مرتضی درخشان مخالفت خود را با بعضی دسرهای سحری ابراز کرد
سحری، تهدیدها و فرصت ها
بله، تعجب نکنید ما میخواهیم فرصتهای سحری را در کنار تهدیدها بررسی کنیم؛ فرصتهایی که شامل مناجات شبانه و البته نیمهشبانه، دور هم نشستن خانوادگی که این روزها کمتر دیدهشده، آمادگی برای نماز صبح با کیفیت و بهبود کیفیت سیستم گوارش میشود، اما تهدیدها!
لابد فکر میکنید چرا اینقدر در مورد مسالهای به این سادگی قیافه جدی به خودمان گرفتهایم، در صورتی که سحری در واقع مقولهای بسیار جدی و اساسی است.
اینکه سحری خوب است یا بد را از همین الان میتوان پاسخ داد که خوب است، خیلی هم در دین مبین اسلام بر خوردن سحری تاکید شدهاست، اما ما همچنان اصولا مخالفیم و این مخالفت ما آن سحری که در دین اسلام به آن تاکید شده نیست. ما با سحری خوردن شما مخالفیم!
فکر کنم نیازی به توضیح نباشد که روی صحبت ما با شما نیست، آنهایی که اینکاره هستند خودشان میدانند خطاب ما با آنهاست، پس شمایی که درست سحری میخورید به دل نگیرید.
تصور کنید در دین مبین اسلام توصیه شده در افطار آب ولرم یا خرما بخورید و سحری هم یک غذای سبک مانند همان خرما یا سویق که آرد تفت دادهشدهاست و امروزیها احتمالا به آن حلوا میگویند گزینه مناسبی است، اما در ذهن ما اینها تنها به عنوان گزینهای محسوب میشود که در کنار غذاهای دیگر بخوریم.
مثلا برای مبارزه با تشنگی در طول روز به توصیه دین مبین اسلام عمل کرده و در یک بقچه نان علاوه بر خرما، یک کیلو و نیم هندوانه را قرار میدهیم! به معده حق بدهید تسمه تایم پاره کند!
صحبت من دقیقا با افرادی است که یک تقویم مخصوص ماه مبارک رمضان دارند که در روزهای مختلف آن افطاریهایی را که دعوت شده اند یا میتوانند بدون دعوت در آن شرکت کنند، یادداشت کردهاند.
یک لحظه همین اول کار توقف کنید تا یک چرخی در سبک زندگی یک آدم کاملا اینچنینی در ماه مبارک رمضان بزنیم.
ساعت یک ظهر از خواب بیدار میشوید، نصف پارچ آب را سر میکشید و یکهو یادتان میآید روزهاید، ناگهان یک قلپ آخر را توی سینک ظرفشویی خالی میکنید و در گوگل فتوای تمام مراجع را جستوجو میکنید که آیا کاری که کردید مبطل روزه هست یا نه!
بعد میروید و دست و صورتتان را دوباره میشویید و فکر میکنید اگر ماه مبارک رمضان نبود الان املتی میزدید که داد فلک در بیاید، بعد دوش میگیرید تا کمی خنک شوید، بعد دو سه تا تلفن، چرخی توی کانالهای تلویزیون و دست آخر هم به ساعت نگاه میکنید و میبینید بعد از اینهمه کار که کرده اید تازه ساعت 4 است.
شروع میکنید به ناله کهای وای، اگر ماه مبارک نبود الان دوتا بندری میخوردید، بعد وضو میگیرید و نماز نمیخوانید، چرخی توی دفترچه تلفن و فضای مجازی میزنید و میبینید تازه ساعت پنج و نیم است، تشنگی خیلی امانتان را بریده توی کانالهای تلویزیون میگردید و دست آخر که ماه عسل یا یکی از همین برنامههای دم افطار شروع شد مثل یک آدم تیر خورده که خون زیادی از او رفته روبهروی تلویزیون دراز میکشید تا اذان بگویند. بعد برنامه اصلی ماه مبارک شروع میشود.
بلدوزر دیدهاید؟ با قدرت به پیش میرود و همه چیز را درو میکند و هیچ سنگی جلودارش نیست. فکر میکنم توضیحات کافی باشد.
