بررسی بازگشت تلهتئاتر به تلویزیون بعد از سالها در گفتوگو با عوامل مجموعه ضدنور
شاید شما هم یادتان باشد که روزگاری تلهتئاتر که از قالبهای قدیمی اما کمپیدای تلویزیون است، برای خودش برو و بیایی داشت و زمان پخش آن خیلیها هر طور که شده خودشان را به خانه میرساندند تا از دستش ندهند. اوج این ماجرا به دهه 60 و 70 برمیگردد و بعد از آن کمکم به دلیل افت کیفیت و نگاههای مدیریتی این جریان روند نزولی پیدا کرد و آخر هم دیگر خبری از آن نشد. اتفاقی که تا مدتها شبکه چهار باعث و بانی آن بود اما حالا بعد از گذشت بیشتر از یک دهه اینبار شبکه شما سراغ این دنیا رفته است. این شبکه هر شب ساعت 23 در قالب مجموعه ضدنور به کارگردانی رضا محبینوری و نویسندگی حبیبه یوسفی با الهام از داستانهای واقعی به روایت اتفاقات روز جامعه در موقعیت یک کافه بینراهی پرداخته است. نقش اصلی این مجموعه که مسؤول کافه است را رحیم نوروزی ایفا میکند و در هر قسمت بازیگران مختلفی مثل ثریا قاسمی، شیوا خسرومهر، منظر لشگری، مهری آلآقا، وحید آقاپور و... حضور دارند.
بازگشت تلهتئاتر به تلویزیون و از سوی دیگر جای خالی ادامهدار آن در شبکه چهار که به خانه این فضا معروف است، بهانهای شد تا علاوه بر گفتوگو با عوامل مجموعه ضدنور از مدیر گروه فرهنگ و ادب شبکه چهار هم از برنامههایی که برای این حوزه دارند بپرسیم و در کل زوایای مختلف این بازگشت و جای خالیای که بعد از سالها پرشده است را با هم بررسی کنیم.
قصهها را بازی کردهایم نه تعریف
حبیبه یوسفی، طراح، نویسنده و یکی از تهیهکنندگان تلهتئاتر ضدنور در گفتوگویی که داشتیم از سوژههای واقعی که در این مجموعه از آنها ایده گرفته تعریف کرد. او درباره شروع فعالیتش در این فضا بیان کرد: من سالها در برنامههای مختلف اجتماعی کار میکردم و به نظرم از آنجا که دنیا پر از قصه است، این فضا برای آدمها جذاب است. اما نوع روایت این قصهها مسالهای است که اهمیت دارد، با وجود اینکه قصه تعریف کردن در هر بستری برای صاحب قصه تبعاتی دارد چرا که کسی که قصه میگوید یا آن تجربه را دارد، مورد قضاوت قرار میگیرد. به همین دلیل ما تصمیم گرفتیم تا قصهها را به سادهترین شکل ممکن به جای تعریف صرف؛ بازی و اجرا کنیم. در ادامه به قصههایی که از دل واقعیت الهام گرفتهاند، فضای درام داستانی اضافه شد و بعد هم تبدیل به فیلمنامه و اتفاقی که میبینید رسیدیم. او که با داستاننویسی در حوزه اجتماعی وارد مطبوعات شد درباره سوژههای ضدنور افزود: اتفاق افتاده بود که سوژه واقعی داستانهایی را که مینوشتم، پیدا و از آن خبر تهیه میکردم، کمکم با نهادها، پویشها و دیگر بخشهای این حوزه آشنا و درنهایت وارد تلویزیون شدم و کار خود را با برنامه سیمای خانواده شبکه یک آغاز کردم و با شبکههای دو، چهار و برنامههایی مثل ماه عسل و مثل ماه ادامه دادم.
قصه همیشه طرفدار داردجذابیت و اهمیت قصه برای مردم موضوعی بود که یوسفی با اشاره به آن گفت: به نظرم برنامه گفتوگومحور به تکرار افتاده اما قصهها همچنان جذابیت خاص خود را دارند در حقیقت از زمانی که
حضرت محمد(ص)، دین اسلام را تبلیغ و براساس داستانها با پیروان خود گفتوگو میکردند تا به امروز شاید یکی از جذابترین موضوعات شنیدن قصههای مختلف باشد زیرا هم به افراد انگیزه میدهد و هم راهکارهای مختلف را ارائه میکند.
او افزود: همانطور که اشاره کردم، در نهایت به این نتیجه رسیدیم که قصهها به نمایش در بیایند و چون دوست داشتیم قصه را تعریف کنیم باید سادهترین شکل را انتخاب میکردیم زیرا تولید یک سریال، پروداکشن بزرگی دارد و این باعث میشود مبنای سریال، یک داستان باشد در حالیکه میخواستیم ساده باشیم تا بتوانیم قصههای بیشتری را تعریف کنیم.
