از خشونت تا نژادپرستی سیستماتیک
حنیف غفاری دبیر گروه بینالملل
طی روزهای اخیر، جوبایدن بخشی از توان دولت خود را بر روی «مقابله با قوانین حمل سلاح » در آمریکا متمرکز کرده و از عزم و اراده خود و همراهانش برای کاهش خشونتهای عمومی در ایالات متحده سخن گفته است. بایدن از قوانین محدود کننده حمل و نقل سلاح دفاع کرده و نسبت به خشونت بیپایانی که هرساله در آمریکا منجر به کشته شدن حداقل 42 هزار نفر شده است، اظهار نگرانی می کند!
واقعیت امر این است که «خشونت سیستماتیک» شکل گرفته در ایالات متحده، پدیده ای فوری و بدون پشتوانه نیست! این پروسه، محصول یک روند مشخص بوده که اتفاقا دموکراتها و جمهوریخواهان آمریکا هر دو بهصورت یکسان در شکل گیری و استمرار آن نقش داشته اند. بایدن میداند که حتی اگر به جای 42 هزار، 100 هزار نفر در سال به دلیل استفاده از سلاح گرم یا خشونتهای ناشی از آن جان خود را از دست بدهند ، باز هم لابیهای تولید سلاح در آمریکا اجازه محدودکردن قوانین مربوطه را نخواهند داد! از سوی دیگر، بایدن و دموکراتها دقیقا به مانند جمهوریخواهان، نیاز وافری به حمایتهای پشت پرده و پنهانی لابیهای تسلیحاتی آمریکا در آوردگاههایی مانند انتخابات ریاست جمهوری و کنگره دارند. از این رو بایدن هیچ گاه به صورت واقعی خود را با این لابی های پشت پرده درگیر نمی کند!
«خشونت سیستماتیک» و «نژادپرستی سیستماتیک» دو پدیده همسان در آمریکا محسوب می شوند که دارای یک ریشه مشترک هستند. حضور سیاستمداران نژادپرست از هر دو حزب سنتی آمریکا، نقش کاتالیزور و عامل تسریعکننده را در تقویت مؤلفههای مهاجرستیزانه در این کشور ایفا کرده است. به عبارت بهتر، لابی های اصلی و پشت پرده قدرت در دو حزب دموکرات و جمهوریخواه، در حال تقویت و تثبیت الگوهای رفتاری مبتنی بر «ناسیونالیسم افراطی» ، «پوپولیسم» و «نژادپرستی هدفمند» در این کشور هستند. همانگونه که تأکید شد، این الگوسازیها منبعث از «ساختار نژادپرستانه» آمریکاست که در دوران قدرت دو حزب سنتی این کشور (دموکراتها و جمهوریخواهان) ایجاد و تقویت شده است.
با این حال ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا، سعی در آشکارسازی این روند و تبدیل آن به یک «الگوی آشکار» داشت. در سال گذشته میلادی، «جرج فلوید» به یکی از هزاران قربانی نژادپرستی سیستماتیک در ایالات متحده تبدیل شد.جرج فلوید و امثال آن، قربانی آپارتاید غیر اعلامی، اما ملموسی هستند که پلیس و نهادهای امنیتی و سیاسی آمریکا آن را خلق کرده اند.آیا بایدن می خواهد نقش خود و حزب متبوعش را در شکل گیری این روند غم انگیز و غیرانسانی کتمان کند؟!
نوع مواجهه مقامات امنیتی و سیاسی آمریکا با معترضین به نژادپرستی و خصوصا رنگین پوستان، نشان دهنده تلاش آنها برای تقویت دوگانه «نژادپرستان- مهاجرین» در این کشور است .آنها از هرگونه اقدامی که روند شکل گیری این دوگانه را تقویت کند، استقبال میکنند. بنابراین دموکراتها و جمهوریخواهان فارغ از دغدغه های سیاسی خود، قصد دارند خشونت و نژادپرستی سیستماتیک در آمریکا را مدیریت کنند. در این معادله، نباید فریب شعارها و ژستهای فریبنده بایدن ، کاملا هریس و حتی اوبامای رنگین پوست را خورد!
