printlogo


شاعران هم مثل رزمنده‌ها از چفیه کاربردهای مختلفی می‌کشند
چفیه روی دوش شعر
میلاد عرفان‌پور شاعر و معلمی که افتخارش پرورش شاعران ادبیات مقاومت است

 ادبیات مقاومت از نشانه‌ها و نماد‌های خاصی بهره برده که یکی از شاخص‌ترین آن‌ها «چفیه» است. این تکه لباس که جزئی از پوشش جهادگران هم هست کم کم راهش را به ادبیات باز کرده و نکته جالب این‌جاست که چه در ادبیات ایران و چه در ادبیات عرب، چفیه به عنوان نمادی از مقاومت حضور دارد. همان‌طور که این تکه لباس نمادین روی دوش جهادگران، در میدان‌های جنگ کاربردهای دیگری نظیر جانماز، آفتاب‌گیر، سفره و... می‌گیرد در شعر هم شاعران مقاومت کاربردهای مختلفی از آن می‌گیرند. در شعر فلسطین اگر دو نماد مهم برای مقاومت داشته باشیم، یکی سنگ است و یکی چفیه. چه در اشعاری که خود شاعران فلسطین در انتفاضه خود و چه اشعاری که شاعران دیگر کشورها برای فلسطین سروده‌اند.
استفاده چفیه به عنوان نماد مقاومت مردم فلسطین، کم کم راهش را به فرهنگ جهاد ما هم باز کرد و در دوران دفاع مقدس نیز به نمادی از مقاومت تبدیل شد و به تبع آن در
ادبیات دفاع‌مقدس هم رد پای چفیه به عنوان نماد را می‌بینیم. از جمله هاشم کرونی در غزلی اعتراضی می‌گوید: جمعی به دست موزه تاریخ داده‌اند/ تسبیح و مهر و چفیه و انگشتر تو را
این بیت نشان می‌دهد که چفیه در کنار دیگر نشانه‌ها نمادی است از جهادگران دفاع مقدس.
نکته جالب دیگر در ادبیات مقاومت این است که در بسیاری از اشعار مقاومت که از زبان فرزند شهید به پدر هستند رد چفیه را می‌بینیم که نشان می‌دهد این نماد به عنوان یادگار مقاومت به نسل‌های بعدی به ارث می‌رسد.
من هم در یکی از رباعی‌هایی که از زبان فرزند یک شهید نوشتم گفته‌ام:
اشک و تب و سوز بوی بابا دارد/ این‌جا شب و روز بوی بابا دارد/ شاید که نرفته است مادر به خدا/ این چفیه هنوز بوی بابا دارد