بهدنبال سادگی بودیمانتخاب فضای ثابت ضدنور هم یکی از بخشهای اصلی این مجموعه است که یوسفی درخصوص آن بیان کرد: در نهایت بهدنبال نگاهی که داشتیم و از آن گفتم، یک لوکیشن ساده برای کار انتخاب کردیم که برای بیننده آشنا باشد و بتواند تنها به قصهها توجه کند؛ همچنین نیازمند یک فرد ثابت بودیم که همانند نخ تسبیحی بین قصههای پراکنده
قرار بگیرد و دنبال کردن قصه شخصی او سریال را شکل بدهد و جاذبهای را برای مخاطب ایجاد کند. در این مجموعه قصد داشتیم قصههای زیادی را تعریف کنیم پس به این مساله واقف بودیم که با یک کار ساده روبهرو نیستیم و به این موضوع فکر کردیم که چگونه میتوانیم به صورت کوتاه اما کامل یک قصه را تعریف کنیم. از سوی دیگر قصد داشتیم از لوکیشن محدود خود خارج نشویم که این موضوع هم کار را سختتر میکرد. او با بیان اینکه روی این مساله تاکید داشتیم که در دنیای پرسرعت امروز جایی برای ایستایی و آرامش داشته باشیم عنوان کرد: بر همین اساس متنها هم باید از این طمانینه برخوردار میشدند، از طرفی در ضدنور قصههایی را تعریف کردیم که الهام گرفته از واقعیت هستند و از آنجا که قصهها ممکن بود صرفا جذابیت نمایشی نداشته باشد، بخشهای نمایشی را به آنها اضافه کردیم.
به گفته یوسفی از همان ابتدا قرار بر این بود 24 قسمت مجموعه پیوستگی داشته باشند، برخی کاراکترها پررنگتر شده و در قصهها تکرار شوند حتی قرار بر این بود خانوادهای تعریف شود و اعضای خانواده را
در قسمتهای مختلف ببینیم تا قصه به همه گروههای سنی بپردازد.
او افزود: اینها تک به تک طراحی و به نگارش درآمد تا بتوانیم با برنامهریزی کار خود را بهدرستی پیش ببریم حالا اینکه چقدر در کار خود موفق بودهایم بستگی به نظر مخاطبان دارد. همچنین لازم است بگویم پروسه نگارش این تلهتئاتر به تاریخ و بازه زمانی مشخصی وابسته نیست و نتیجه سالها مواجهه شخصی من با قصههاست.
تلویزیون مهمترین رسانه استنویسنده و طراح تله تئاتر ضدنور درباره دشواریهای پرداختن به سوژههای اجتماعی آن هم در قاب تلویزیون گفت: تلویزیون همیشه خط قرمزهایی داشته اما من و تمام دوستانم به شدت معتقدیم تلویزیون همچنان جدیترین و مهمترین رسانه است به این دلیل که در دنیایی که کرونا شیوع پیدا میکند و بسیاری از دانشآموزان مناطق دورافتاده این سرزمین به دلیل نداشتن اینترنت از تحصیل محروم میشوند همچنین ویاودی ها با تمام قدرت نتوانستند آنچنان کارایی داشته باشند و شبکه نمایش خانگی متاسفانه راهی به مکانهای دور نداشته و ندارد، مخاطبان و دانشآموزان از تلویزیون استفاده میکنند و این رسانه برای مردم جا افتاده است. وی افزود: ما تمام تلاش خود را کردهایم تا اثری ارائه کنیم که قابل قبول و سزاوار نگاه مخاطب باشد. علاوه بر اینها امیدوارم صداوسیما کمی فضا را بازتر کند تا سازندگان آثار بتوانند راحتتر کار کنند و روی قصههای بیشتری متمرکز شوند.
حتی نور هم فریب میدهداو در پاسخ به این سوال که ضدنور چه حرف جدیدی برای مخاطبان دارد،تصریح کرد: برای این کار تیتراژی نوشته و متنی تهیه شد و همه تلاش تیم تولید این بود آنچه به عنوان هدف مدنظر قرار گرفته در کلیت کار دیده شود. ضدنور میگوید حتی نور با ویژگی روشنگری خود میتواند افراد را فریب بدهد.
یوسفی بیان کرد: قهرمانان ما بازیگران یک نمایش، سازندگان یک اثر و افرادی که قصهها را ساختهاند، نیستند بلکه مخاطبانیاند که شنونده خوبی هستند و اجازه نمیدهند هیچ چیزی مانند چراغهایی که بر صحنه میتابد و از افراد ستاره میسازد، فریبشان دهد.
هزینه ساخت تلهتئاتر خیلی کم است
با رضا محبینوری، کارگردان و یکی از تهیهکنندگان مجموعه نمایشی ضدنور درباره ایده شکلگیری این مجموعه در قالب تئاتر و ویژگیهای آن صحبت کردیم. او درباره این جریان به جامجم گفت: سالهاست که در دو قالب برنامههای گفتوگومحور و سریال موضوعات اجتماعی مطرح میشود و موضوعی که با آن روبهرو هستیم این است که برنامههای گفتوگومحور اخیرا به تکرار افتاده و سوژههای آنها در یک قالب مشخص جلو میرود.
