیست.
این البته مشكل جهانی است و اختصاص به ایران ندارد. چون به هر صورت بسیاری از كشورها در مواجهه با این دوراههها، سیاستهای متفاوت و متناقضی را اتخاذ كردند كه معلوم هم نیست اثرگذاری مثبت داشته باشد؟
بله، مشكل جهانی است، اما در عین حال ما با رخنهای هم در كشور مواجه بودیم كه حاكمیت و مسؤولان تلاشی برای رفع آن نكردند. در هیچكدام از دستگاهها مثل نظام آموزش و پرورش، سلامت و اقتصاد و... چیزی به اسم ملاحظات اخلاقی در سیاستهای كلان نداریم. این همان است كه رهبر معظم انقلاب با تعبیر پیوست فرهنگی از آن یاد كردند. در شرایط بحرانی بهویژه وضعیت دشوار مقابله و مواجهه با كرونا نیاز به رعایت ملاحظات اخلاقی داریم.
نكتهای كه وجود دارد این كه به هر صورت بحرانی مثل كرونا پیچیده و دشوار است و اساسا این موضوع برای مردم و مسؤولان ناشناخته است و نمیتوان در مورد نحوه مقابله با آن به تصمیمگیری مشخصی رسید و امید داشت همه این تصمیمگیریها در مهار بحران موثر باشد.
ناشناخته بودن این بحران، موضوع درستی است، اما مشكلی كه ما داریم به نظرم این است كه متاسفانه برخی از سیاستگذاران ما خود را علامه دهر میدانند و خود را نیازمند مشاوره گرفتن از نخبگان و خبرگان نمیدانند. وقتی مسالهای به نخبگان عرضه نشود طبیعتا راجع به آن هماندیشی صورت نمیگیرد و علم مواجهه با این مسائل هم رشد نمیكند.
براساس گفته رئیسجمهور آمارها نشان میدهد در مواقعی كه از سوی دولت در قضیه كرونا سفت و سخت برخورد شد و چه زمانی كه انعطاف بیشتری از سوی دولت صورت گرفت مردم همراهی خوبی از خود نشان دادهاند. این به چه معناست؟
چون عرصه مقابله با این بحران صرفا به سیاستگذاران واگذار شده و از وجود نخبگان و دانشمندان بهرهای برده نمیشود، طبیعتا با تصمیمات متفاوت و متناقضی در مواجهه با وضعیتهای دشوار روبهرو میشویم. همین حالا جریانی میگوید كه باید فعالیتهای اقتصادی را رونق بدهیم و در كنار آن جریانی دیگر میگوید كه سلامت از اهمیت و اولویت بیشتری برخوردار است. جمع كردن این دو نظریه نیازمند ملاحظات اخلاقی است. یعنی خبرگان اخلاق اجتماعی باید ورود پیدا كنند و به یك راهحل میانهای برای عبور از این دوراهه برسند. به هر صورت كرونا یك مصیبت جهانی است و كشورهایی كه خیلی ادعاهایشان از ما بیشتر بود وضعیت خیلی ناگوارتری از ما دارند و در این شكی نیست. اما اگر بخواهیم از وضعیت موجودمان به نحو مطلوب عبور كنیم نیازمند حضور نخبگان برای حل دوراههها و رعایت ملاحظات اخلاقی و انگارهسازیهای مثبت از سوی رسانهها هستیم.
در مدتی كه از ماجرای مقابله با بحران كرونا میگذرد به نظر شما مردم جلوتر بودند یا حاكمیت؟
برای پاسخ به این سؤال نیازمند دادههای آماری هستیم كه من به آن دسترسی ندارم، اما برداشتم این است كه قطعا در شروع كار حاكمیت پیشرو بود. به عبارت دیگر ورود رهبر معظم انقلاب به مساله حرمها و ورود اخیر ایشان به موضوع ماه رمضان نشان داد كه رهبری جلوتر از بقیه حركت كردهاند. در بخش دولت هم شاهد ایجاد محدودیتهایی در عرصه اجتماع و ادارات و اماکن عمومی بودیم. در دید و بازدیدهای عید هم مردم تا حدودی عقب بودند، اما از سیزده به در مردم جلو افتادند و به عبارت دیگر كرونا به در را بر سیزدهبهدر ترجیح دادند.
در شرایط كنونی برای رفع موانع و مشكلات موجود هم باید آگاهی بخشی داد و هم باید تعاملی بین نهاد حاكمیت و مردم وجود داشته باشد و رسانه عامل مهمی برای ایجاد این تعامل است.
