printlogo


نگاهی به سلسله اخبار تکراری درباره پیشنهاد یک تیم بزرگ اروپایی به سردار آزمون
تابستانی که هیچ‌وقت نمی‌آید

  سردار آزمون، بی‌شک یکی از مهم‌ترین فوتبالیست‌هایی است که از او مدام خبر تکراری در رسانه‌ها منتشر می‌شود. این خبر تکراری حداقل پنج شش سالی می‌شود در رسانه‌ها می‌چرخد و حداقل تا امروز به هیچ جا نرسیده است. اما این خبر تکراری چیست؟ برای آشنایی با این خبر تکراری در تیتر خبر نیاز به نام خود سردار آزمون داریم و البته عبارتی مثل «در راه پیوستن به...».
مثلا «سردار آزمون در راه پیوستن به میلان» یا « سردار آزمون در راه پیوستن به سویا» و البته «سردار آزمون در راه پیوستن به لیورپول یا اورتون» و حالا «سردار آزمون در راه پیوستن به رم». در همین سلسله خبرها ذکر می‌شود قیمت سردار از 10تا مثلا 30میلیون یورو تعیین شده است.
چند روز بعد در راستای تکمیل همین خبر پرده از این برداشته می‌شود که «همه چیز به تابستان موکول شده است».
 به راستی، سردار که این تعداد پیشنهاد دست‌اول از تیم‌های اروپایی دارد، چرا به یکی از این پیشنهادها پاسخ مثبت نمی‌دهد و راهی نمی‌شود؟
 ستاره‌ای در سرمای روسیه
سردار روسیه چند سالی می‌شود در لیگ برتر روسیه بازی می‌کند. لیگ روسیه سال 2001 راه‌اندازی شد و از لحاظ کیفیت سطح بالایی دارد، هر چند به پای دیگر لیگ‌های برتر اروپایی نظیر اسپانیا، انگلیس، ایتالیا، فرانسه، آلمان و حتی هلند و پرتغال هم نمی‌رسد.
چند سال پیش که سردار آزمون در این لیگ تغییر باشگاه داد و به زنیت پیوست، شایعاتی به گوش می‌رسید مبنی بر این‌که او چون با یک مربی روسیه‌ای به نام قربان بردیف قرارداد 10ساله بسته، حق خروج از لیگ روسیه را ندارد که این خبر به‌شدت از سوی این بازیکن و پدرش تکذیب شد.
اما به هر حال سردار که در تمام سال‌های اخیر اخبار متعددی در رابطه با پیشنهادهای اروپایی برای او به گوش می‌رسد هنوز در زنیت بازی می‌کند و هنوز هم یکی از برترین بازیکنان لیگ برتر روسیه است.
چند سال بازی کردن در روسیه او را به بازیکنی با تجربه تبدیل کرده که هر فصل بی‌برو و برگرد، یکی از ستاره‌های لیگ است. قطعا باید پیشنهادهایی وجود داشته باشد اما چرا هیچ‌کدام به واقعیت تبدیل نشد؟ در ادامه مهم‌ترین اخبار بی‌فرجام و عجیب مربوط به انتقال سردار به یک باشگاه بزرگ اروپایی را مرور می‌کنیم:
             در راه میلان است
این جزو نخستین خبرهایی به شمار می‌رود که از پیوستن سردار آزمون به یک تیم مطرح اروپایی حکایت دارد و البته هیچ‌وقت به واقعیت تبدیل نشد. این خبر، شش سال پیش مدام منتشر می‌شد اما هرگز رنگ واقعیت به خود نگرفت.
           در راه اورتون است
با توجه به ایرانی بودن یکی از مالکان باشگاه انگلیسی اورتون عجیب نبود که این باشگاه خواهان جذب یک بازیکن ایرانی باشد. خبر پیوستن سردار به اورتون نیز هیچ‌وقت عملی نشد و دلیل قابل‌توجهی هم برای عملی نشدن این انتقال وجود نداشت.
        در راه اتلتیکومادرید است
نمی‌دانیم این چه راهی بود که مثل بقیه راه‌ها سردار آزمون را به مقصد نرساند اما به هر حال این یکی هم مثل بقیه اخبار مبنی بر پیوستن سردار به یک تیم مطرح اروپایی چیزی جز شایعه نبود.
           در راه لیورپول است
برای این یکی، رسانه‌های روسی و ایرانی سنگ تمام گذاشتند اما واقعیت این است رسانه‌های معتبر انگلیسی هرگز این خبر را تایید نکردند. قطعا می‌دانید این پیشنهاد به کجا رسید؛ سردار هرگز به لیورپول نرفت.
          در راه سویاست
این خبر نیز مربوط به شش ماه اخیر است. باز هم سلسله اخبار تکراری و مشابه درباره سردار شروع شد و درنهایت به اینجا رسید که فعلا همه چیز به تابستان موکول شده است. ما هنوز منتظر تابستان هستیم.
        در راه رم است
گرگ‌های محبوب رم هم مشتری سردار آزمون مهاجم ایرانی تیم زنیت هستند؛ البته این خبری است که در راستای همان سلسله اخبار چند سال اخیر در رابطه با سردار آزمون منتشر شده است. ولی اینجا یک تفاوت وجود دارد. بنابر ادعای یکی از وب‌سایت‌های داخلی، روزنامه معتبر گازتا دلو اسپور ایتالیا این خبر را تایید کرده است.
نگاه خوشبینانه: سردار آزمون یکی از برترین بازیکنان لیگ برتر روسیه است و آقای گل این لیگ هم به شمار می‌رود و طبیعی است تیم‌هایی مثل رم، لیورپول و اصلا هر تیم بزرگ اروپایی دیگر مشتری او باشند.
نگاه بدبینانه: این اخباری که هر چند وقت یکبار درمورد سردار آزمون منتشر می‌شود، مشکوک است و قرار نیست به جایی برسد. هیچ‌کدام از این اخبار را باور نکنید و سردار فصل آینده هم در نهایت در همین لیگ سرد و بی‌روح روسیه به میدان می‌رود. در ضمن یادتان نرود «پیشنهاد داشتن از فلان تیم» ترفندی برای افزایش قیمت یک بازیکن است که البته درباره سردار آزمون اصلا آن را باور نکنید.
نگاه نسبتا منطقی: سردار زمانی راهی روسیه شد که هنوز 18ساله هم نشده بود بنابراین چندان بیراه نیست اگر بگوییم او در این کشور بزرگ شده. وقتی خوب پول می‌گیرد و وقتی به آنجا عادت کرده چه نیازی به این دارد که راهی یک کشور دیگر شود و دوباره همه چیز را از اول شروع کند؟ بنابراین حق دارد انبوه پیشنهادهای اروپایی را یکی پس از دیگری رد کند.