او ادامه داد: حبیبه یوسفی طراح، نویسنده و یکی از تهیهکنندگان این سریال که سابقه کار در حوزه اجتماعی را دارد، طرحی در حوزه اجتماعی داشت که علاقهمند بود در قالب متفاوت سراغش برود و ما پس از جلساتی که با یکدیگر داشتیم به ایده ضدنور رسیدیم. در حقیقت سوژههای اجتماعی را دراماتیزه کردیم و به فرم تلهتئاتر رسیدیم.
کارگردان ضدنور افزود: ما قصد داشتیم فرم را در خدمت داستان قرار دهیم تا مخاطب بیشتر با داستان درگیر شود اما از طرفی با این مساله مواجه بودیم که تلهتئاتر در دو دهه گذشته کمرنگ شده و جای خود را به سریالهای نمایشی که مختصات خاص خود را دارند، داده بود.
این کارگردان معتقد است ضدنور با برگشتن به اصالت قصه بهترین فرم یعنی تلهتئاتر را برگزیده است، موضوعی که دربارهاش بیان کرد: تئاتر به هنر نزدیکتر است و باعث میشد ما به نوعی قصهگویی داشته باشیم. از سوی دیگر تئاتر فضای نخبگانیتری دارد و ما قصد داشتیم این فضا را برای عموم جامعه مهیا کنیم که آنها هم درگیر شوند چراکه تئاتر مادر هنرهای نمایشی است، زوایا حذف و قصه راحتتر، کاملتر و بیپردهتر با مخاطب به اشتراک گذاشته میشود.
وی با اشاره به اینکه طرح ضدنور به شبکههای مختلف ارائه شد اما
در نهایت پخش آن به شبکه شما رسید هم گفت: ما به چند دلیل این شبکه را برای پخش مجموعه نمایشی ضدنور انتخاب کردیم. اول آنکه شبکه شما عمومیت بیشتری دارد و مخاطبان شهرهای دیگر بیشتر از مخاطبان تهرانی آن را تماشا میکنند. همچنین در این شبکه دستمان بازتر بود و با حمایت دوستان بهویژه مدیر شبکه توانستیم کار را به پخش برسانیم.
او افزود: البته ناگفته نماند با مشکلاتی هم مواجه بودیم. شبکه شما ردیف نمایشی مجزا ندارد و ضدنور در قالب برنامه تلویزیونی تصویب و پخش شد اما کمک دوستان باعث شد کار در 30 قسمت تولید بشود و روی آنتن برود.
مخاطب، برنامه خوب را پیدا میکندمیزان تفاوت مخاطبان شبکه شما با دیگر شبکهها هم موضوع دیگری بود که محبی درباره آن گفت: درست است که شبکه شما مخاطبان شبکههای یک، سه، نسیم و... را ندارد کما اینکه ما در این شبکهها هم میتوانستیم ضدنور را تولید کنیم چرا که به نسبت بودجهای که درنظر گرفته شده بود، طرح آبرومند و استانداردی در اختیار داشتیم اما ممکن بود ضدنور با پخش از شبکههای دیگر تلویزیون جز شما حاشیههایی را در پی داشته باشد. نکته مهم این است که مخاطب برنامه خوب را پیدا میکند و آنرا میبیند اما شبکه شما هم ظرفیتهای خودش را دارد و برنامههایش میتواند مخاطب خود را پیدا کند.
وی افزود: برای ما مهم این است که مخاطب کار را ببیند و آن را دنبال کند؛ شبکه پخشکننده برایمان در اولویت نیست چهبسا اینکه این طرح میتوانست در وی او دیها مطرح شود و پیشنهاد آن در حال حاضر وجود دارد اما در وی او دیها مخاطب انتخاب و برای آن هزینه میکند در حالی که تلویزیون نیاز دارد یک روح تازهای در آن دمیده و برای مخاطب یک جدیتی قائل شود چرا که صداوسیما با وجود گسترش رسانهها پُرمخاطبترین و اثرگذارترین رسانه عمومی جامعه است.
محبینوری در پاسخ به اینکه چرا ضدنور در شبکه چهار که خاستگاه تلهتئاتر است به پخش نرسید، تصریح کرد: تلهتئاترهایی که از شبکه چهار روی آنتن رفته است و من به یاد دارم، بازنویسی از متون خارجی بودیم در حالی که بستر و محتوای ضدنور به پروندههای واقعی اجتماعی بازمیگردد و همین اتفاق به ما میگفت ضدنور یک مجموعه اجتماعی است نه سریال نمایشی.
به گفته کارگردان ضدنور ، بودجه 30 قسمت از این پروژه شاید کمتر از یک قسمت از کارهایی است که در شبکه نمایش خانگی تولید میشود.