اصولا مخالفت بنده با این نوع سحری خوردنهاست، شاید شما تصور کنید ما در خصوص افطاری نادرست صحبت میکنیم، ولی این کاری که شما میکنید افطاری خوردن نیست، شما در واقع از همان لحظه اول که اذان مغرب را میگویند سحری خوردن را شروع میکنید و دم اذان صبح قطع میکنید.
درست است که این قشر افراد اکثریت جامعه را تشکیل نمیدهند، اما یک اقلیت قابلتوجه را تشکیل میدهند که از اذان مغرب تا اذان صبح، دقیقا مشابه کاری که پیمانکاران ساختمانهای غول آسا انجام میدهند، پی سفره را میکَنند و دم صبح چیزی که از سفره باقی مانده شبیه باقیمانده شهر تروا پس از حمله لشکریان آشیل است.
به خودتان رحم کنید، درست است در ایامی به سر میبریم که شب خیلی کوتاهتر از روز است و فرصت کافی برای غذا خوردن ندارید، اما بدانید و آگاه باشید با یک وعده غذای طولانی نمیتوان تمام روز را با گرسنگی سر کرد.
بسیاری از این افراد که اعتقاد دارند معده مانند جوراب پاریزین عمل میکند و هرقدر پر کنید کش میآید، اما به خاطر داشته باشید معدهای که شب هنگام آنقدر گشاد شده در روز بیشتر احساس گرسنگی میکند.
بدون شک هنگام سحر، خوردن یک سوپ برای آماده کردن معدهای که قرار است از صبح تا غروب خالی باشد، خیلی موثر است، اما یک سوپ بر خلاف آنچه به نظر میرسد واحد شمارش نیست! یک سوپ یعنی یک نوع سوپ، نه یک قابلمه سوپ!
البته از چهره بسیاری از خوانندگان پیداست دور از جان شما که اهل این حرفها نیستید این یک سوپ را با یک دیس برنج و یک پاتیل خورش قیمه چنان بر بدن میزنند که انگار از اول چیزی با این مشخصات روی کره خاکی نبوده!
خب معدهای که این طور عادتش دادهاید که غذا همیشه هست سر ظهر نشده به تمام امعا و احشای شما فشار میآورد که بقیهاش کو؟! بعد اعتراض میکنید چرا 10 صبح نشده احساس ضعف میکنید!
در آخر هم ضمن التماس دعا فقط یک خواهش و توصیه دارد ؛ سر سفره سحری کمی دستهایتان را رو به آسمان دراز کنید نه برای دعا کردن، برای اینکه چیزی هم از سحری به بقیه برسد.
لابد فکر میکنید چرا اینقدر در مورد مسالهای به این سادگی قیافه جدی به خودمان گرفتهایم، در صورتی که سحری در واقع مقولهای بسیار جدی و اساسی است.
اینکه سحری خوب است یا بد را از همین الان میتوان پاسخ داد که خوب است، خیلی هم در دین مبین اسلام بر خوردن سحری تاکید شدهاست، اما ما همچنان اصولا مخالفیم و این مخالفت ما آن سحری که در دین اسلام به آن تاکید شده نیست. ما با سحری خوردن شما مخالفیم!
فکر کنم نیازی به توضیح نباشد که روی صحبت ما با شما نیست، آنهایی که اینکاره هستند خودشان میدانند خطاب ما با آنهاست، پس شمایی که درست سحری میخورید به دل نگیرید.
تصور کنید در دین مبین اسلام توصیه شده در افطار آب ولرم یا خرما بخورید و سحری هم یک غذای سبک مانند همان خرما یا سویق که آرد تفت دادهشدهاست و امروزیها احتمالا به آن حلوا میگویند گزینه مناسبی است، اما در ذهن ما اینها تنها به عنوان گزینهای محسوب میشود که در کنار غذاهای دیگر بخوریم.
مثلا برای مبارزه با تشنگی در طول روز به توصیه دین مبین اسلام عمل کرده و در یک بقچه نان علاوه بر خرما، یک کیلو و نیم هندوانه را قرار میدهیم! به معده حق بدهید تسمه تایم پاره کند!
صحبت من دقیقا با افرادی است که یک تقویم مخصوص ماه مبارک رمضان دارند که در روزهای مختلف آن افطاریهایی را که دعوت شده اند یا میتوانند بدون دعوت در آن شرکت کنند، یادداشت کردهاند.
یک لحظه همین اول کار توقف کنید تا یک چرخی در سبک زندگی یک آدم کاملا اینچنینی در ماه مبارک رمضان بزنیم.
