به یاد محمود یاوری؛ سپیدموی فوتبال ایران
کسی مرواریدها را از روی زمین برنداشت
مردی که همهجا خانه داشت، رفت. بی سروصدا و بدون مقدمه. حتی مدتی قبل هم که در بیمارستان بستری شد کسی تصورش را نمیکرد که این بستری شدنها مقدمهای باشد برای مسیری که به کوچ ابدیاش ختم شود. شاید اگر تصور بدی هم وجود داشت این کوچ ابدی را الان پیشبینی نمیکرد، شاید چند سال دیگر. نه بیستم آبان سال 1399. اما یاوری در 81سالگی در حالی که هنوز با سرطان دست و پنجه نرم میکرد به بلای کرونا هم گرفتار شد.
ریشه های مستحکم محمود خان
او همه جا ریشه دوانده بود. کافی است به فهرست تیمهایی که او در آنها مربیگری کرده بود نگاهی بیندازیم: ذوب آهن و سپاهان اصفهان، برق شیراز، فجر سپاسی شیراز، تیمهای ملی فوتبال، پاس تهران، تراکتورسازی تبریز، ابومسلم مشهد، استقلال اهواز، راهآهن شهرری، شاهین بوشهر، صبای قم، پاس همدان، استیلآذین تهران و مس کرمان. او کاملا جمله «همه جای ایران سرای من است» را تعبیر کرده بود. داستان او در فوتبال طولانیتر از این حرفهاست.
از زمانی که خبر فوت محمود یاوری در رسانهها منتشر شد بسیاری به این نکته مهم اشاره کردند که حالا فوتبال شیراز کاملا «خالی» شده است. نه فجرسپاسی در کار است و نه چیزی از برق شیراز باقی مانده. نه غلامحسین پیروانی در سطح اول فوتبال حضور دارد و حالا هم که محمود یاوری برای همیشه کوچ کرده است.
حالا که محمود یاوری دیگر نیست به یاد جعفر کاشانی میافتیم. اگر کاشانی یک جمله ثابت داشت که «پرسپولیس باید به باشگاه تبدیل شود و الان فقط یک تیم است»، محمود یاوری هم عقیدهای ثابت داشت: «استعدادهای عجیبی مثل مروارید در فوتبال ایران روی زمین ریخته. یکی باید دولا شود و آنها را از روی زمین بردارد.»
اما همانطور که کاشانی هرگز باشگاه شدن پرسپولیس را مطابق میل خود ندید محمود یاوری هم هرگز به این آرزو نرسید که «کسی پیدا شود و این مرواریدها را از روی زمین بردارد.»
فوتبال ایران بدون توجه کامل به سلسله استعدادهایی که در نقاط مختلف ایران بهخصوص در شهرهای جنوبی هدر میروند افتان و خیزان به کار خود ادامه میدهد.
میخ آخر بر تابوت فوتبال شیراز؟
محمودخان، اصفهانی بود اما برای فوتبال شیراز زحمات زیادی را متحمل شد. این در حالی است که او در چند تیم دیگر نیز حضور داشته است. جناب سرهنگ فوتبال ایران از 30 سالگی کار خود در مربیگری را آغاز کرد که یک بخش قابل توجه آن در شیراز بود. یاوری چهار بار هدایت برق و سهبار هدایت فجر سپاسی را به عهده داشته است. البته او سه بار روی نیمکت سپاهان نشسته، دوبار در استقلال اهواز، دو بار ذوبآهن و دوبار هم هدایت تیم جوانان ایران را در زمانهای مختلف به عهده گرفته است.
بسیاری تاثیرگذاری او بر فوتبال شیراز را عمیق و ماندگار میدانند. اما الان که خبری از شیراز در سطح اول فوتبال ایران نیست و الان که جنابسرهنگ هم دارفانی را وداع گفته فوتبال این خطه بیشتر از قبل به محاق فرو میرود. فوتبال اصفهان غریب نیست اما فوتبال شیراز ...
داستان مرواریدها
یک بار دیگر مرور دغدغه مهم و فوتبالی یاوری خالی از لطف نیست: «فوتبال ایران پر از مروارید است. کسی نیست دولا شود و آنها را از روی زمین بردارد.» بله، کسی آنها را برنداشت. محمودخان و بقیه سپیدمویان فوتبال ایران هم آنقدری امکانات نداشتند تا این مرواریدها را بردارند. باشد برای زمانی که واقعا این درک عمومی در فوتبال ایران و نزد متولیانش به وجود آید که میتوان استفاده بهتری از این مرواریدها داشت. حیف که حتی اگر چنین روزی هم بیاید دیگر جنابسرهنگی نیست که آن را ببیند....