وی با اشاره به اینکه ضدنور از مدیوم تلهتئاتر برای صحبت از موضوعات اجتماعی بهره برده است، یادآور شد: موضوعاتی که در ضدنور درباره آن صحبت میکنیم، موضوعات روز و اجتماعی بدون تاریخ مصرف و تمامنشدنی است به همین دلیل قصههای خوب را برای روایت برگزیدیم، البته من نمیتوانم بگویم همه قسمتها به لحاظ کیفیت یکدست است و طبیعتا برخی از قسمتها را مخاطب بیشتر میپسندد اما میتوانم بگویم در اکثر قسمتها تمرکز کافی را روی داستان و بازیها به خرج دادیم.
به گفته او بیش از 80 نقش برای این مجموعه نمایشی نوشته شده است و 54 بازیگر جلوی دوربین رفتهاند. تفاوت این مجموعه با دیگر آثاری که در این فضا کار شدهاند هم موضوع دیگری بود که او با اشاره به آن گفت: تفاوت ضدنور با تلهتئاترهای قدیمی این است که تلهتئاترهای قدیمی سه ماه با بازیگران محدود تمرین و سپس یکبار اجرا میکردند در حالی که ما در ضدنور با 54 بازیگر علاقهمند بودیم هرکدام از شخصیتها در ذهن مخاطب باقی بماند. همچنین تولید بسیار سختی داشتیم چرا که ما 24 تلهتئاتر ساختیم و پیشتولید و تولید در بازه زمانی بسیار محدودی انجام شد.
هزینهمان محدود بودمحبینوری درباره ترکیب بازیگران این مجموعه نمایشی هم عنوان کرد: ما سه دسته بازیگر در این کار داشتیم؛ یک دسته از بازیگران ضدنور که تعدادشان 17 تا 18 نفر است، چهره هستند و لازم بود از آنها بهره ببریم تا مخاطب جذب کنیم. بازیگران شناخته شده و باتجربه تئاتر دسته دوم از بازیگرانی بودند که در این مجموعه نمایشی از آنها استفاده شد و در حقیقت دوست داشتیم بازیگرانی که بهواسطه کرونا مدتهاست از تئاتر دور هستند در ضدنور حضور یابند.
وی افزود: دسته سوم را هم بازیگران جدیدی تشکیل میدادند که قصد داشتیم آنها را در تلویزیون معرفی کنیم برای همین از برخی از هنرجویان تئاتر تست گرفتیم و برخی را برگزیدیم. ذکر این نکته خالی از لطف نیست که انتخاب بازیگران بهشدت برای ما سخت بود چراکه وی او دیها باعث شده بود که بیشتر بازیگران خوب سر کار باشند. همچنین شبکه شما شبکه شناختهشدهای نیست و بازیگران برای آمدن به این شبکه ممکن بود بهانه بیاورند و از سوی دیگر هزینههای ما بهشدت محدود بود.
انتخاب رحیم نوروزی بهعنوان بازیگر اصلی کار هم سوالی بود که او در پاسخ به آن گفت: در ابتدا باید بگویم با دیگر بازیگران چهره هم وارد مذاکره شده بودیم اما در نهایت به رحیم نوروزی رسیدیم که به نظر من ایشان بهشدت فردی توانمند، باسواد، صبور و درست است. من معتقدم رحیم نوروزی اندازه هنرش دیده نشده است در حالیکه اصول بازیگری را از بر است و باید بگویم که ایشان صبورانه پای کار ایستاد و کمک کرد.
اینکه چرا ضدنور هم موضوع دیگری بود که از محبینوری دربارهاش پرسیدیم. او بیان کرد: افراد در جامعه درگیر آسیبهای مختلفی میشوند که برخی قابل تعریف هستند و برخی دیگر بههر دلیلی قابل تعریف نیستند. ما سوژهها و قصههایی را که عبرتآموز، قابلتامل و قابلیت درام دارند، برگزیدیم و بهجای استفاده از کاراکتر واقعی از بازیگران بهره بردیم. همچنین لازم است بگویم تغییراتی در خود قصهها به لحاظ درامنویسی برای نمایش اتفاق افتاده است که مخاطب ارتباط معنایی بیشتری با نمایش برقرار کند و از سوی دیگر رسانه ملی هم مختصات خاص خود را دارد که ما باید طبق آن عمل میکردیم.
تیتراژ این مجموعه، بخش دیگری از کار است که با فضای آن ارتباط مستقیمی دارد؛ اتفاقی که این تهیهکننده در خصوص آن گفت: ما باید در تیتراژ این موضوع را به مخاطب میگفتیم که اسم این مجموعه نمایشی ضدنور است و برایش توضیح میدادیم این قصهای که در حال پخش است از کجا آمده و نسبت مخاطب با آن چیست. تیتراژ ابتدایی این مجموعه نمایشی به لحاظ فرم و محتوا نمونهاش ساخته نشده و خود شبیه یک فیلم کوتاه است. در حقیقت از تیتراژ این موضوع پیداست ضدنور قصهگوست، بازیگران زیادی دارد، موضوعات اجتماعی را مطرح میکند و....
