هوامان را داشتند
علیرضا رأفتی روزنامهنگار
خدا خیرش بدهد. داشتیم خفه میشدیم. اصلا از اولش هم پیدا بود باید کسی بیاید تا بتواند ما را از این وضعیت نجات بدهد. دیگر نمیشد یکنفس راحت کشید. اصلا داشت کمکم به سرم میزد که بروم سمت مصرف دخانیات و بعدازاین سیگار را بهجای هوا مصرف کنم. حالا اگر پاکتر از هوا هم نباشد، دستکم خیالمان راحت بود که مصداق آش نخورده و دهان سوخته نشدهایم. لااقل میگفتیم عوض دودی که دمخور ریهمان کردهایم مقادیری از نیکوتینجات را به خورد مغز و بدن دادهایم که بروند حال کنند برای خودشان. نه اینکه فقط دود را بلعیده و تشویش را به جان مغزمان انداخته باشیم که بالاخره چه کسی باید هوای این هوا را داشته باشد.
میگویند مطالبه مردمی همهجا جواب میدهد همین است. اینجا کاربردش معلوم میشود. از وقتی همه ریختیم توی فضای مجازی و عمومی و مطبوعات و کف خیابانها و فریاد زدیم که ایهاالمسؤول! نمیتوانیم نفس بکشیم، از وقتیکه با صدای گرفته داد زدیم الان سقف مطالبات ما این است که میخواهیم زنده بمانیم، بالاخره یک مسؤول متعهد آمد و مشکل آلودگی هوا را حل کرد.
القصه، این تکه روزنامه را سیاه کردیم که مراتب قدردانیمان را به محضر مسؤول مربوط ابراز کنیم. حافظ یکچیزی میدانسته که گفته: عیب می جمله چو گفتی هنرش نیز بگو... تا الان همهاش گفتیم که مسؤولان در جواب نفستنگیمان روراست میگویند: انتخاب کنید، آلودگی یا قطع برق؟ حالا که مسؤولی پیداشده و مشکل را حل کرده، باید اسمش را ببریم:
ما مردم شهرهای مازوتزده با نهایت مهر از جناب آقایان باد و باران تشکر میکنیم که مسؤولیت را دست گرفته و مشکل آلودگی هوا را حل کردند!
تیتر خبرها
-
هنرمندی که ریشه در عرش دارد
-
اصلاح بودجه 1400 در پیچ یارانهها
-
مروری بر تاریخچه فعالیتهای رادیو تلویزیونی در اصفهان
-
« نون. خ» به شما نزدیک میشود
-
4 گامی که آمریکا به ایران بدهکار است
-
روزهای زیر صفر!
-
لاله ترس و تأخیر، کار را سخت کرد
-
فرش قرمز داعش به افتخار بایدن
-
«زاویه» به دنبال جدال احسن است
-
خود را شیفته مذاکره نشان ندهیم
-
هوامان را داشتند