printlogo


کمبود آب شرب، کشاورزی و صنعت، مردم چهارمحال و بختیاری را به اعتراضی آرام واداشت
فریاد بی‌آبی در بام ایران
بعد از شنیده شدن صدای مردم اصفهان که آب را فریاد می‌زدند و بستر خشک زاینده‌رود را گواه می‌گرفتند، ‌حالا نوبت مردم چهارمحال و بختیاری است که آب را فریاد بزنند. بی‌آبی در بام ایران باور‌کردنی نیست.‌ چه کسی باورش می‌شود استانی که سرچشمه زاینده‌رود و کارون است خودش بی‌آب مانده باشد. ولی این اتفاق افتاده و چهار روز است روستاییان معترض چهارمحال و بختیاری و همه آنهایی که در این استان حتی برای آب آشامیدنی‌شان لنگ مانده‌اند به شهرکرد آمده‌اند‌. دیروز معترضان برخلاف روزهای قبل که به چهارراه دولت می‌رفتند و دست به دامن استانداری می‌شدند،‌ این بار مقابل امامزادگان دوخاتون شهرکرد تجمع کردند‌. این مردم آب می‌خواستند و عدالت در توزیع آن را. آنها صدای سرزمینی بودند که هنوز تصور می‌شود رودهای خروشان و چشمه‌های جوشان و سفره‌های زیرزمینی انباشته دارد؛ آنها آمده بودند که بگویند چهارمحال و بختیاری هم مثل بقیه نقاط ایران تشنه است و چیزی نمانده تا بام ایران که روزگاری بامی سبز و پرآب بود به کویری مرتفع تبدیل شود. این مردم موفق شدند و صدای اعتراض آرام‌شان را که مطالبه‌ای بحق بود به گوش ایران رساندند و آن دختر جوان بختیاری که با لباس محلی،‌ دبه‌ای خالی از آب در دست داشت و رویش نوشته بود که من نماینده 300 روستای تشنه هستم، خوب به همه فهماند که چهارمحال و بختیاری آب ندارد. اما این که چرا استانی که روزگاری نه چندان دور در آن آنقدر برف می‌بارید که در برخی نقاط سقف خانه‌ها زیر برف می‌رفت و مردم درون خانه‌ها حبس می‌شدند، یا استانی که 11درصد آب شیرین کشور را تامین می‌کرد حالا به بی‌آبی افتاده،‌ حکایتی است پیچیده از سوء‌مدیریت‌ها، ‌ بی‌برنامگی‌ها که در سایه تغییر الگوی بارش در این استان و تداوم خشکسالی در آن همه چیز را به هم ریخته است. در استان چهارمحال و بختیاری سال‌هاست که مدیریت آب به بدترین شکل ممکن انجام می‌شود به‌طوری‌که برداشت آب از این استان و انتقال آب به استان‌های همجوار به سرعت و قاطعیت پیش می‌رود ولی پروژه‌هایی که به خود استان آب می‌رساند سال‌های سال است که معطل مانده‌است.

کاهش بارش‌ها

گرچه دیروز سرما و رطوبت بالای هوا در چهارمحال و بختیاری موجب تشکیل مه بسیار غلیظ در این استان شد و برخی مناطق زیر لایه‌های مه مدفون شدند ولی خشکسالی در این استان چنان سابقه‌دار است که نه این بارش‌ها و نه این قبیل مه‌ها کمکی به بهتر شدن اوضاع نمی‌کند.
طبق اطلاعات اداره کل هواشناسی استان،‌ از ابتدای سال زراعی امسال(‌ابتدای مهر) بارش‌ها نسبت به دوره بلندمدت حدود 41درصد و نسبت به مدت مشابه پارسال 18درصد کاهش یافته که معنای این آمار‌ها چیزی جز تشدید خشکسالی نیست.
این درحالی است که الگوی بارش‌ها در چهارمحال و بختیاری نیز تغییر کرده و عمدتا به جای برف، باران می‌بارد، در حالی‌که به گفته کارشناسان تنها برف است که می‌تواند منابع آب زیرزمینی را تغذیه کند چرا که به‌علت وضعیت زمین‌شناسی منطقه، هر چه باران ببارد ازطریق رودخانه‌ها از استان خارج می‌شود. خشکسالی 13 سال است که دست از سر چهارمحال و بختیاری بر‌نمی‌دارد به‌طوری‌که در10 سال گذشته بیش از 90درصد مساحت این استان با خشکسالی خفیف تا بسیار شدید دست به گریبان بوده و لقب دومین استان خشک کشور را بعد از کرمانشاه دریافت کرده‌است.
بدیهی است در چنین شرایطی هر استانی گرفتار کم‌آبی و بی‌آبی می‌شود اما فرق چهارمحال‌وبختیاری با سایر استان‌ها این است که هنوز در ذهن عده‌ای استانی پرآب و منبع لایتناهی مایه حیات تصور می‌شود؛ اشتباهی که برخی مدیران و تصمیم‌گیران را به سمت طراحی و اجرای طرح‌ها و پروژه‌هایی سوق داده که حاصل آن بلند شدن فریادهای استغاثه مردم استان از بی‌آبی و بی‌عدالتی در توزیع آب است.