محبینوری در پایان خاطرنشان کرد: ضدنور به لحاظ فضایی که دارد، مجموعهای بیادعاست و پیشنهاد من این است که این مجموعه نمایشی از شبکههای اصلی هم بازپخش شود.
میخواستم به نسل جوان کمک کنم
منظر لشگری از بازیگران قدیمی تلویزیون و سینماست که چند سالی میشود خبری از او در دنیای تصویر نیست و ضدنور بهانهای شد تا هم بعد از مدتها پایش به این فضا باز شود و هم ما گپ کوتاهی به این بهانه با او بزنیم. لشگری در آثار مختلفی چون معصومیت از دست رفته، اولین شب آرامش، گمشده و... را در کارنامه کاریش دارد و این شبها هم با ضدنور در قالب تازهای حاضر شده است. او درباره حضورش در این مجموعه به جامجم گفت: به هر حال این اتفاق بعد از مدتها در تلویزیون رخ داده است و من براساس انگیزه و نگاهی که بچههای جوان گروه به کاری که میخواستند آن را انجام دهند، داشتند؛ آن را پذیرفتم و به عنوان یکی از بازیگران مهمان در یک قسمت حاضر شدم.
او افزود: اعتقاد دارم باید برای نسل جوان موقعیتهایی را فراهم کرد تا بتوانند مسیری که در ذهن دارند ادامه دهند، به همین دلیل برایم اهمیتی نداشت نقشم کوتاه است یا در قالب بازیگر مهمان در یک قسمت حضور دارم. در مورد ضدنور هم من حس میکنم نویسنده و این گروه توانایی زیادی برای نوشتن و ساختن اثر دارند.
لشگری درباره لزوم وجود تلهتئاتر در تلویزیون هم گفت: تلهتئاتر به مراتب از سریال و تلهفیلم کمهزینهتر است و زمان کمتری را برای ساخت میطلبد، این اتفاق به همراه داستانهایی که برای هر کدام از آنها در نظر گرفته میشود، نقطه عطفی است که میتواند باعث تولید آثار بیشتر و جذابتر شود.
اینکه چرا در این سالها آنقدر او را کم دیدهایم هم سوالی بود که لشگری در پاسخ به آن بیان کرد: من در انتخاب نقشهایم بسیار سختگیر هستم و هر کاری را باری به هر جهت قبول نمیکنم چراکه گاهی حتی با وجود خواندن متن در نهایت با اثر دیگری روبهرو میشوید وای به حال آنکه نخوانده کاری را قبول کنید. اما در تلهتئاتر این اتفاق وجود ندارد و همه چیز تقریبا شبیه اجرای تئاتر است. البته در تئاتر میتوانی چند اجرا با چند حس و حال داشته باشید اما در تلهتئاتر یک بار این فرصت وجود دارد.
لشگری در آخر یادآور شد: این روزها همه به سوی پولسازی میروند و کمتر پیش میآید هدف کسی فرهنگسازی باشد. تلهتئاترها میتوانند در این حوزه یعنی فرهنگسازی قدم موثری بردارند. جریانی که نیاز به توجه بیشتری دارد.
جای تلهتئاتر در تلویزیون خالی بود
شیوا خسرومهر از بازیگران قدیمی دنیای تلهتئاترهاست که در ضدنور هم بعد از مدتها دوباره در این قالب حضور پیدا کرد. او درباره این بازگشت و ویژگیهایی ضدنور در گپی که داشتیم، بیان کرد: سالها بود که ما مقوله تلهتئاتر را نداشتیم و آخرین بارهم اگر تلهتئاتری ضبط میشد، از شبکه چهار آن را میدیدیم. حال اینکه بعد از سالها تلهتئاتر دوباره برگشته و از شبکهای به جز چهار روی آنتن رفته، اتفاق جالبی است.
در تماسی هم که با من گرفته شد کلمه تلهتئاتر بهشدت مرا مجاب کرد کار را قبول کنم. در ادامه هم فیلمنامه، کارگردان و عوامل برای من مهم بودند که وقتی با آنها صحبت کردم، مصر شدم این همکاری اتفاق بیفتد.
این بازیگر درباره نقشی که دارد و فضای کار گفت: ما یک موقعیت ثابت داریم که در آن رحیم نوروزی، بازیگر اصلی مجموعه است و در کنار او داستانکهایی رخ میدهد که هر قسمت را شکل میدهد. همچنین خانوادهای مجاور کافه زندگی میکند و سرپرست خانواده که یک خانم است، زندگیاش را با درست کردن کیک و شیرینی تامین میکند. من نقش آن خانم را ایفا میکنم که یکی از مشتریهای او همین کافهای است که رحیم نوروزی در آن حضور دارد، فضایی که هم کافه است و هم به واسطه مدیر آنجا سنگ صبوری است که در آن قصههای کوچک و بزرگی اتفاق میافتد.
