جزئیاتی از وعده ساخت یکمیلیون مسکن
تولید سالانه مسکن از حدود ٧٧٠هزار واحد در سال ١٣٩٢ به متوسط سالانه حدود ۴٠٠هزار واحد از سال ١٣٩٣ تاکنون رسیده و قیمت مسکن در هشت سال اخیر بیش از هفتبرابر شده و ایران را در جایگاه هفتمین کشور دنیا در شاخص نسبت متوسط بهای مسکن به متوسط درآمد خانوار قرار دادهاست. همچنین تهران سومین شهر جهان در مقایسه با سایر شهرهای دنیا در این شاخص است. این آمار نشان میدهد مسکن تبدیل به کالایی بسیار گرانقیمت برای خانوارهای ایرانی شدهاست. دولت سیزدهم وعده داده به منظور ساماندهی بازار مسکن، سالانه یکمیلیون واحدمسکونی و در چهار سال 4میلیون واحد ساخته خواهدشد. با این تفاسیر اگر ساخت مسکن 75متری مدنظر باشد، سالانه 75میلیون مترمربع باید ساختوساز صورت گیرد. هزینه ساخت یک واحد استاندارد هم اکنون در تهران و شهرهای بزرگ به مبلغی بالغ بر متری هفتمیلیون تومان رسیده و مبلغ 7/2میلیون تومان برای ساخت طرح اقدام ملی مسکن به همین دلیل مورد استقبال سازندگان قرار نگرفت. حتی اگر هزینه ساخت هر متر مسکن را پنجمیلیون تومان در نظر بگیریم 375هزار میلیارد تومان فقط هزینه ساخت خواهدشد. حال اگر قیمت هر بشکه نفت 70دلار باشد و با نرخ 20هزار تومان تبدیل به ریال شود، میزان 267میلیون بشکه در سال یعنی درآمد حاصل از فروش نزدیک به یک میلیون بشکه نفت در روز باید کنار گذاشتهشود تا فقط هزینه ساخت یکمیلیون مسکن را فراهم کند. البته باید هزینه زیرساختها اعم از آب، برق، گاز و... را نیز افزود و در نظر داشت با وجود رشد تورم میزان سرمایه لازم برای ساختوساز نیز روزبهروز افزایش مییابد؛ بنابراین بهرغم اینکه ساخت مسکن ضروری است باید برای شیوه تأمین منابع مالی آن فکری اساسی کرد. لازم است استفاده از خط اعتباری (پول پایه یا پول پرقدرت) به حداقل برسد و در صورت استفاده، ضریب فزاینده پولی حتما کنترل شود. تا حد امکان باید از منابع موجود بانکی، بازار بدهی، بازار سهام و ابزارهای دیگر مالی استفاده شود. هر 57مترمربع مسکن یک موقعیت شغلی مستقیم و 24 موقعیت شغلی غیرمستقیم در دوره ساخت ایجاد میکند. یعنی تنها 3/1میلیون موقعیت شغلی جدید در طول دوره ساخت ایجاد میشود. در سال 1399 تعداد بیکاران قطعی کشور حدود 5/2میلیون نفر بوده و ساخت یک میلیون مسکن میتواند بخش قابلتوجهی از معضل بیکاری را برطرف کند پس ساختوساز مسکن علاوه بر اینکه نیاز ضروری کشور است، پیشران اقتصاد نیز محسوب میشود. با این حال یکی از نقاط مغفول در برنامه پیشنهادی توجه کافی نداشتن به بازار مصالحساختمانی است و مادامی که این مساله مورد توجه قرار نگیرد، بخش مسکن نمیتواند رونق لازم را پیدا کند. در سالهای اخیر تولید مصالح به خصوص سیمان و فولاد به عنوان مصالح اصلی و پرهزینه مسکن برای تولید سالانه حداکثر 400 هزار واحد مسکونی برنامهریزی شدهبود یعنی تولید مصالح باید دستکم سهبرابر شود.
با توجه به وضعیت کمبود برق و بهویژه آب در خوزستان و اصفهان که محل استقرار صنایع بزرگ فولادی هستند، چطور میتوان ظرفیت تولید را سهبرابر کرد؟ این موضوع نشان میدهد هماهنگی سایر وزارتخانهها از جمله دو وزارت نیرو و صمت برای تأمین انرژی و مصالح کاملا ضروری است و در غیر این صورت تورم و جهش قیمت بزرگی در مصالح ساختمانی سپس در مسکن اتفاق میافتد.
یکی از وظایف مهم دولتها تأمین زیرساخت است. مادامی که زیرساختهای مختلف مثل برق، آب، گاز، اینترنت، راه، حملونقل و... تأمین نشده نه دولت و نه بخش خصوصی نمیتوانند تولید کالا و خدمات داشتهباشند. برخی پروژههای مسکنمهر بدون داشتن سیستم آبرسانی درست، برق، آموزش و بهداشت تحویل مردم شد. نباید از اقشار ضعیفتر جامعه که با تمسک به طرحهای اینچنینی خانهدار میشوند توقع ساخت مدرسه، پارک و... داشت. امید است وزیر جدید به کمک نخبگان و فعالان بازار مسکن بتواند مشکلات مردم عزیز و سربلند ایران را به بهترین نحو برطرف و موجبات سربلندی میهن اسلامی را فراهم کند.