تشنگی 200 روستا و معطلی یک پروژه

با دانستن حقایق زیست‌محیطی در استان چهارمحال‌وبختیاری دیگر تعجب نخواهیم کرد که چرا مردم معترض، بساط شکوه و گله خود را به خیابان آورده و سفره دل‌شان را در قالب تجمعی اعتراضی پهن کرده‌اند.
این استان به معنی واقعی تشنه است و کاسه‌اش چنان از آب خالی است که دیگر نمی‌تواند به بقیه استان‌ها آب برساند، حتی اگر این استان جایی همچون اصفهان باشد که مردمش از زاینده‌رود خشکیده به ستوه آمده‌اند.
احمد راستینه،‌ نماینده مردم شهرکرد، ‌بن و سامان در مجلس شورای اسلامی نیز چندی قبل همین را گفته بود که «ما مخالف انتقال آب نیستیم بلکه ما اصلا آبی برای انتقال نداریم.»
روز گذشته نیز که فریدون استکی، رئیس کمیته صیانت از آب چهارمحال‌وبختیاری در جمع تجمع‌کنندگان، هم‌صدا با آنها خواستار اجرای عدالت در توزیع آب بود و می‌گفت کوتاهی برخی مسؤولان سبب تشنه‌ماندن روستاهای استان شده‌است از بیش ۲۰۰ روستایی حرف زد که آب با تانکر به آنها می‌رسد درحالی‌که برخی شهرها و روستاها نیز فقط آبی آلوده در اختیار دارند.
این وضعیت حتی صدای امیرقلی جعفری، رئیس کمیته آب مجلس را نیز درآورده؛‌ کسی که در سومین روز اعتراض مردم استان به میان اهالی بروجن رفت و توضیح داد حتی به شهرک‌های صنعتی نیز با تانکر آبرسانی می‌شود.
او معتقد است برای توسعه استان چهارمحال‌وبختیاری برنامه وجود ندارد، همان‌گونه که مشکلات آب‌شرب این استان نیز از بی‌برنامگی برای توسعه نشات می‌گیرد و در نتیجه 450هزار نفر مشکل آب آشامیدنی دارند.
البته سالیان درازی است که بناست اجرای یک پروژه به این وضع غم‌انگیز پایان بدهد که آن نیز مثل بسیاری از پروژه‌ها در کشورمان معطل مانده‌است. نام این پروژه به اغما رفته « پروژه آبرسانی بن ـ بروجن » است که از سال 86 در دستور کار قرار گرفته تا از طریق آب‌های سطحی، آب شرب مردم چهارمحال و بختیاری را تامین کند. کلنگ این پروژه را دولت دهم به زمین زد اما دولت‌های قبل از آن نیز اجرای این پروژه را مصوب کرده‌بودند، به همین علت مردم این استان حسابی به اتمام این پروژه چشم دارند.
در چهار روز اخیر نیز که مردم چهارمحال و بختیاری در خیابان‌ها مطالبه آب کرده‌اند یکی از اصلی‌ترین خواسته‌هایشان تکمیل پروژه آبرسانی
 بن-‌بروجن بوده‌است، به‌ویژه آن که این پروژه بیش از 70درصد پیشرفت فیزیکی دارد ولی همچنان بلاتکلیف مانده‌است.
برای شروع آبرسانی از طریق این خط انتقال فقط هشت کیلومتر دیگر باید کار شود اما به دلایل مختلف این کار جلو نمی‌رود. به نقل از فردوس کریمی، مدیرعامل آب منطقه‌ای چهارمحال و بختیاری در اجرای این پروژه چند مشکل اساسی وجود دارد که اولین و مهم‌ترین مشکل آن بحث قرارگیری آبگیر در نقطه‌ای مشترک بین استان‌های اصفهان و چهارمحال و بختیاری است که تعداد زیادی معارض مانع کار می‌شوند و اختلال ایجاد می‌کنند حتی با آتش‌زدن خودروی پیمانکار.
ظاهرا وضع به درجه‌ای از حساسیت رسیده که نمایندگان چهارمحال و بختیاری در مجلس شورای اسلامی به دنبال پیگیری تامین امنیت محل آبگیر پروژه آبرسانی بن ـ بروجن از طریق وزارت نیرو و شورای امنیت ملی هستند که اگر به سرانجام برسد به گفته مدیرعامل شرکت آب منطقه‌ای، ‌پروژه ظرف شش ماه تکمیل و بهره‌برداری می‌شود.
شش ماهی که او تعیین کرده اسفند امسال به پایان می‌رسد و حالا باید دید آیا این پروژه که پایش به شورای امنیت ملی هم کشیده شده و در صدر مطالبات مردم استان قرار دارد، طبق وعده به سرانجام می‌رسد یا خیر.