روایت قراملکی از انگارهسازی منفی بیبیسی علیه ایران
كتابی است به نام قدرت انگاره كه از مخاطبان شما دعوت میكنم آن را بخوانند. این كتاب به خوبی نشان میدهد كه چیزی به اسم انگارهها و نقاشیهای ذهنی در درون ما وجود دارد كه باعث تاثیرگذاری در رفتارهای ما در عرصههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی میشود. در این خصوص هم رسانهها و هم سیاستگذاران باید توجه داشته باشند. اگر انگارههای منفی در ذهن شهروندان كاشته شود این به همدلی نمیرسد. رسانهها در ایجاد انگارههای ذهنی بسیار موثرند و تلاششان باید در مسیر انگارهآفرینیهای مثبت باشد. بدانید كه شبكههای اجتماعی و رسانههای ضدایرانی به شدت در جهت خلق انگارههای منفی علیه اسلام و ایران فعال هستند. مثال ساده آن بررسی پوشش اخبار مربوط به كرونا از سوی شبكه بیبیسی درباره ایران و انگلستان است كه پدیده ابتلای مسؤولان دو كشور به بیماری كرونا را به
دو شكل تفسیر میكند.
همراهی مردم در صورت اتحاد دولتمردان
حسین مظفر
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام
مردم همیشه پای كار بوده و از دولتمردان جلوتر هستند، به این ترتیب هر زمانی كه مشكلاتی در جامعه پیش آمده به این دلیل است كه مردم احساس كردند دولت تصمیم جدی و قاطع نداشته یا در تصمیماتش جدی نیست.
در مساله كرونا نیز مردم همكاری كردند، اما آن مقداری كه باعث ناهماهنگیها شد به دلیل اظهارات متناقض مسؤولان مبنی بر وجود یا عدم وجود فاصلهگذاری اجتماعی بوده است. به این معنی كه برخی معتقد به ضرورت فاصلهگذاری اجتماعی و برخی اعتقادی به این موضوع نداشته و آن را تمسخر كردند و در نتیجه چنین رویهای باعث تشتت در رفتار مردم نیز شد.
آنچه مسلم است رفتار مردم متاثر از تصمیمات دولتمردان است، اگر آنها قاطع و جدی تصمیم بگیرند مردم ما نیز همواره همراهی میكنند و در فراز و فرودهای مختلف از جمله زمان جنگ و همچنین تحریمها این مساله را اثبات كردند.
در مورد كرونا نیز به دلیل حساسیت موضوع، دولتمردان میبایست اظهارات دقیق داشته و شرایط را بسنجند و تصمیماتشان یكپارچه و مبتنی بر نظرات كارشناسی باشد. مسؤولان باید از برخوردهای احساسی پرهیز كنند، چراكه اظهارات متناقضشان موجب متضرر شدن مردم میشود، اما در مقابل وقتی كه دولتمردان به صورت قاطعانه تصمیم میگیرند مردم نیز همراهی لازم را دارند.
موضعگیریهای ضد و نقیض، مردم را سردرگم میكند
حسینعلی حاجیدلیگانی
نماینده شاهینشهر
صحبتهای ضد و نقیض از سوی مسوولان باعث میشود كه اعتماد مردم به مسوولان، كمرنگ شود. اعتماد به مسوولان یك سرمایه اجتماعی است و وقتی این سرمایه از دست برود به آسانی قابل برگشت نیست و متاسفانه الان شاهد خدشهدار شدن بخشی از این سرمایه اجتماعی هستیم.
یكی از كارهایی كه میتوان برای حفظ این سرمایه اجتماعی انجام داد این است كه مسوولان صریح، شفاف و دقیق حرف بزنند و اینطور نباشد كه ابتدا مطلبی را بیان كنند و بعد از یك هفته دوباره تصمیمی بر خلاف موضع اول خود بگیرند. مطلبی كه از زبان یك مسوول بیان میشود و در رسانهها انعكاس مییابد نباید به شكلی باشد كه بعدا از سوی خودش یا سایر مقامات و كارشناسان مورد اشكال واقع شود.
مثلا وقتی مردم صحبتهای آقای رئیسجمهور درباره كرونا را در كنار هم قرار میدهند نوعی سردرگمی برایشان ایجاد میشود مثلا ایشان اول گفتند شنبه آینده همه چیز تمام میشود، بعد گفتند چند هفته طول میكشد و بعد صحبت از درگیری با بیماری كرونا تا پایان سال كردند.
مردم وقتی این اظهارات را كنار هم میگذارند اعتماد پیدا نمیكنند و طبیعتا چنین مسالهای در رفتار مردم خودش را نشان خواهد داد. مسوولان باید بدانند عدمشفافسازی و بیان مطالبی كه نمیشود از صحت آنها مطمئن شد باعث خدشهدار شدن امید مردم میشود.
-
روحانی: یک میلیارد و 600میلیون دلار از پولهایمان را آزاد کردیم
-
روایتی از نحوه حضور رهبر انقلاب در مسجد جمكران
-
پاسداران حقوقشان را بهخاطر کرونا میبخشند
-
غفلت از پساکرونا تبعات سنگینی خواهد داشت
-
تعاونیهای اسلامی در محلات تشکیل شود
-
بهکارگیری نظرات دینی و فنی درباره بازگشایی مساجد
-
در مقابله با کرونا مردم از دولت جلو افتادهاند