مروری بر چند سریال ایرانی که در گونه «سیتکام» دستهبندی شدهاند
طنز موقعیت ایرانی، از اغراق تا واقعیت
«سیتکام» یکی از گونههای پرطرفدار سریالسازی در جهان است. گونهای که تا به امروز سریالهای پرمخاطبی همچون «دوستان»، «آشنایی با مادر»، «بیگبنگ تئوری»، «اداره»، «زیاد ذوقزده نشو»، «خانم میزل شگفتانگیز» و... در قالب این گونه خاص تولید شدهاند. سیتکامها همچون همه گونههای نمایشی، تعریف خاص خود را دارند. سیتکام، مخفف Situational Comedy یا کمدی موقعیت است؛ پس اساسا وقتی از سیتکام صحبت میکنیم، منظورمان اثری است که ذیل قالب کمدی موقعیت قرار بگیرد. سیتکامها معمولا در یک محیط بسته و محدود مثل خانه، اداره یا کافه در جریان است و لوکیشنهای محدود و گاهی غیرواقعی دارد و در برخی موارد نیز همراه شنیده شدن صدای خنده تماشاگران است؛ البته که این موضوع اجباری نیست و در برخی موارد نیز از سیتکامها بدون صدای خنده تماشاگران ساخته و پخش شدند.
در ایران نیز سریالهای مختلفی تا به امروز با برچسب و عنوان سیتکام منتشر شدهاند که بعضا آنها را میتوان ذیل عنوان و تعریف اصلی مجموعههای سیتکام قرار داد و در برخی نمونهها این صرفا عنوانی است که از سوی سازندگان بر روی اثر قرار گرفته و شکل و فرم اثر فاصله بسیاری با تعریف حقیقی
سیتکام دارد.
این روزها سریال «وضعیت زرد» به عنوان یکی از تازهترین نمونههای کمدی موقعیت از شبکه سه سیما روی آنتن رفتهاست، به همین دلیل سراغ بررسی تعدادی از سیتکامهای تاریخ رسانه ملی رفتهایم.
بدون شرح
«بدون شرح» ماجرای دفتر یک هفته نامه در حال ورشکستگی به نام «شهر قشنگ» است که مدیر و کارکنان آن در تلاش برای حفظ آن هستند؛ این موضوع باعث بروز اتفاقاتی تازه در هر قسمت از سریال میشود. شهر قشنگ تیم پر و پیمانی از نویسندگان سریالهای طنز را در اختیار داشت از پیمان قاسمخانی، ریما رامینفر و سروش صحت گرفته تا خشایار الوند و امیرمهدی ژوله در زمره نویسندگان این سریال تلویزیونی بودند. این مجموعه نیز از جمله نزدیکترین آثار تلویزیونی تولید شده به قالب سیتکام یا همان کمدی موقعیت بود. اغلب بخشهای این قصه در محیط داخلی دفتر مجله، کیوسک روزنامهفروشی و خانه چند شخصیت اصلی میگذشت و البته تمرکز قصه نیز صرفا بر همان شخصیتهای اصلی بود.
بدون شرح در زمان پخش به سرعت توانست با مخاطبان ارتباط برقرار کند و برخی از تکهکلامهای شخصیتهایش را وارد گفتوگوهای عامیانه مردم کند؛ تکهکلامهایی همچون «دیجیتالم کجا بود؟» و
«پنج تا انگشت مو نداره» از شخصیت کیومرث کاووسی (با بازی فتحعلی اویسی) و «خوب چیزیه، خوووب» از شخصیت فرید سپهری (با بازی امیر جعفری) در زمان پخش سریال در میان مردم رایج شدهبود.
پاورچین
«پاورچین» را میتوان از معدود سریالهای تلویزیونی ایرانی دانست که از منظر شکل ظاهری شباهت بسیاری به تعریف قالب سیتکام دارد؛ هر چند که در گاهی از موارد از اینگونه نمایشی فاصله میگرفت. پاورچین همچون همه سریالهای سیتکام که شخصیتهایی معمولا ثابت دارند و از هر اپیزود، به اپیزود دیگر منتقل میشوند؛ شخصیتهایی محدودی دارد که بازیگرانی همچون مهران مدیری، جواد رضویان، سیامک انصاری، سحر زکریا، شقایق دهقان، سحر ولدبیگی و سعید پیردوست ایفاگر نقشهای آنها بودند. به طور کلی معمولا تعداد شخصیتهای اصلی در سیتکام، زیاد نیست و بیشتر داستان هم پیرامون زندگی همین شخصیتها میگذرد؛ آنچنان که در پاورچین نیز همه قصه حول یک خانواده میگذرد.
داستان این مجموعه نمایشی درباره خانوادهای است که تعدادی از اعضای آن از روستای خیالی «برره» راهی تهران شدهاند و وصلت آنها با خانواده مهتابی («فرهاد» با دختر خانواده «مهتاب» و «شادی» با پسر خانواده «سپهر») و البته ورود چند نفر دیگر از اعضای این روستای خیالی به داستان، ماجراهای جالبی را رقم میزند.
براساس گفتوگوهای منتشر شده، نویسندگان این مجموعه تلویزیونی در زمان نگارش قسمتهای پاورچین تحت تاثیر سیتکام معروف دوستان بودند. سریال پاورچین که سالهای 81 و 82 از شبکه پنج سیما (یا همان شبکه تهران) روی آنتن میرفت، به واسطه فضای متفاوتی که داشت و البته خلق موقعیتهای کمدی جذاب مورد توجه ویژه مخاطبان قرار گرفت.