واقعیت امر این است که «خشونت سیستماتیک» شکل گرفته در ایالات متحده، پدیده ای فوری و بدون پشتوانه نیست! این پروسه، محصول یک روند مشخص بوده که اتفاقا دموکراتها و جمهوریخواهان آمریکا هر دو بهصورت یکسان در شکل گیری و استمرار آن نقش داشته اند. بایدن میداند که حتی اگر به جای 42 هزار، 100 هزار نفر در سال به دلیل استفاده از سلاح گرم یا خشونتهای ناشی از آن جان خود را از دست بدهند ، باز هم لابیهای تولید سلاح در آمریکا اجازه محدودکردن قوانین مربوطه را نخواهند داد! از سوی دیگر، بایدن و دموکراتها دقیقا به مانند جمهوریخواهان، نیاز وافری به حمایتهای پشت پرده و پنهانی لابیهای تسلیحاتی آمریکا در آوردگاههایی مانند انتخابات ریاست جمهوری و کنگره دارند. از این رو بایدن هیچ گاه به صورت واقعی خود را با این لابی های پشت پرده درگیر نمی کند!
«خشونت سیستماتیک» و «نژادپرستی سیستماتیک» دو پدیده همسان در آمریکا محسوب می شوند که دارای یک ریشه مشترک هستند. حضور سیاستمداران نژادپرست از هر دو حزب سنتی آمریکا، نقش کاتالیزور و عامل تسریعکننده را در تقویت مؤلفههای مهاجرستیزانه در این کشور ایفا کرده است. به عبارت بهتر، لابی های اصلی و پشت پرده قدرت در دو حزب دموکرات و جمهوریخواه، در حال تقویت و تثبیت الگوهای رفتاری مبتنی بر «ناسیونالیسم افراطی» ، «پوپولیسم» و «نژادپرستی هدفمند» در این کشور هستند. همانگونه که تأکید شد، این الگوسازیها منبعث از «ساختار نژادپرستانه» آمریکاست که در دوران قدرت دو حزب سنتی این کشور (دموکراتها و جمهوریخواهان) ایجاد و تقویت شده است.
با این حال ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا، سعی در آشکارسازی این روند و تبدیل آن به یک «الگوی آشکار» داشت. در سال گذشته میلادی، «جرج فلوید» به یکی از هزاران قربانی نژادپرستی سیستماتیک در ایالات متحده تبدیل شد.جرج فلوید و امثال آن، قربانی آپارتاید غیر اعلامی، اما ملموسی هستند که پلیس و نهادهای امنیتی و سیاسی آمریکا آن را خلق کرده اند.آیا بایدن می خواهد نقش خود و حزب متبوعش را در شکل گیری این روند غم انگیز و غیرانسانی کتمان کند؟!
نوع مواجهه مقامات امنیتی و سیاسی آمریکا با معترضین به نژادپرستی و خصوصا رنگین پوستان، نشان دهنده تلاش آنها برای تقویت دوگانه «نژادپرستان- مهاجرین» در این کشور است .آنها از هرگونه اقدامی که روند شکل گیری این دوگانه را تقویت کند، استقبال میکنند. بنابراین دموکراتها و جمهوریخواهان فارغ از دغدغه های سیاسی خود، قصد دارند خشونت و نژادپرستی سیستماتیک در آمریکا را مدیریت کنند. در این معادله، نباید فریب شعارها و ژستهای فریبنده بایدن ، کاملا هریس و حتی اوبامای رنگین پوست را خورد!
تیتر خبرها
-
صیاد خودش را بدهكار انقلاب میدانست
-
غصههای پر قصه
-
حذف کیفیت از سبد خرید مردم
-
جنگ با سلاحهای نامرئی
-
سلام ایرانی به لیگ قهرمانان
-
هواپیماربایی که دزدی نیست!
-
آرامش در سرزمین کوه و آب
-
دهه 60 در مشهد هنوز تمام نشده!
-
خرید با ضمانت سهام عدالت
-
سایه تردید بر پیشرفت مذاکرات
-
خطر تعطیلی بدون پیشگیری
-
از خشونت تا نژادپرستی سیستماتیک
-
بیم و امیدهای روزهای کرونا زده
-
همچنان خوشبین نیستیم