فریاد دشت‌ها از فرونشست

در اعتراض چند روز اخیر مردم چهارمحال‌وبختیاری که فعالان و دوستداران محیط‌زیست نیز آنها را همراهی می‌کردند نام یک دشت زیاد شنیده شد: دشت خان‌میرزا.
خان‌میرزا اسفند سال 97 با تصمیم وزارت کشور تبدیل به شهرستان شد که با تلفیق بخش مرکزی و ارمند با مرکزیت شهر آلونی ایجاد شد. نام خان‌میرزا اما نه به سبب شهرستان‌شدنش بلکه به واسطه فرونشست‌های زمین در آن نامی آشناست. خان‌میرزا یک دشت است که در چهارمحال‌وبختیاری بیشترین میزان فرونشست زمین را دارد و نشست زمین نیز پدیده‌ای است که ارتباط مستقیم با خالی شدن سفره‌های آب زیرزمینی دارد.
 این دشت آنچنان وضع وخیمی دارد که جزو دشت‌های ممنوعه بحرانی محسوب می‌شود و این دشت‌ها طبق قوانین وزارت نیرو آنهایی هستند که به سبب افت مستمر سطح ایستایی، کسری شدید سفره‌های آب زیرزمینی، کاهش کیفیت آب و رخ‌دادن فرونشست زمین دیگر قابل بهره‌برداری نیستند.
طبق اطلاعاتی که هاشم فاطمی،‌ کارشناس مسائل آب در اختیار ایسنا قرار داده میزان متوسط افت سطح ایستایی در دشت‌های چهارمحال‌وبختیاری که در دو دهه گذشته ۳۰سانتی‌متر در سال بوده در چند سال اخیر به بیش از ۱۲۰سانتی‌متر در سال رسیده که سهم دشت خان‌میرزا ۶۵۰سانتی‌متر بوده که در رابطه با فرونشست زمین، اتفاقی فاجعه‌بار قلمداد می‌شود. به گفته او، میزان فرونشست در دشت خان‌میرزا نیز اکنون به حدود 120سانتی‌متر در سال رسیده‌است. البته خان‌میرزا در این فجایع تنها نیست چراکه هر 10 دشت چهارمحال‌وبختیاری با اندک تفاوت‌هایی وضعی بحرانی دارند که صدایش سال 97 بلند شد. در این سال با ممنوعه‌شدن دشت‌های شلمزار و جونقان فارسان همه دشت‌های این استان ممنوعه شدند به‌طوری‌که از سه سال پیش تاکنون هیچ دشت آزادی در استان وجود ندارد و از دشت شهرکرد و خان‌میرزا گرفته تا ‌بروجن -  فرادنبه و دشت‌سفید همگی روزشان را با بحران آغاز می‌کنند و با بحران به پایان می‌رسانند.




