یادمان حلبچه تقدیم به خوزستان

یادمان حلبچه تقدیم به خوزستان

 حالا 12 سال می‌گذرد از روزی كه كیهان كلهر به همراه اعضای كوارتت زهی بروكلین رایدر و چند نوازنده دیگر وارد نوپ‌استودیوی ریور اج در نیوجرسی شد تا یكی دیگر از شاهكارهای موسیقی جهانی را ضبط كند، می‌گذرد؛ كمی بعد، در سپتامبر 2008 و این بار در پاریس، آنچه كلهر و دوستانش ژانویه 2007 ضبط كرده بودند در سطح بین‌المللی منتشر شد و آلبوم همزمان در اسفند‌1387 در تهران هم به بازار آمد. «شهر خاموش» نیامده تحسین‌ها را برانگیخت و به‌سرعت جایش را بین آلبوم‌های موسیقی جهان باز كرد.
«شهر خاموش» با كلهر و نوازنده‌های بروكلین رایدر كه در ضبط استودیویی حاضر بودند، یعنی جانی گَنْدِلْزمَن، كالین جِیكوبسِن، نیكلاس كوردز و مایكل نیكلاس و نیز با هنرمندان دیگری چون یویوما بارها اینجا و آنجای جهان روی صحنه رفت، اما برای اجرا در ایران همه این سال‌ها را منتظر ماند تا همین چهارشنبه هفته گذشته. این بار البته نه از یویوما خبری بود نه از اعضای بروكلین رایدر و نه از سیامك آقایی كه آنجا تنبك و سنتور نواخته بود. این‌بار چند نوازنده ایرانی و نوازنده‌ای هلندی در تالار وحدت، جادوگر كمانچه را همراهی كردند هر چند این‌بار اجرا با صدای سه‌تار آغاز شد؛ «طرقه» كه قطعه آشنایی از آلبوم «شب، سكوت، كویر» با آهنگسازی كیهان كلهر و صدای محمدرضا شجریان بود و البته در آلبوم «شهر خاموش» هم با تركیب سازهایی دیگر گنجانده شده بود، آغازگر كنسرت بود. نورپردازی صحنه طوری بود كه نوازنده‌ها در هاله‌ای از سیاهی قرار داشتند و آنها كه به خاطر نمی‌آوردند نوازنده جهانی كمانچه در نواختن سه‌تار هم چیره‌دست است، با تابیدن نور روی استاد و تماشای سه‌تار نواختن او حسابی ذوق‌زده شدند... یك شروع هیجان‌انگیز و برق‌آسا. كلهر زخمه می‌زد و ویولن‌ها و ویولن‌سل و دیگر سازها آرام‌آرام همراهی را آغاز می‌كردند.
پس از اجرای قطعه اول، كلهر پشت میكروفن رفت تا خوش‌آمد بگوید و قطعه بعدی را معرفی كند؛ اثری از دوست آمریكایی‌اش كه از انس با آتشگاهی در ایران خلق شده بود. پس از اجرای این اثر، كلهر این‌بار توضیح داد كه دچار سرماخوردگی است و از این بابت و نیز به خاطر این‌كه فراموش كرده قطعه اول را معرفی كند عذرخواهی كرد.
قطعه بعدی همان «در انتظار باران» یا «محبوب من، مگذار دلسرد شوم» از آلبوم «شهر خاموش» بود كه این بار با نام «معشوق، ناامیدم نكن» اجرا شد.
اما قطعه پایانی كه همه منتظرش بودند، خود «شهر خاموش» بود كه كلهر با آن فصل تازه‌ای از حضور چشمگیرش در موسیقی جهان را تجربه كرد. فضاسازی‌های تكان‌دهنده آغاز اجرای این قطعه، نفس سالن را بند آورده بود؛ اثری كه كلهر آن را متاثر از بمباران شیمیایی حلبچه در 25 اسفند 1366، نوشت و این بار آن را به آسیب‌دیدگان سیل ایران در خوزستان و دیگر نقاط سیل‌زده تقدیم كرد. سازش، گویی خانه به خانه شهر ویران را می‌چرخید، بر در هر خانه می‌ایستاد و ناباوری‌اش را با اهالی ویرانی در میان می‌گذاشت و سپس مویه سر می‌داد؛ مویه‌ای كه ناگهان از هر خانه بلند می‌شد و سازها یك به یك صدای مرثیه را پرحجم‌تر می‌كردند. قطعه كه تمام شد، حاضران در سالن آنقدر ایستاده و تشویق را ادامه دادند كه گروه به صحنه بازگردد و دوباره «طرقه» را بنوازد.
چهارمین شب كنسرت كلهر و دوستان جدیدش باشكوه برگزار شد، همان‌طور كه انتظار می‌رفت.