بیماریهای روانی پنهان که جدی گرفته نمیشود
یک علت مهم وقوع جنایتهای مسلحانه، دسترسی برخی افراد به سلاح است.در کشور، سلاحهای غیرمجاز متعددی به عناوین مختلف شکاری، غیرشکاری، جنگی و غیره در اختیار برخی افراد است که تحتتاثیر خشم، برای قدرتنمایی یا ایجاد رعب و وحشت از آن استفاده میکنند، اما دلیل عمده جنایتهای خانوادگی، بیماریهای روانی پنهانی است که در افراد وجود دارد و با یک محرک روانی کوچک، خشم فرد شعلهور شده و دست به جنایت میزند، این در حالی است که اگر این بیماریها شناسایی و درمان میشد، شاید آن جنایت هرگز رخ نمیداد.
از سوی دیگر ممکن است شاهد وقوع خشونت و نزاع خانگی باشیم، اما اینکه فردی دست به قتل نزدیکانش بزند، پدیدهای عادی نیست و نمیتوانگفت فرد عصبانی شده و دست به جنایت زده است. وقوع چنین مسالهای، بسیار بدتر، مهمتر و شدیدتر از یک عصبانیت آنی است و زمانی رخ میدهد که پای یک بیماری روانی شدید و جدی مانند شیزوفرونی، اختلال دو قطبی، پارانویا و...در میان باشد. بحث بیماریهای روانی یک موضوع پیچیده است. در واقع بیش از 20 نوع بیماری روانی مهم و تحریککننده خشونت وجود دارد که در هر یک از افراد به شکلها و درجات مختلف بروز میکند. در واقع میتوان گفتکمتر پروندهای وجود دارد که رد پای بیماری روانی در آن وجود نداشته باشد و کاملا هم معقول است. وقتی فردی از نظر روانی سالم باشد، توان روحی لازم برای قتل نزدیکان خود مانند خواهر و برادر و فرزند و مادر را ندارد، اما در فردی که بیماری روانی پنهان دارد، این امر محتمل است.
حال اینجا یک پرسش مطرح می شود؛بحث مالی در جنایت اهواز چقدر اثرگذار بود؟ قاتل اهوازی پیش از ارتکاب قتل گفته بود بهدلیل اینکه همسرانش مال و منالش را تصاحبکردهاند، دست به قتل آنان میزند. شاید این دلیل برای خود فرد واقعی باشد، اما توجیهگر ارتکاب قتل نیست و اینجاست که پای بیماری روانی به موضوع باز میشود. وضعیتیکه قاتل اهوازی از آن به عنوان عامل جنایت نام برده بود، شرایطی است که هر فردی ممکن است در آن قرار گیرد، اما مرتکب جنایت آن هم با استفاده از سلاح جنگی نمیشود.
در مورد خودکشی قاتل بعد از جنایت هم باید گفت؛ قاتلانیکه خودکشی میکنند، شخصیت نمایشی، خودنما و نارسیستی دارند. آنها به خوبی میدانند دستگیری و سپس اعدامشان حتمی است و سرنوشتی جز مرگ در انتظارشان نیست. به همین علت، به انتخاب خود، «مرگی حماسی، قهرمانانه و شکوهمند» انتخاب میکنند تا در اذهان مردم ماندگار شوند!
برای پیشگیری از این جنایتها در مرحله اول باید سلاحهای غیرمجاز را جمعآوری کرد و اجازه نداد بهراحتی به آن دسترسی داشت.علاوه بر این، میتوان با انجام برخی تستهای سنجش سلامت روان، مانع از وقوع بسیاری از نزاعهای خانوادگی شد. با اینکه ظرفیت آن در قانون وجود دارد، اما به دلیل محدودیت برخی دستگاهها مانند بهزیستی، این تست انجام نشده و بهدلیل شناسایی نشدن مشکل روانی فرد، بیماری تشدید شده و منجر به جنایت میشود.
از سوی دیگر ممکن است شاهد وقوع خشونت و نزاع خانگی باشیم، اما اینکه فردی دست به قتل نزدیکانش بزند، پدیدهای عادی نیست و نمیتوانگفت فرد عصبانی شده و دست به جنایت زده است. وقوع چنین مسالهای، بسیار بدتر، مهمتر و شدیدتر از یک عصبانیت آنی است و زمانی رخ میدهد که پای یک بیماری روانی شدید و جدی مانند شیزوفرونی، اختلال دو قطبی، پارانویا و...در میان باشد. بحث بیماریهای روانی یک موضوع پیچیده است. در واقع بیش از 20 نوع بیماری روانی مهم و تحریککننده خشونت وجود دارد که در هر یک از افراد به شکلها و درجات مختلف بروز میکند. در واقع میتوان گفتکمتر پروندهای وجود دارد که رد پای بیماری روانی در آن وجود نداشته باشد و کاملا هم معقول است. وقتی فردی از نظر روانی سالم باشد، توان روحی لازم برای قتل نزدیکان خود مانند خواهر و برادر و فرزند و مادر را ندارد، اما در فردی که بیماری روانی پنهان دارد، این امر محتمل است.
حال اینجا یک پرسش مطرح می شود؛بحث مالی در جنایت اهواز چقدر اثرگذار بود؟ قاتل اهوازی پیش از ارتکاب قتل گفته بود بهدلیل اینکه همسرانش مال و منالش را تصاحبکردهاند، دست به قتل آنان میزند. شاید این دلیل برای خود فرد واقعی باشد، اما توجیهگر ارتکاب قتل نیست و اینجاست که پای بیماری روانی به موضوع باز میشود. وضعیتیکه قاتل اهوازی از آن به عنوان عامل جنایت نام برده بود، شرایطی است که هر فردی ممکن است در آن قرار گیرد، اما مرتکب جنایت آن هم با استفاده از سلاح جنگی نمیشود.
در مورد خودکشی قاتل بعد از جنایت هم باید گفت؛ قاتلانیکه خودکشی میکنند، شخصیت نمایشی، خودنما و نارسیستی دارند. آنها به خوبی میدانند دستگیری و سپس اعدامشان حتمی است و سرنوشتی جز مرگ در انتظارشان نیست. به همین علت، به انتخاب خود، «مرگی حماسی، قهرمانانه و شکوهمند» انتخاب میکنند تا در اذهان مردم ماندگار شوند!
برای پیشگیری از این جنایتها در مرحله اول باید سلاحهای غیرمجاز را جمعآوری کرد و اجازه نداد بهراحتی به آن دسترسی داشت.علاوه بر این، میتوان با انجام برخی تستهای سنجش سلامت روان، مانع از وقوع بسیاری از نزاعهای خانوادگی شد. با اینکه ظرفیت آن در قانون وجود دارد، اما به دلیل محدودیت برخی دستگاهها مانند بهزیستی، این تست انجام نشده و بهدلیل شناسایی نشدن مشکل روانی فرد، بیماری تشدید شده و منجر به جنایت میشود.