گرفتاری‌هایی از جنس بهشت‌آباد و گلاب

لابه‌لای پلاکاردهایی که معترضان چهارمحال و بختیاری در روزهای اخیر حمل می‌کردند یک پلاکارد و یک شعار از همه بیشتر به چشم می‌آید: «اینجا چهارمحاله/ بردن آب محاله».
معنای این جمله برای مردم استان کاملا روشن است ولی برای کسانی که از اتفاقات این استان درحوزه آب بی‌خبرند باید گفت منظور مردم، تونل‌های انتقال آب از چهارمحال و بختیاری به سایر استان‌هاست.
 در واقع تونل‌های بهشت‌آباد، گلاب2 و کوهرنگ 3.
هدف از ساخت تونل بهشت‌آباد، انتقال آب از استان چهارمحال و بختیاری به فلات مرکزی ایران و در اصل، استان‌های اصفهان، یزد و کرمان است؛ ‌تونلی که ته مانده‌های آب در بام ایران را می‌مکد و به این سه استان می‌رساند؛ سالانه حدود 600میلیون مترمکعب.
طرح ایجاد این تونل 10سال پیش در شورای عالی آب تصویب شد در حالی که مسؤولان و نمایندگان استان اصفهان به‌شدت پیگیر«شدن» بودند و سازمان حفاظت‌محیط‌زیست، مرکز پژوهش‌های مجلس و سازمان مدیریت‌منابع‌آب ایران به‌شدت پیگیر«نشدن» که در نتیجه زور اصفهانی‌ها بر این سه سازمان و مرکز چربید و تونل بهشت آباد مجوز گرفت.
گرچه علیرضا ورناصری، عضو کمیسیون انرژی مجلس می‌گوید دیگر چیزی به اسم تونل انتقال آب بهشت‌آباد نداریم و احمد راستینه از نمایندگان مردم چهارمحال و بختیاری در مجلس تاکید می‌کند این پروژه دیگر در استان اجرایی نخواهدشد اما مردم بومی و فعالان محیط‌زیست که چشم‌شان حسابی از این تونل انتقال آب ترسیده، همچنان به پروژه بهشت‌آباد می‌توپند.
غیر از بهشت‌آباد،‌ تونل انتقال آب «گلاب» هم دغدغه ساکنان بام‌ایران است. این تونل در دهه 80 برای تامین آب کاشان طراحی شد و بنا بود تا آن نیز همچون بهشت‌آباد، آب را به فلات مرکزی ایران منتقل کند؛ پروژه‌ای که چه دیروز و چه امروز سبب نگرانی مردم چهارمحال و بختیاری است چرا که باور مردم براین است که این طرح انتقال آب به نام تامین آب‌شرب استان‌های همجوار طرح‌ریزی شده ولی عاقبت به کام صنعت ریخته خواهدشد آن هم در شرایطی که بخش بزرگی از مردم چهارمحال و بختیاری آب برای نوشیدن، کشاورزی و فعالیت‌های صنعتی ندارند.
و اما پروژه سوم که خار چشم چهارمحال و بختیاری هاست، تونل موسوم به کوهرنگ 3 است که ناسازگاری‌هایش با محیط‌زیست و فشارش بر مردم محلی آشکار شده‌است. دو هفته قبل مرتضی زمان‌پور، فرماندار کوهرنگ در دیدار با وزیر نیرو اعلام کرد این تونل باعث خشک‌شدن 13 چشمه و کم‌آب شدن 33 چشمه دیگر شده است، ضمن آن که با اجرای این پروژه 1800 هکتار از اراضی منطقه بیرگان نیز زیر آب رفته و مردم 9 روستا همچنان در بلاتکیلفی به سر می‌برند.
آنچه صدای مردم چهارمحال و بختیاری را بلند کرده و لقب« بحق» را شایسته اعتراضات آرام و مسالمت‌آمیز آنها کرده، همین مسائل است که گرچه بغرنج به نظر می‌رسند ولی با تدبیر و مدیریت دلسوزانه می‌توان از پیامدهای منفی آن بر مردم کاست.