نگاهی به سریال «سالهای دورازخانه»
خاطرات فراموشنشدنی اوشین
سریال «سالهای دور از خانه» که بین مردم به «اوشین» معروف است، یکی از محبوبترین مجموعههای تلویزیونی در ایران محسوب میشود.
یادمان باشد اولین سری پخش این سریال زمانی بود که نه از این حجم گسترده رسانههای دیداری و شنیداری خبری بود و نه از پدیدههایی مثل ماهواره، اینترنت و کامپیوتر، نشانی. درواقع سالهای دور از خانه در یک کویر تصویری و برهوت تنوع رسانهای -درمقایسه با دوران کنونی- به نمایش درآمد و همین موضوع، یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار در کمیت و کیفیت مخاطبان این سریال بود. در آن سالها کل رسانه تلویزیون ما خلاصه میشد در دو شبکه تلویزیونی نصفهنیمه با چند ساعت محدود پخش برنامه در طول شبانهروز. به همین دلیل انگار کل برنامههای آن دوران از شیرینی خاصی برای مخاطبانش برخوردار بود. شیرینی و لطافت و طعم خاصی که گویی در برنامههای امروزی شبکههای متنوع تلویزیونی، ماهوارهای، اینترنتی و... موجود نیست. در چنین فضا و شرایطی بود که اوشین گل کرد و تبدیل شد به پربینندهترین برنامه نمایشی آن زمان تلویزیون. یک تلویزیون بود و یک اوشین. فراگیری سیطره این سریال با همه ویژگیهایش در جامعه ایرانی و میان مخاطبان تلویزیونی کاملا محسوس بود. اما قطعا این همه ماجرا نبود و منصفانه نیست اگر همه گیرایی و استقبال از این سریال را صرفا به همین عامل محدود کنیم. سالهای دور از خانه، دارای ویژگیهای ملودراماتیک فوقالعادهای بود که مخاطب ایرانی نشان داده است بهشدت نسبت به آن سمپاتی دارد و از آن استقبال میکند. اساسا مرور آثار پرمخاطب در تاریخ تلویزیون و سینمای ایران- بهویژه در تلویزیون- موید همین امر است. سالهای دور از خانه بهخوبی توانسته بود بار دراماتیک را بر محور ملودرام، آن هم از نوع ژاپنی شبههندی قرار دهد و مخاطب را بهخوبی و غلظت هرچه تمامتر با خود همراه کند. تردیدی نیست که در جذب مخاطب عام، نوع موقعیت تماشای این سریال در ایام جنگ تحمیلی تاثیر داشته است و اساسا فرهنگ و غلبه آن نوع از تفکر اجتماعی و رویکردها و رهیافتهای فرهنگی و کارکردهای جمعی موثر بوده است، بهشدت. در ضمن اتمسفر آن دوران هم به طرز منحصربه فردی به کمک این سریال آمده بود. اما همه اینها که بهظاهر نشانههایی شوقانگیز در مواجهه با یک پدیده آن هم از نوع نوستالژیکش است نباید باعث شود واقعیتهای بصری، داستانی، ارزشها و ضدارزشهای هنری این مجموعه نادیده گرفته شود، آن هم از سوی منتقد.در این سریال ما نه با شخصیتها بلکه با تیپهایی روبهروییم که بیش از هر چیزی عواطف مخاطب را برانگیخته میکنند. این را میتوان در تار و پود این سریال دید. جالب است این احساسات از فرم به محتوا و از متن به بطن مابهازاهای تصویری هم کشیده میشود و مثلا در تصویرگری فقر، همه چیز را در گریه و البته اتفاقات تلخ و تصادفات مییابیم. همه اینها البته بار منفی مطلق ندارد و سازندگان، برگ برندهای به نام مخاطب شیفته و قرار ازکف داده و چشم دوخته به قاب کوچک شیشهای دارند. تردیدی نیست که اوشین یک پدیده بود و توانست ویژگیهای فراتلویزیونی و اجتماعی و حتی فرهنگی بیابد. بههر حال، سالهای دور از خانه که برای دهه شصتیها نوستالژیک است، پس از گذشت چند دهه از پخش اولش و آن موج استقبال و مخاطب فراگیری که داشت، هنوز هم بینندههای پروپاقرص دارد و در این اتفاق، نشانههایی است برای آنان که اهل دقتند!
محمدرضا محقق - منتقد