بخشش مرد همسرکش درجلسه دادگاه
قتل همسر به خاطر خالکوبی!
مردی که با دیدن خالکوبی همسرش عصبانی شده و او را کشته و جسدش را تکه تکه کرده بود، با درخواست پسرش از قصاص نجات یافت. متهم در جلسه دادگاه به تشریح قتل همسرش پرداخت.
به گزارش خبرنگار جامجم، تحقیقات جنایی در این پرونده از شامگاه ۲۶ اردیبهشت امسال و با گزارش ناپدید شدن زن جوانی در تهران آغاز شد. خواهر ماهرخ در تحقیقات گفت: دیروز با خواهرم تماس گرفتم و قرار بود امروز به دیدنش بروم اما هرچه در زدم ، کسی در را باز نکرد. با شوهرش تماس گرفتم که ادعا کرد ماهرخ به خارج از کشور رفته است. با توجه به شرایط کرونایی مطمئنم او از کشور خارج نشده و به احتمال زیاد بلایی سر او آمده است.
پس از این شکایت تحقیقات پلیسی آغاز شد. بررسیها نشان داد، زن جوان دو حساب بانکی دارد اما از یکی از این حسابها سه بار به مبلغ ۱۵ میلیون تومان پول به حساب پسرش واریز شده است. با این سرنخ، مأموران به بازبینی دوربینهای مداربسته بانکهایی که از آن انتقال وجه صورت گرفته بود، پرداختند. تصویری که از دوربینهای مداربسته بانکها به دست آمد، تصویر همسر ماهرخ بود.
با کشف این سرنخ، شوهر ماهرخ به نام شاهین دستگیر شد و در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و گفت: پس از کشتن همسرم با چاقو، جسدش را مثله کرده و در حوالی شهریار دفن کردم.
با کشف جسد و تکمیل تحقیقات پرونده برای محاکمه به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد و متهم در شعبه دوم پای میزمحاکمه قرار گرفت.
در ابتدای این جلسه پسر مقتول به عنوان اولیایدم پدرش را بخشید و گفت: پدر و مادرم با هم اختلاف و درگیری داشتند و فکر نمیکردم این درگیری باعث قتل مادرم شود.
در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت و با قبول اتهامش گفت: به خاطر علاقهای که به ماهرخ داشتم با او ازدواج کردم. وقتی پسرمان دوساله بود از هم جدا شدیم و من به دلیل اینکه نمیتوانستم از پسرمان مراقبت کنم، دوباره ازدواج کردم اما بعد از مدتی ماهرخ پیام داد که میخواهد برگردد و نمیتواند تنها زندگی کند. به حرفش اعتماد کرده و همسر دومم را طلاق دادم و تا سالها مهریه او را میدادم. بعد هم با ماهرخ دوباره ازدواج کردم و او درس خواند و به عنوان کمک پرستار مشغول به کار شد. حقوقش را خرج خود میکرد و من با کارکردن برای او خانهای 120متری و خودرو گرفتم. بعد از مدتی رفتار ماهرخ تغییر کرد و دیگر به من توجهی نمیکرد. یک روز با بررسی گوشی او متوجه شدم در این مدت مرا فریب داده و با دوستانش خانهای مجردی گرفته است. خیلی عصبانی شده و با او درگیر شدم که ادعا کرد هر کاری دوست داشته باشد میکند و زندگیاش به من مربوط نیست. در کش و قوس این درگیری، متوجه شدم بدنش را خالکوبی کرده است. از خالکوبی بدم میآمد و دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم و با هم درگیر شدیم. او با گردوشکن مرا زد و من هم با چاقو او را کشتم. بعد از قتل جسدش را تکهتکه کرده و به اطراف شهریار برده و آنجا دفن کردم. پس از آخرین دفاع متهم و وکیل مدافعش، قضات وارد شور شدند تا حکم مجازات مرد همسرکش را صادر کنند.
به گزارش خبرنگار جامجم، تحقیقات جنایی در این پرونده از شامگاه ۲۶ اردیبهشت امسال و با گزارش ناپدید شدن زن جوانی در تهران آغاز شد. خواهر ماهرخ در تحقیقات گفت: دیروز با خواهرم تماس گرفتم و قرار بود امروز به دیدنش بروم اما هرچه در زدم ، کسی در را باز نکرد. با شوهرش تماس گرفتم که ادعا کرد ماهرخ به خارج از کشور رفته است. با توجه به شرایط کرونایی مطمئنم او از کشور خارج نشده و به احتمال زیاد بلایی سر او آمده است.
پس از این شکایت تحقیقات پلیسی آغاز شد. بررسیها نشان داد، زن جوان دو حساب بانکی دارد اما از یکی از این حسابها سه بار به مبلغ ۱۵ میلیون تومان پول به حساب پسرش واریز شده است. با این سرنخ، مأموران به بازبینی دوربینهای مداربسته بانکهایی که از آن انتقال وجه صورت گرفته بود، پرداختند. تصویری که از دوربینهای مداربسته بانکها به دست آمد، تصویر همسر ماهرخ بود.
با کشف این سرنخ، شوهر ماهرخ به نام شاهین دستگیر شد و در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و گفت: پس از کشتن همسرم با چاقو، جسدش را مثله کرده و در حوالی شهریار دفن کردم.
با کشف جسد و تکمیل تحقیقات پرونده برای محاکمه به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد و متهم در شعبه دوم پای میزمحاکمه قرار گرفت.
در ابتدای این جلسه پسر مقتول به عنوان اولیایدم پدرش را بخشید و گفت: پدر و مادرم با هم اختلاف و درگیری داشتند و فکر نمیکردم این درگیری باعث قتل مادرم شود.
در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت و با قبول اتهامش گفت: به خاطر علاقهای که به ماهرخ داشتم با او ازدواج کردم. وقتی پسرمان دوساله بود از هم جدا شدیم و من به دلیل اینکه نمیتوانستم از پسرمان مراقبت کنم، دوباره ازدواج کردم اما بعد از مدتی ماهرخ پیام داد که میخواهد برگردد و نمیتواند تنها زندگی کند. به حرفش اعتماد کرده و همسر دومم را طلاق دادم و تا سالها مهریه او را میدادم. بعد هم با ماهرخ دوباره ازدواج کردم و او درس خواند و به عنوان کمک پرستار مشغول به کار شد. حقوقش را خرج خود میکرد و من با کارکردن برای او خانهای 120متری و خودرو گرفتم. بعد از مدتی رفتار ماهرخ تغییر کرد و دیگر به من توجهی نمیکرد. یک روز با بررسی گوشی او متوجه شدم در این مدت مرا فریب داده و با دوستانش خانهای مجردی گرفته است. خیلی عصبانی شده و با او درگیر شدم که ادعا کرد هر کاری دوست داشته باشد میکند و زندگیاش به من مربوط نیست. در کش و قوس این درگیری، متوجه شدم بدنش را خالکوبی کرده است. از خالکوبی بدم میآمد و دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم و با هم درگیر شدیم. او با گردوشکن مرا زد و من هم با چاقو او را کشتم. بعد از قتل جسدش را تکهتکه کرده و به اطراف شهریار برده و آنجا دفن کردم. پس از آخرین دفاع متهم و وکیل مدافعش، قضات وارد شور شدند تا حکم مجازات مرد همسرکش را صادر کنند.