خسرومهر با اشاره به امکان ادامهدار شدن ضدنور افزود: این مجموعه در زمستان سال گذشته تصویربرداری شد اما من همین الان هم دلم برای فضای آن تنگ شده و امیدوارم قصه آن ادامه پیدا کند تا بتوانیم دوباره این گروه را کنار هم ببینیم. از سوی دیگر من قلم و نگاه خانم یوسفی را در کار واقعا دوست داشتم و میتوانم بگویم همه چیز اینجا خوب بود و مشکلی در هیچ بخشی از آن ندیدم.
اما اینکه اصلا بازگشت مجدد تلهتئاترها به تلویزیون از نگاه کسی که این فضا را تجربه کرده، چه ضرورتی دارد، سوالی بود که خسرومهر در پاسخ به آن عنوان کرد: اولین تجربه من در حوزه تلهتئاتر به سال 79-78 و قصه دمشق که ساخته آقای سمندریان بود برمیگردد. اثری که از شبکه چهار پخش شد و چقدر خوب میشود باز هم این شبکه به صورت فعال وارد شود و این اتفاق را به طور مدام اجرایی کند تا جایی که کنداکتور مشخص و ثابتی برای آن وجود داشته باشد یا حالا که قرعه به نام شبکه شما افتاده، این شبکه چنین کنداکتوری داشته باشد.
جای این جریان خالی است و امیدوارم مسؤولان برای آن فکر اساسی کنند تا قبل از آنکه این مجموعه تمام شود ما جایگزین آن را چه با همین افراد و چه با گروه و قصه تازهای ببینیم.
ویژگیهای ترکیب دنیای تلویزیون با نمایش هم موضوع دیگری بود که در بخش دیگری از این گفتوگو مطرح شد و این بازیگر با اشاره به آن گفت: همانطور که تئاتر برای من مخاطب جذابیت دارد مطمئنا انرژی آن حتی در حالت اجرای غیرزنده آن با لنز و دوربین هم به بیننده منتقل میشود.
از سوی دیگر زمانی که کمبود آن در جدول پخش قابل حس است، ناخودآگاه به سمت چنین فضایی کشیده میشویم. به همین دلیل امیدوارم این مسیر ادامه پیدا کند. همانطور که گفتند در صورت استقبال از این مجموعه ما فصل بعدی آن را هم خواهیم دید، چون وقتی شکاف و فاصلهای میافتد، مخاطب دیگر فضا را فراموش میکند و به همین علت است که میگویم نباید بگذاریم دوباره جای تلهتئاترها خالی شود.
در آخر هم صحبت از اقبال مردم از این حوزه یعنی تلهتئاترها شد و خسرومهر در خصوص آن خاطرنشان کرد: چون مدتی بود تلهتئاتر در تلویزیون نبود، در صورت ادامه این روند با انتخاب خوب بازیگران و از آن مهمتر متن قابل قبول، میتوانیم اقبالی را که به دنبالش هستیم به دست بیاوریم. در این میان به ایده و نگاه تازهای نیاز داریم که بتواند با مخاطب امروز همراه شود.
محمدامین نوروزی، مدیر گروه فرهنگ و ادب شبکه 4
تلهتئاترها در انتظار بودجه
شبکه چهار سالهای سال است به خانه تله تئاتر معروف است. جریانی که محمدامین نوروزی، مدیر گروه فرهنگ و ادب شبکه چهار هم در گپی که زدیم از آن گفت. او در این سالها که دیگر خبری از این فضا نبود همراه گروهش ماجرای دنیای تئاتر در قاب تلویزیون را پیگیری میکرد، موضوعی که همچنان ادامه دارد و باعث شد ما جزئیات آن را از او جویا شویم.
ما پارسال دورخیزی کردیم که به سمت تولید تئاتر برویم؛ کلی نمایشنامه خواندیم، چندین جلسه با چند کارگردان و نویسنده مختلف گذاشتیم و گفتیم که میخواهیم کار تولید کنیم. در ادامه حتی بعضی از متنها کامل شدند، برخی از آنها در مرحله طرح، سیناپس و موارد مختلف دیگری قرار گرفتند تا جایی که ما آماده تولید شده بودیم و این آمادگی را داشتیم که چند کار درباره فرماندهان جنگ برای هفته دفاع مقدس آماده کنیم. مثلا برای جریان متن نمایش شهید برونسی که مرتضی شاهکرم آن را در تئاتر شهر اجرا کرد، جلسه گذاشتیم، نمایشش را دیدیم و میخواستیم تلهتئاتر آن را تولید کنیم، از این موارد کم نبودند اما در نهایت وقتی به نقطهای میرسیدیم که باید به پروژه پول تزریق میشد، با مشکلاتی مواجه میشدیم و میگفتند اصلا مگر برای شبکه چهار طرح و برنامه نمایشی تصویب شده است؟ یا مثلا تصویب شده اما ردیف بودجه ندارد به همین دلیل کار عملا به قرارداد نمیرسید، یعنی دیگر از اختیار من مدیر گروه خارج بود.
