توقع‌مان زیاد است

توقع‌مان زیاد است

مهدی توکلیان روزنامه‌نگار


برخی یادداشت‌ها و نوشته‌ها شاید بهترین تلنگر برای یادآوری نکاتی باشند که در هیاهوی زندگی ماشینی و عصر رسانه‌های نوظهور به فراموشی سپرده شده‌اند. این روزهای پایانی آخر سال که با رفتن زمستان، فصل جدیدی گشوده می‌شود و به تعبیری نخستین بهار قرن جدید و به گمان گروهی یک سال مانده به آخرین سال قرن است، در نوع نگاه به افراد هم باید تغییر ایجاد کرد؛ چرا که انسان‌ها به‌واسطه انسانیت و رفتارشان پدیده‌های خاطره آفرینی می‌شوند که هرگز از یاد تاریخ و مردم نمی‌روند.
 به‌طور حتم، انسان‌هایی که در سال 1299 می‌زیستند هیچ‌گاه تصور نمی‌کردند صد سال آینده افرادی باشند که همه چیزشان تغییر می‌کند؛ از پخت‌وپز تا وسیله رفت‌وآمد تا ابزار نوشتن و خواندن. آنها هرگز گمان نمی‌بردند صدسال آینده میزان سواد تنها در خواندن و نوشتن خلاصه نشود و جهان به این بزرگی مانند دهکده‌ای شود که صدا و تصویر را بتوان از هر جایش شنید و پژواک پرطمطراق غرولندهای انسان‌های هزاره  جدید را دریافت اما می‌شود حدس زد نه تنها مردم 10 دهه قبل بلکه مردمان 10 قرن قبل بر یک نکته مهم در سبک زیستن اعتماد داشته‌اند و آن هم انسانیت و انسان‌بودن است.
مردم هیچ عصری برای مردمان نسل‌های آینده انتظار رفتار غیرانسانی را از انسان‌ها ندارند و نخواهند داشت. اما این روزهای پایانی سال، برای مردمان دیروز خیلی از رفتارها غیرباور و نامعقول است و انتظار انسان‌ها از همدیگر تغییر کرده است. به‌طور مثال، باوجود تغییر زمان و از بین رفتن رفتارهای خان‌مآبانه و مستبدانه، همچنان بسیاری از مدیران و رئیس‌ها از کارمندان و زیردستان خود انتظار رفتار ارباب و برده را دارند و به عکس اگر رئیس خوب باشد زیردستان انتظار دارند تمام خوبی‌ها و فضیلت‌ها در وجود او بروز و ظهور یابد و به صرف شنیده‌ها از خوبی‌های آقای رئیس انتظار دارند با عارفی واصل و عالمی عامل مواجه شوند که تمام ذکر و فکرش برای خدمت به خلق و رضایت مخلوق است اما غافل از آن‌که از هر فردی باید به اندازه وجودش انتظار داشت نه بیشتر و نه کمتر. زیرا اگر به غیر از این باور، به افراد اطراف‌مان نگاه کنیم تمام معادلات و محاسبات رفتاری و زندگی‌مان به هم می‌ریزد. فرهنگ اخلاقی و کیفیت زندگی کاری، دو عامل در هم تنیده محیط کاری است.
اصول اخلاقی، آگاهی ما را در فعالیت‌هایمان ارتقا داده و همچنین می‌توانند هوشیاری ما را درباره تعهدات دوجانبه‌مان نسبت به جامعه افزایش دهند. رعایت بسیاری از نکات، مانع ایجاد تفکر خودشیفته‌پنداری در ذهن مخاطب می‌شود و شاید ضروری باشد با مراجعه به کتاب و مقالات روان‌شناسی در درمان این عارضه رواج‌یافته این روزهای عصرمان تلاشی جدی کرد و با خصوصیات چندگانه افراد خودشیفته آشنا شد.
همان‌قدر که انتظار تألیف و تحریر کتابی نفیس از دانش‌آموزی در دوران ابتدایی مضحک است از انسانی که در اولویت زندگی فردی و رفتاری خود مانده است و بر اساس جبر روزگار یک‌سری از رفتارهای انسانی را به‌صورت نمایشی به اجرا می‌گذارد عجیب است انتظار رفتاری حکیمانه و معلمانه داشت که معلمان و حکیمان هم‌عصر ما و قبل‌تر، با عمری مجاهدت و تواضع و پشتکار به‌دست آورده‌اند؛ درست مانند رفتار برخی از افراد متظاهر و به تعبیری جانماز آب‌کش‌هایی که رفتار اموی و یزیدی دارند اما در ادعا، سیره علوی‌بودن را فریاد می‌زنند.
چه بسیارند افراد ناصوابی که در ذهن و اندیشه دیگران از خود چهره‌ای گره‌گشا و گشاده‌رو ساخته‌اند. هر چند چشم‌ها و صورت‌ها، روایت قلب‌ها و درون انسان‌هایی است که در هر عصری زیسته‌اند و بسیاری تلاش می‌کنند با ظاهری که ریشه در ریا و نفاق دارد چهره‌ای مثبت به نمایش بگذارند و آرزو کنند تا بسان چشم‌های نافذ بسیاری از مردمان همین قرن نافذ باشند اما باید دانست هر چشمی چشم فراموش‌نشدنی نمی‌شود.