ساختمان پزشکان
«ساختمان پزشکان» از جمله سریالهای ایرانی بود که در برخی رسانهها با عنوان سیتکام معرفی شدهبود و البته تقریبا میتوان آن را در زمره سریالهای سیتکام قرار داد. داستان این سریال درباره روانشناسی به نام نیما افشار است که همراه همسرش در همسایگی والدینش زندگی میکنند. زندگی حرفهای و شخصی نیما هر بار درگیر اتفاقی تازه میشود و ساختمان پزشکان در واقع روایتی از این ماجراهاست. نیما از یکسو درگیر فشارهای مالی پرداخت اجاره خانه و مهریه همسر سابقش است و از سوی دیگر درگیر بیماری وسواس همسرش و رفتارهای غیرمعمولی والدین و برادرش.
روال سریالهای سیتکام بر این است که تعداد شخصیتهای اصلی در این آثار، معمولا زیاد نیست و بیشتر داستان هم درباره زندگی همین شخصیتها میگذرد؛ ساختمان پزشکان نیز بیشتر از همه بر قصه زندگی نیما متمرکز است و در کنار روایت قصه او گاهی گریزی به زندگی برخی همکاران و اقوام او نیز زده میشود.
هر چند روال قصه ساختمان پزشکان بر روایت قصه در محیط مطب دکتر نیما افشار و محیط خانه او پدرش است اما در برخی قسمتها نیز قصه به بیرون از این محیطهای بسته کشیده میشود که همین موضوع گاهی این سریال را از تعریف سیتکام دور میکند.
این چند نفر
قصه «این چند نفر»، قصه یک خانواده مجنون بود! همین خط روایی کوتاه، زمینهساز ساخت یکی از کمدیهای پرمخاطب شبکه سه سیما در سالهای پایانی دهه 70 شد؛ مجموعهای که اغلب بخشهای آن در محیط بسته یک خانه و با حضور چند شخصیت محدود روایت میشد. این مجموعه تلویزیونی روایت چهار برادر با بازی مهران غفوریان، بیژن بنفشهخواه، رضا شفیعیجم و ارژنگ امیرفضلی است که از قضا همه هژیر نام دارند و در کنار خواهرشان شیرین با بازی فلامک جنیدی در یک خانه زندگی میکنند. عمو خسرو با بازی مهران غفوریان هم که پیرمرد بانمک است، در بعضی قسمتها در جمع این خانواده حاضر میشود. این چند نفر هم در زمره سیتکامهای تلویزیونی قرار میگیرد که البته اقبال مخاطبان نسبت به آن به اندازه پاورچین و بدون شرح نبود اما در زمان پخش در زمره آثار پرمخاطب به شمار میآمد.
وضعیت زرد
«وضعیت زرد» تازهترین نمونه از سیتکامهای تولید شده در تلویزیون است که تا اینجای کار پخش آن با واکنشهای مختلفی روبهرو شدهاست و بسیاری از مخاطبان از آن استقبال کردهاند. این سریال که با نگاه به مسائل سیاسی و اجتماعی روز ساخته شده، این روزها از شبکه سه سیما به روی آنتن میرود. وضعیت زرد از منظر المانهای ظاهری در قالب سریالهای سیتکام دستهبندی میشود، چرا که هم لوکیشنهای محدودی دارد و هم داستان آن به جای یک پیرنگ اصلی بر قصه شخصیتها متمرکز شدهاست. از سوی دیگر، این سریال سعی کرده با استفاده از بازیگران کمتر شناخته شده، همچون الگوهای مرسوم سریالسازی در جهان به جای بازیگران سرشناس از طریق قصه به جلب نظر
مخاطبان بپردازد.
سیتکامهای غیرتلویزیونی
حالا که بحث سیتکامهای ساختهشده در تلویزیون مطرح شد، بد نیست اشارهای به برخی سیتکامهای غیرتلویزیونی نیز داشتهباشیم. در میان سریالهای ساخته شده در شبکه نمایش خانگی، دو سریال «عشق تعطیل نیست» و «مردم معمولی» در زمره سیتکام قرار میگیرند. عشق تعطیل نیست، اثری از بیژن بیرنگ بود که با الگوبرداری کامل از سیتکام معروف «دوستان» ساخته شد اما اختلافنظرها میان بازیگران با کارگردان اثر باعث شد تا پخش آن بعد از پنج قسمت نیمهکاره رها شود. با این همه فضای قصه سریال و دکور طراحی شده برای آن، عشق تعطیل نیست را تبدیل به یک سیتکام ایرانی کردهبود.«مردم معمولی» رامبد جوان که این روزها پخش آن در شبکه نمایش خانگی در جریان است هم از جمله سیتکامهایی است که خارج از رسانهملی تولید شدهاست. این سریال داستان یک کلینیک زیبایی و یک آژانس مسافرتی است که توسط یک برادر و خواهر اداره میشود. اتفاقات پیش آمده در این دو مجموعه در کنار اتفاقات یک باشگاه فوتبال که پسرخاله آنها مدیریتش میکند؛ محور اصلی قصه این سریال است.
البته مردم معمولی در چند قسمت ابتدایی به قدری ضعیف ظاهر شد که سازندگان آن وادار به تغییر مسیر قصه شدند با این همه فیلمبرداری در محیط استودیویی و تمرکز قصه بر چند شخصیت اصلی آن در کنار تلاش برای خلق موقعیتهای کمدی، مردم معمولی را تبدیل به یک سیتکام کردهاست.