من حتی طرح کمدی موقعیت داشتم و همین امسال هم در حال تلاش برای تولید هستیم. تنها امیدوار هستیم امسال دیگر این اتفاق رخ دهد.
در این روزها با توجه به تعطیلیها و اینکه لازم است یک خون جدید از طریق همین تئاتر که مادر هنرهای نمایشی است، به فضای تلویزیون وارد شود، این ضرورت در کارهای نمایشی سیما وجود دارد که خون تازهای به آن تزریق شود. بازیگران، نویسندگان و دیگر عوامل این حوزه سراغ آن برویم، جریانی که میتواند اتفاقات تازهای و متفاوتتری را برای مخاطب به همراه داشته باشند. امروز ملودرامهایی را میبینیم که عموما شبیه یکدیگرند و بازیگرانی در آنها هستند که مدام تکرار میشوند؛ به همین دلیل مسیر دیگری نیاز است که نیروهای جوان را با هزینههای کمتر وارد فضای نمایشی کند. احیای دوباره تله تئاترها و کارهای نمایشی کمدی موقعیت با حضور نیروهای جدید یک ضرورت است که باید به طور جدی به آن پرداخته شود. حتی از نظر ریالی هم باید گفت ما میتوانیم با نصف یا حتی کمتر از نصف هزینهای که صرف هر دقیقه تولید سریال میشود، تلهتئاتر و کارهای سیتکامی تولید کنیم. ما پارسال حتی برخی کارها را برآورد کردیم و محاسبه شده این حرف را میزنم. در این میان اگر تنها بودجه دو سه سریال را در اختیار در تلهتئاتر بگذارند، میشود جریان تولید را راه انداخت، اگر موفق بود که به نظرم قطعا خواهد بود،سالهای بعد بودجههای بیشتری تزریق کنند. متاسفانه حوزه تلهتئاتر در قحطی و خشکسالی به سر میبرد.
در کنار بحث مالی باید آسیبشناسی هم در این فضا اتفاق بیفتد چراکه در مقطعی تلهتئاترها دیگر مثل قبل مخاطب نداشتند و دلیل این شکست آن بود که تلهتئاترها از مخاطب عام که در دهه 60 و 70 داشت فاصله گرفتند، در دهه 80 فضای آن خیلی نخبگانی و خاص شد. کارهای ترجمه در آن زیاد شد، حضور چهرههایی که در کارهای نمایشی دیگر دیده میشدند در آن زیاد شد و نیروهای دیدهنشده و خلاق کنار گذاشته شدند. مثلا در تولید سیتکام الزام است که از حضور بازیگران دیدهنشده برای مخاطب استفاده شود. بنده دارم از یک تجربه و الزام جهانی صحبت میکنم که از مطالعه روی کارهای سیتکامی جهان به دست آمده است اما این موارد در داخل رعایت نمیشود. همه فکر میکنند با چهرههای معروف باید کار سیتکامی یا تلهتئاتری تولید کنند و موارد مختلف دیگری که باعث شد از منظر مخاطب تلهتئاترها با افول مواجه شود.
در این بین شبکه شما بهتازگی سراغ تلهتئاتر رفته است و از این اتفاق واقعا خوشحال شدم. در این فضا مثل همین کار جا دارد از بازیگران و چهرههای جوان تئاتری که دیده نشدهاند استفاده شود تا آنها خون جدیدی برای این حوزه باشند چراکه این هم اشتباه است که باز هم سراغ بازیگران و عواملی برویم که اغلب آنها را قبلا در کارهای نمایشی هنرهایشان را دیدهایم.
طبیعتا امروز هم اگر بخواهیم این فضا را ادامه دهیم نباید مسیر گذشته را ادامه دهیم بلکه آثار باید در جایگاهی بایستند که حتی فیلم و سریالها هم آن ماموریتها را پوشش نمیدهند. مثلا در تلهتئاتر میتوان سراغ ژانر فانتزی رفت اما در سریالهای سیما این کار خیلی سخت و خیلی کم انجام شده است. در واقع تلهتئاترها باید خلأهایی را که در فضای فیلم ونمایش وجود دارند پرکنند. این باید راهبرد اصلی در تولید کارهای نمایشی باشد.
در این فضا میشود حتی بهجای صرف هزینههای ویژه برای ژانر تاریخی چند نمونه مثل معصومیت از دست رفته را با هزینههای کمتر تولید کنیم. تلویزیون مگر چقدر توان مالی دارد که تعدد پروژههایی مثل مختارنامه داشته باشد؟ اما میتواند هر سال یک سریال در ژانر تاریخی با مدل پلاتوهای محدود داشته باشد. اتفاقی که باعث میشود تا خلأ کارهای تاریخی هم پر شود و اینقدر به تکرار نیفتیم.
