printlogo


حرمت امامزاده به متولی آن است!‌
1- «وفاق ملی» واژه‌ای‌است که این روزها و پس از روی کار آمدن دولت چهاردهم با تکرار زیاد از سوی جریانات مختلف سیاسی و بعضا متضاد شنیده می‌شود. تقریبا قاطبه نیروهای سیاسی فعال در کشور معتقدند نیاز کشور برای عبور از دشواری‌ها و برخی محدودیت‌ها و همچنین خدمت‌رسانی بهتر به مردم، وفاق ملی است و کمتر کسی در لزوم وفاق سیاسی و اجتماعی، تردیدی به خود راه می‌دهد.

2- مفهوم وفاق ملی دردوره‌های مختلف پس از پیروزی انقلاب بارهاازسوی دولت‌ها مطرح شده ولی ازآنجاکه هدف‌ها و انگیزه‌های خاص سیاسی، همنشین با برتری‌طلبی، خودمحوری و تمامیت‌خواهی در جریان‌های سیاسی امتداد یافت، توفیق چندانی برای جامعه پدید نیاورده است.همسوسازی «همه با من» یا «همه با ما» وفاقی تحمیلی است که همچون وفاق بخش‌نامه‌ای یا وفاق مصلحتی اقبالی ندارد و به خاموشی می‌گراید.گفتمان وفاق ووحدت همواره ازرویه‌های ثابت امام خمینی(ره) در11سال ابتدایی انقلاب وحضرت آیت‌ا...خامنه‌ای در35سال گذشته بوده است؛ به طوری که تمام دولت‌ها را به این امر سفارش کرده‌اند ولی این‌که دولت‌ها چقدر به این امر اهتمام داشته و چقدر موفق بوده‌اند یا این‌که اصلا این موضوع را قبول داشته‌اند یا خیر را می‌توان از وضعیت سیاسی، اجتماعی حاکم در دوره‌های مختلف تشخیص داد. حالا امروز دولتی حاکم است که خود را دولت وفاق ملی نامیده و مدعی پیگیری این امر سیاسی  اجتماعی است.
   
​​​​​​​3- شاید با اغماض بتوان گفت دولت درتشکیل کابینه چهاردهم به سمت وفاق ملی وعده داده‌اش حرکت کردووزرایی از جریانات مختلف سیاسی را به مجلس شورای اسلامی معرفی کرد و مجلس هم درراستای وفاق ملی به تمام اعضای کابینه جدید رای مثبت داد.هرچند اگر قرار بر سختگیری بیشتر بود تعدادی از وزرا که از قضا در گذشته مقابل رای مردم ایستاده و به نوعی در فتنه ضدمردمی فعال بودند نباید رای می‌آوردند اما مجلس با حفظ استقلال رای و بنا بر ایجاد وفاق، این فرصت را به دولت داد تا به صورت کامل و به دور از حاشیه کار خود را شروع کند.
   
4- آیا وفاق ملی فقط در سطح هیات دولت است؟ آیا لایه‌های مختلف دولت نباید شامل وفاق ملی شود؟ آیا سر ریز این وفاق نباید به جامعه برسد؟ آیا وفاق اجتماعی  از وفاق سیاسی مهم‌تر نیست؟ پاسخ به این سوالات را باید با این نکته کلیدی شروع کرد. از نگاه رهبر انقلاب، رفتار دوقطبی‌ساز، رفتاری است که «شکاف اجتماعی» و «تنش و تشنج» ایجاد می‌کند که نقطه‌ مقابل آرامش و امنیت روانی افکار عمومی جامعه است.برای پرکردن شکاف‌های اجتماعی و رسیدن به یک وفاق اجتماعی مطلوب به وفاقی سیاسی نیازمندیم؛ وفاقی که شکل‌دهنده دوقطبی‌های کاذب نباشد، دوقطبی‌هایی که همواره از سوی نیروهای گریز از مرکز جریانات مختلف سیاسی شکل می‌گیرد.از سوی دیگر تعریف نادرست معنی وفاق ملی خود سبب برخی دوقطبی‌ها می‌شود‌. همان‌طور که در دوره‌های مختلف دولت‌ها، تعریف نشدن برخی تعاریف مشکلاتی پیش آورد. در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی تعریف نشدن اصلاحات این جریان را بعضا به سمت براندازی نیز پیش برد‌. در دوران آقای احمدی‌نژاد نیز همین موضوع بر سر واژه عدالت مطرح بود یا در دوران آقای روحانی بحث اعتدال، فضایی دیگر را در نوردید. هم اکنون هم بیم آن می‌رود وفاق ملی به سرنوشت جریاناتی که ذکرشان رفت، دچار گردد.
   
5- یکی از اقداماتی که سبب ایجاد نقار در وفاق یا ساخت دوقطبی‌های کاذب می‌شود برخی انتصاب‌ها در زیر مجموعه دولت است. هم اکنون بحث بر سر این نیست که چرا از افراد وابسته به جریانات سیاسی غیر استفاده نمی‌کنید، بلکه بحث بر سر این است که چرا افراد نقش‌آفرین حوادث مختلف علیه نظام باید در جایگاه مسئولیتی قرار گیرند.کسی که نظام جمهوری اسلامی را از صدر تا ذیل آن ظالم می‌داند و اصلا آن را قبول ندارد چرا باید در جایگاه مدیریتی در دولت قرار گیرد. فردی که در کودتای 88 ماهیتش مشخص شده یا فردی که در کودتای زن زندگی آزادی سال1401منتظر سقوط نظام بودعملا درهیچ جای وفاق ادعایی جا نمی‌گیرد. این معنی وفاق نیست که خود کاملا علیه وفاق است.اکنون دیگر صحبت بر سر اصلاح‌طلب و اصولگرا و وفاق نیست بلکه صحبت بین ضدانقلاب و انقلابی است که این جریان انقلابی شامل اصلاح‌طلب و اصولگرا نیز هست. آیا وفاق با کسی که خود را بر ساختار تعریف می‌کند امکان‌پذیر است؟
   
6- حرف آخر! این‌که حرمت امامزاده به متولی آن است. دولت محترم آقای دکتر پزشکیان که از حمایت کامل رهبری و ارکان نظام برخوردار است با استفاده از تجربیات دولت‌های گذشته، باید بیشتر دقت کند. وفاق ملی شعاری است که دولت خود را متصف به آن می‌داند و از سوی دیگر نظام هم از آن استقبال کرده است، نباید این شعار که بارقه‌هایی از امید را در دل مردم روشن کرده است به سرنوشت اصلاحات، عدالت و اعتدال دچار شود.

مهدی گیوه‌کی / مدیر مسئول