بهار در آستانه خزان
مازیار معاونی پزشک عمومی مرکز درمانی صدرا - قزوین و منتقد سینما
یک) واقعیت این است که هیچ مدرک مستندی برای چرایی نامگذاری روز بیست و یکم شهریور به نام روز ملی سینما ارائه نشده و فرضیههای مختلفی از روز عکاسی ابراهیمخان عکاسباشی از مراسم جشن عید گل تا.... در این خصوص مطرح شده است. اما همین که در روزهای پایانی منتهی به خزان که هنوز شرایط آب و هوایی اجازه برگزاری مراسم در هوای آزاد و دید و بازدید سالانه اهالی سینما را میدهد روزی به این نام در نظر گرفته شود به شدت قابل تامل و ستودنی است.
یک روز صنفی مهم که سالهاست جشنی هم به مناسبت آن به همت خانه سینما برگزار میشود و الزامنداشتن آن به محذورات حاکمیتی که همیشه به جشنواره سینمایی فجر و دیگر جشنوارههای مهم دولتی نسبت داده میشود از جمله وجوه شاخص و امتیازات غیر قابل انکار آن است که همیشه این جشن را در جایگاهی ارزشمند و مستقل قرار داده است.از این دو ساله اخیر که پاندمی کرونا برگزاری این جشنواره را متوقف کرده که بگذریم روز ملی سینما و جشن منتسب به آن بنا به ماهیت صنفی خود جشن مهمی است که بیتردید تا روزی که سینما زنده است زنده و برقرار و تاثیرگذار خواهد بود.
دو) فیلم ایرانی مورد علاقه من که اغلب به آن فکر میکنم و هر یکی دو سال یکبار به تماشای مجدد آن مینشینم فیلم «شوکران» ساخته بهروز افخمی است. البته علاقهام به این فیلم ربطی به شغل کاراکتر سیما (هدیه تهرانی) که پرستار شاغل در بیمارستان بود، ندارد و پیشه سیما را تنها یک زمینهچینی دراماتیک توسط نویسنده میدانم که میتوانست به طریق دیگری هم اتفاق بیفتد. اما فیلم به لحاظ پیرنگ، فیلم منسجمی است که به سختی میتوان در آن اضافات نسنجیدهای را رصد کرد.نقشآفرینیهای درخشان فریبرز عربنیا و هدیه تهرانی که در اوج دوران کاری خود بودند در کنار انتخاب عالی رزیتا غفاری که معصومیت در چهره اش موج میزد از دیگر امتیازات فیلمی بود که علاوه بر متن، فرامتن درخشان توصیف دقیق جامعه در حال گذار ایران به دورانی متفاوت را تجربه میکرد.