تشییع عجیب آقاسعید
بیست و یکی دو ساله بودم که اولین شگفتیام از شرکت در مراسم تشییع پیکر یک شهید، رقم خورد. خودم را بهسختی به بزرگراه شهید دوران و پادگان امام حسن علیه السلام رسانده بودم. جمعیت قابل توجهی در حیاط پادگان و روی موکتهای کرمرنگ نشسته بودند. صدای مداح، تمام فضا را پر کرده بود. ظاهرآنجا مثل بسیاری از مراسمهایی بود که تا آن روز دیده بودم اما یک چیز با بقیه فرق داشت.
اولین بار که دیدمش، جا خوردم. پیش از این سابقه نداشت صورت شهید را از کفن بیرون بگذارند. فاصله زیادی تا پیکر داشتم اما بهخوبی میشد تشخیص داد که این تابوت شهید با بقیه فرقی اساسی دارد. بعد از مداحی و وقتی قرار شد پیکر را روی دوش جمعیت تا در پادگان تشییع کنیم، مواجهه با پیکر شهیدی که مانند آن را فقط در بین شهدای فلسطینی دیده بودم، عجیب و جالب بود. لحظه به لحظه بر جمعیت تشییعکننده اضافه میشد و دیدن چهره معصوم شهیدی که هنوز به 40سالگی نرسیده بود، قلب همه را میسوزاند. همه یعنی چه همرزمانش در لشکر 27محمد رسولا...(ص) و چه هنرمندانی که همرزمش در ثبت تصاویر دوران جنگ بودند، چه شاگردانش در هنر عکاسی و چه مخاطبانی که او را از طریق همین عکسها میشناختند. همه آمده بودند تا سعید جانبزرگی را که در 12اسفند ۱۳۴۴ در شهرری به دنیا آمده بود، حالا در 22 تیر ۱۳۸۱ به سمت خانه ابدی همراهی کنند.در 15سالگی شوق حضور در میدان دفاع از کشور، آقا سعید را به جبهه کشاند. سال 1362 به عضویت سپاه پاسداران درآمد و در واحد تبلیغات جنگ مشغول خدمت شد. سال 1362 در عملیات «بدر» بر اثر استنشاق گازهای شیمیایی مجروح شد و چند ماه بعد به جبهه بازگشت. در عملیات کربلای5 گلولهای از کنار سرش عبور کرد و به طور معجزهآسایی زنده ماند.وی در عملیات والفجر10 در منطقه حلبچه شرکت کرد و در روز 27 اسفند 1366 در حالی که زیر بمباران شیمیایی در شهر مشغول عکسبرداری از وقایع و فجایع روی داده بود، خود نیز تحت تأثیر همان گازها، شیمیایی شد. عکسهای سعید جان بزرگی از حلبچه، یکی از تلخترین تصویرهای جنایات جنگی است. سعید جانبزرگی بعد از اتمام جنگ، ضمن ادامه تحصیلات، سه مرتبه به زیارت بیتا... الحرام و یک مرتبه به کربلای معلی مشرف شد. او سال 1371 با دوشیزهای پارسا ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شد. آقاسعید روز به روز ضعیفتر و رنجورتر میشد و اثرات مخرب گازهای شیمیایی، آشکار شده بود. سرانجام بعد از چهار مرتبه عمل جراحی در روز 22 تیر1381 در حالی که معاونت فرهنگی لشکر 27 محمدرسول(ص) را بهعهده داشت در بیمارستان شهید مصطفی خمینی، دار فانی را وداع گفت و با ذکر یا ابالفضل العباس(ع) به دیدار معشوق خویش شتافت. پیکر پاک او در قطعه 29 بهشتزهرا(س) به خاک سپرده شد.
میثم رشیدی مهرآبادی | دبیر گروه پایداری