خاطرات ادمین
مثل آقای ایزدی نباشید!
رویاسادات هاشمی مجازیست
خاطره این شماره تقدیم میشود به كاربری به نام آقای ایزدی یكی از فالوئرهای صفحهای كه ادمینش بودم. حضور آقای ایزدی در همه پستها حكم حضور «كریم جانبخش سفید كمر» و «سرهنگ منتظرالمهدی» در تیتراژ همه فیلمها و سریالهای ایرانی را داشت.
آقای ایزدی همیشه موفق به كسب عنوان «اولین كامنت» زیر هر پست میشد اما خب وقتی میدید ما جایزهای برای این مقام در نظر نگرفتیم كامنتهای بیتربیتی مینوشت. آقای ایزدی همیشه با ۱۵۰ فالوئر در صفحهاش زیر هر پست برای ما خیلی جدی مینوشت «فالو یادت نره»! ولی پیج رسمی ما اصلا فالووینگ نداشت. آقای ایزدی همیشه استوریهایش را دایركت میكرد و خیلی جدی میخواست لایكش كنیم، ولی خب استوری اصلا امكان لایك نداشت! آقای ایزدی همیشه عكس خواهرزادهاش را میفرستاد تا در صفحهمان بگذاریم، ولی فارغ از شدن یا نشدنش خواهرزادهاش به هیچ عنوان ظاهر موجهی نداشت. اینها را گفتم تا بگویم منت بگذارید و در عالم مجازی مثل جناب آقای ایزدی نباشید. رابطه ادمینهای هر صفحه با فالوئرهای آن شبیه رابطه جمعه و شنبه است؛ یعنی هر اندازه جمعهها به شنبهها نزدیك اند ولی شنبهها به جمعهها دورند! یعنی چه؟ یعنی هر قدر كه كاربرها در فضای مجازی میتوانند زیر هر پست با لباسهای راحتی و ماماندوز دورهمی داشته باشند و به راحتترین شكل ممكن حرف بزنند، قربان صدقه بروند و بد و بیراه بگویند، عوضش ادمینها بهخصوص آنهایی كه صفحات رسمی را میچرخانند دست و بالشان بسته است و باید سرسنگین باشند و در نهایت یا جواب ندهند یا اگر هم جواب میدهند به رسمیترین شكل ممكن نسبت به موضوعات پاسخگو باشند. در این یك مورد ادمینها خیلی طفلكیاند برای همین هم خیلیها معتقدند پشت هر ادمین موفقی یك مادر، یك خواهر و یك عمه موفق ایستاده.
تیتر خبرها