با قصاص آرمان، باری از دوشمان برداشته شد
داوود شکور، دیروز بعد از اجرای حکم قصاص قاتل دخترش به جامجم گفت: حکم قصاص آرمان سرانجام اجرا شد و انگار یک بار از دوش من و همسرم برداشته شد. گویی زجر و سختیای که در این هفت سال تحمل کردیم، سرانجام به پایان رسید. در این سال ما به دنبال اجرای حکم و حقمان بودیم که آخر هم به آن رسیدیم. دو سال قبل وقتی نوبت به اجرای حکم قصاص آرمان رسید و برای اجرا به زندان رجاییشهر کرج رفتیم، از او خواستیم بگوید جسد دخترمان کجاست که او قول داد بگوید و به ما گفت حرفهایی برای گفتن دارد و محل رها کردن جسد را میگوید. به همین خاطر ما به او مهلت کوتاهی دادیم اما این پسر توجهی نکرد و حقایق را پنهان کرد.
وی افزود: در دو ماه اخیر چهار مرتبه منتظر اجرای حکم بودیم که شب قبل از اجرای حکم، از دادسرا به ما زنگ میزدند و میگفتند حکم متوقف شده است. شنبه 29آبان امسال وقتی پیگیر پرونده بودیم به ما گفتند این حکم در هفته جاری اجرا میشود. یکشنبه هم طبق شنیدههایمان، آرمان به قرنطینه زندان رجاییشهر کرج منتقل شد. بامداد چهارشنبه، من و همسرم، خواهرزاده خودم، خواهر و خواهرزاده همسرم از تهران راهی زندان رجاییشهر شدیم. 4صبح بود که به آنجا رسیدیم. والدین آرمان هم آمده بودند. ما را به اتاق گفتوگو بردند. آرمان را هم از سلول انفرادی بیرون و به آنجا آوردند. والدینش هم بودند. سرپرست دادسرای جنایی تهران و تیم صلح و سازش و اجرای حکم هم آمده بودند. آنجا قاتل دخترم با ما حرف زد و مدام طلب بخشش میکرد و میخواست از خطای او بگذریم و خانوادهاش هم تقاضای بخشش داشتند. او حتی در آخرین لحظات همچنان میگفت جسد دخترم را در چمدان گذاشته و در سطل زباله انداخته است. آخر هم، واقعیت ماجرا را به ما نگفت. حدود ساعت 6صبح، حکم او در زندان اجرا شد. در این سالها به بخشش فکر نکردیم، چرا که آرمان و خانوادهاش با ما با صداقت رفتار نکردند. ما وقتی برای اجرای حکم به زندان رفتیم نمایندهای از طرف دخترمان غزاله بودیم تا در این دنیا حکم اجرا شود. اگر دخترم هم بود همین خواسته را از ما داشت. وقتی به خانه بازگشتیم دوستان یا اقوام که از ماجرای اجرای حکم باخبر شده بودند با ما حرف زدند و همه میگفتند تصمیمی که گرفتیم، درست بوده است.