نمونه دیگر هم تولید پرتره شخصیتهای شاخص است که در این سالها کمتر سراغ آن رفتهاند. مثلا در مورد شهید سلیمانی ما میدانستیم که سر سال نمیتوانیم سریالی برایشان بسازیم اما در تلهتئاتر میشد چنین اتفاقی رخ دهد و این آمادگی را داشتیم اما از این مزیتهای تولیدی تلهتئاتر در سیما استفاده نمیشود.
بههرحال انگار نمیشود و ما این نشدن را بارها مطرح کردهایم. در مجموع تلهتئاتر همانطور که گفته شد میتواند خلأهای مختلفی، از بحث مادی گرفته تا ژانر و محتوا و تولیدات مناسبتی را در تلویزیون پر کند. جریانی که فقط به همت و توجه ویژهتری
نیاز دارد.
هادی شریفزاده، مدیر روابطعمومی شبکه شما
تلهتئاتر؛حلقه مفقوده سیاستگذاریهای فرهنگی
بعد از سالها فقدان پخش تلهتئاتر که زمانی میان مخاطبان فرهیخته و اهل هنر طرفداران زیادی داشت و بهانه پیوند آنها با تلویزیون بود، اینک شاهد بازگشت آن به تلویزیون با نمایش تلهتئاتر ضدنور از شبکه شما هستیم که باید آن را به جد به فال نیک گرفت.
در دوران کرونا که بسیاری از نمایشنامهها و تئاترها از اجرا بازماندهاند و امکان تماشای حضوری آن برای مخاطبان علاقهمند به تئاتر فراهم نیست، تلهتئاترها میتوانند همچون ماهیت دوسویه خود به مثابه یک میانجی رسانهای این فقدان و خلا را جبران کنند. گرچه تلهتئاتر از حیث ساختاری، ماهیتی بینامتنی دارد و در یک وضعیت هنر-رسانه قرار میگیرد اما خود به مثابه یک فرم مستقل و یگانه نیز شناخته میشود که کارکردهای خاص خود را دارد.
امروزه به واسطه توسعه فناوریهای رسانهای و فراهم شدن امکان اکران و نمایش آنلاین، در بسیاری از کشورهای دنیا شاهد نمایش تئاتر از پلتفرمها هستیم که البته نسبت به تلهتئاتر نیازمند هزینه و خرید بلیت است و از این منظر تلهتئاترها به واسطه دسترسی همگانی به تلویزیون، هم فاقد هزینه است و هم تعداد بیشتری از مخاطبان را به عنوان تماشاگر پوشش میدهد.
پیش از این معمولا شبکه چهار سیما، شبکه پخش تلهتئاترها بود که مخاطبان محدودتری داشت و خیلیها آن را سرگرمی روشنفکرانه تفسیر میکردند. خود تئاتر به شکل متعارف و حضوری نیز نسبت به سینما مخاطب محدودتری داشت و بسیاری آن را هنر طبقه اشراف یا حتی هنری بورژوازی میدانستند.
اینکه اکنون شبکه شما به پخش تلهتئاتر اقدام کرده مبین این معناست که پشت این ایده تعداد بیشتری از مخاطبان لحاظ شده و این امکان فراهم آمده تا هم پایتختنشینان و هم مخاطبان استانی و شهرستانی بتوانند فرصت تماشای این تلهتئاتر را داشته باشند. پیشقدم شدن شبکه شما به عنوان تلاقی شبکه استانی و سراسری برای نمایش تلهتئاتر، رویکردی عدالتطلبانه و مخاطبمحور بوده و آن را برای گروه خاصی از مخاطبان و اقشار اجتماعی محدود نکرده است. نمایش تلهتئاتر از شبکه شما یعنی نخبهزدایی از این ژانر و مدیوم نمایشی. در ضمن از این طریق میتوان امکانی برای نمایش تلهتئاترهای مراکز استانی فراهم کرد تا هنرمندان تئاتری مهجور در شهرستانها نیز مجال و جلوه نمایش توانمندیهای خود را در سطح ملی پیدا کنند.
واقعیت این است تلهتئاتر به مثابه یک تولید فرهنگی، هنری و تلویزیونی حلقه مفقودهای در سیاستگذاریهای فرهنگی است که باید به احیای آن اهتمام داشت. در شرایط کرونایی، تئاتر تعطیل است و خیل عظیمی از هنرمندان آن بیکار هستند. باید به افرادی که آثار موفقی داشتهاند نگاهی ویژه و از مشورت آنها در این شرایط
استفاده شود. اکنون تولید تلهتئاتر بیشتر از دیگر مجموعهها کمککننده است، چراکه ارزانتر، سریعتر و آسانتر است. در عین حال که از گستره ادبیات دراماتیک بهرهمند است. شبکه شما با آغاز دوباره نمایش تلهتئاترها، هم رنگی دوباره به این سنت کمرنگ شده تلویزیونی بخشیده و هم از طریق تلویزیون به کمک تئاتر در این شرایط کرونایی رفته تا آن را از بحران موجود نجات دهد و از مرگ آن جلوگیری کند.
در ضمن با این تمهید مانع خاموش شدن نور امید در دل تئاتریها میشود.