آداب سریالسازی
یادداشت: نگین صدیقگویا بازیگر
به نظرم نباید رسانهای را بر رسانهای دیگر برتری داد،بلکه باید براساس محصولی که هر رسانه ارائه میکند به ارزیابی کیفیت آن پرداخت. گاهی پیش میآید یک فیلم آماتوری از یک گروه جوان خیلی بیشتر از سریالی که کلی نام دارد مورد پسند قرار گیرد، ولی تفاوت در گستره دید است که خیلی جای اغماض دارد.
طبیعی است که یک فیلم کوتاه آماتوری را همگان نمیتوانند ببینند،ولی سریالی را که هر شب از تلویزیون پخش شود بسیاری ولو ناخواسته تماشا میکنند. این گستردگی دید تلویزیون است که باعث میشود موفقیتها یا ضعفهایش گلدرشت جلوه کند در حالی که آن فیلم کوتاه آماتوری اگر کیفیت هم نداشته باشد، چنان که باید در کانون نقد قرار نمیگیرد.
با جامعه جوان و نوجوانی روبهرو هستیم که بسیاری از قواعد و چارچوبهای نسل گذشته را قبول ندارند،ولی به بسیاری از سنتهای اساطیری هم پایبندند.در برابر علاقهمندیهای نسل جوان نباید موضع گرفت و باید با زبان خودش و با احترام به علاقههایش با او سخن گفت.یکی از بهترین روشها برای سخن با نسل امروز،استفاده از زبان سریالهای تلویزیونی است. سریالسازان باید بروند به سمت اینکه دغدغهها و مخاطرات نسل جوان را به صورت واقعی و بدون فیلتر درون داستان سریالها قرار دهند. از این طریق هم میتوان جوانان را علاقهمند به تلویزیون کرد و هم ازطریق گشودن باب بحث در سریالها،برای حل مساله مجالی ایجاد کرد.
سریالسازی آداب ، قاعده والگوریتم دارد و در آداب سریالسازی اجتماعی حتما باید جایی ویژه برای توجه به مصائب جوانان و نوجوان درنظر گرفت. یقینا این سبک سریالسازی باعث میشود بزرگترها نیز بیشتر با حال و هوای جوانان آشنا شده و به حرفها و درددلهایشان توجه کنند.
اگر بر داستانپردازی سریالهایمان توجه بیشتری داشته باشیم به خاطر استانداردهای تکنیکی خوبمان خیلی بیشتر از اینها خواهیم توانست مخاطبان را به سمت تلویزیون کشانده و سرگرمشان کنیم.