ساعت یک ظهر از خواب بیدار میشوید، نصف پارچ آب را سر میکشید و یکهو یادتان میآید روزهاید، ناگهان یک قلپ آخر را توی سینک ظرفشویی خالی میکنید و در گوگل فتوای تمام مراجع را جستوجو میکنید که آیا کاری که کردید مبطل روزه هست یا نه!
بعد میروید و دست و صورتتان را دوباره میشویید و فکر میکنید اگر ماه مبارک رمضان نبود الان املتی میزدید که داد فلک در بیاید، بعد دوش میگیرید تا کمی خنک شوید، بعد دو سه تا تلفن، چرخی توی کانالهای تلویزیون و دست آخر هم به ساعت نگاه میکنید و میبینید بعد از اینهمه کار که کرده اید تازه ساعت 4 است.
شروع میکنید به ناله کهای وای، اگر ماه مبارک نبود الان دوتا بندری میخوردید، بعد وضو میگیرید و نماز نمیخوانید، چرخی توی دفترچه تلفن و فضای مجازی میزنید و میبینید تازه ساعت پنج و نیم است، تشنگی خیلی امانتان را بریده توی کانالهای تلویزیون میگردید و دست آخر که ماه عسل یا یکی از همین برنامههای دم افطار شروع شد مثل یک آدم تیر خورده که خون زیادی از او رفته روبهروی تلویزیون دراز میکشید تا اذان بگویند. بعد برنامه اصلی ماه مبارک شروع میشود.
بلدوزر دیدهاید؟ با قدرت به پیش میرود و همه چیز را درو میکند و هیچ سنگی جلودارش نیست. فکر میکنم توضیحات کافی باشد.
اصولا مخالفت بنده با این نوع سحری خوردنهاست، شاید شما تصور کنید ما در خصوص افطاری نادرست صحبت میکنیم، ولی این کاری که شما میکنید افطاری خوردن نیست، شما در واقع از همان لحظه اول که اذان مغرب را میگویند سحری خوردن را شروع میکنید و دم اذان صبح قطع میکنید.
درست است که این قشر افراد اکثریت جامعه را تشکیل نمیدهند، اما یک اقلیت قابلتوجه را تشکیل میدهند که از اذان مغرب تا اذان صبح، دقیقا مشابه کاری که پیمانکاران ساختمانهای غول آسا انجام میدهند، پی سفره را میکَنند و دم صبح چیزی که از سفره باقی مانده شبیه باقیمانده شهر تروا پس از حمله لشکریان آشیل است.
به خودتان رحم کنید، درست است در ایامی به سر میبریم که شب خیلی کوتاهتر از روز است و فرصت کافی برای غذا خوردن ندارید، اما بدانید و آگاه باشید با یک وعده غذای طولانی نمیتوان تمام روز را با گرسنگی سر کرد.
بسیاری از این افراد که اعتقاد دارند معده مانند جوراب پاریزین عمل میکند و هرقدر پر کنید کش میآید، اما به خاطر داشته باشید معدهای که شب هنگام آنقدر گشاد شده در روز بیشتر احساس گرسنگی میکند.
بدون شک هنگام سحر، خوردن یک سوپ برای آماده کردن معدهای که قرار است از صبح تا غروب خالی باشد، خیلی موثر است، اما یک سوپ بر خلاف آنچه به نظر میرسد واحد شمارش نیست! یک سوپ یعنی یک نوع سوپ، نه یک قابلمه سوپ!
البته از چهره بسیاری از خوانندگان پیداست دور از جان شما که اهل این حرفها نیستید این یک سوپ را با یک دیس برنج و یک پاتیل خورش قیمه چنان بر بدن میزنند که انگار از اول چیزی با این مشخصات روی کره خاکی نبوده!
خب معدهای که این طور عادتش دادهاید که غذا همیشه هست سر ظهر نشده به تمام امعا و احشای شما فشار میآورد که بقیهاش کو؟! بعد اعتراض میکنید چرا 10 صبح نشده احساس ضعف میکنید!
در آخر هم ضمن التماس دعا فقط یک خواهش و توصیه دارد ؛ سر سفره سحری کمی دستهایتان را رو به آسمان دراز کنید نه برای دعا کردن، برای اینکه چیزی هم از سحری به بقیه برسد.
تیتر خبرها