زورگیران آینده
علیرضا رأفتی روزنامهنگار
اگر ساکن یک شهر بزرگ باشید حتما تا به حال پیشآمده با دیدن یک کودک یا نوجوان که تا کمر در یک سطل زباله مکانیزه خمشده و در حال واکاوی زبالههاست، دلتان به درد آمده باشد. حتما با خودتان حسرت خوردهاید که چرا مسؤولان فکری به حال کسانی نمیکنند که مجبورند از سر فقر، روزیشان را از دل سطلهای زباله بیرون بکشند؟ شاید ندانید زبالهگردها نقش بسیار مهمی در مدیریت پسماند شهری دارند. گروههایی سازماندهی شدهاند که زیر نظر مستقیم یا غیرمستقیم پیمانکاران شهرداری کار میکنند و نقش مهمی در تفکیک زباله دارند. معمولا اتباع بیگانهای هستند که حضورشان در کشور غیرقانونی است یا به هر دلیل دیگری نمیتوانند شغل قانونی داشته باشند. در کلونیهای مختلفی در خارج از شهرهای بزرگ زندگی میکنند و از این راه روزیشان را به دست میآورند. برخلاف باور مردم، زبالهگردها اگر هم به دلیل مشکلات مالی دست به این کار بزنند، گدا نیستند و از این نگاه مردم معذب میشوند. مثل خیلی از کودکان کار دیگر از سر اجبار به کار کردن کشیده شدهاند و سعی میکنند نانشان را خودشان دربیاورند. اما مسأله کودکان کار در بعضی موارد از این چارچوب بد ولی پذیرفته شده، فراتر رفته و عملا کودکان و نوجوانان در بستری قرارگرفتهاند که مسیر آیندهشان را به سمت خلافکاری میکشاند. به عنوان مثال کودکانی که با سرووضع زبالهگردها و کودکان کار جلوی مردم عابر پیاده را میگیرند و خواهش میکنند یک بسته نان یا یک تن ماهی یا هر ماده غذایی بستهبندیشده دیگری برایشان بخرد. باکمی پرسوجو از فروشندههای محل متوجه میشویم کودکان این کار را بهعنوان شغل انتخاب کردهاند و آن محصولات را آخر شب به فروشگاههای دیگر میفروشند و پولش را میگیرند. اولین آموزه بد این رفتار برای کودکان «دروغگویی» است اما آموزه بد بعدی خطری است که جامعه آینده را تهدید میکند. بسیاری از این کودکان به اصرار متوسل میشوند و اگر فرصت و شخص موردنظر را مناسب ببینید تا حد تهدید هم جلو میروند. این یعنی آن کودک کار باتجربه این عمل در اول مسیر زورگیری و تهدید خیابانی قرارگرفته است؛ مسالهای که جامعه آینده ما را تهدید میکند و باید به آن رسیدگی شود.