سیاه بازی به جای تخفیف

آیا تخفیف‌های «جمعه سیاه» واقعی است؟

سیاه بازی به جای تخفیف

جمعه سیاه یا همانBlack Friday چند سالی است وارد حیطه كسب‌و‌كارهای ایرانی به‌خصوص كسب‌و‌كارهای اینترنتی شده و این‌روزها بازار شكایات مردمی درباره انواع روش‌های كلك زدن به مشتری توسط برخی از این كسب‌و‌كارها هم داغ است. جمعه سیاه، اولین جمعه بعد از روز شكرگزاری از روزهای ملی تقویم آمریكاست. فارغ از این‌كه تاریخچه این روز چه بوده و چرا در دو دهه اخیر نام جمعه سیاه بر آن گذاشته شده، اساسا برگزاری این روز، یك ترفند فروش است. مشابه چنین روزهایی در كشورهایی غیر از آمریكا هم زیاد شده است كه تقریبا در بیشتر كشورها این روز همزمان با آمریكا برگزار می‌شود. در ایران، برخی زیرساخت‌های فروش بدون كوچك‌ترین نوآوری، نام و تاریخ این روز را كپی كرده‌اند، اما فرق اساسی آنچه در ایران اتفاق می‌افتد و آنچه در دیگر كشورها، انواع كلك‌هایی است كه برخی كارآفرین‌ها برای فروش به مردم می‌زنند. (برگزاری این روز و روزهای مشابه مثل دوشنبه سایبری و روز مجردها در سراسر جهان و خود آمریكا، منتقدان زیادی دارد)

   جمعه‌سیاه چیست؟
همان‌طور كه اشاره شد جمعه سیاه، ترفندی برای فروش است. در این روز فروشگاه‌های زنجیره‌ای بزرگ كه در اصطلاح بازار به خرده‌فروشی‌ها معروفند، برخی اقلام خود را با درصد بالای تخفیف عرضه می‌كنند. روند سال‌های اخیر در كشور آمریكا به این صورت بوده كه صف‌های طولانی از شب قبل از این روز پشت در فروشگاه‌ها بسته می‌شود و به‌محض باز شدن در، مردم هجوم می‌آورند و چون اقلام محدودند، بسیار اتفاق می‌افتد كه سر‌صاحب كالاهای تخفیف خورده، خشونت، فحاشی و كتك‌كاری رخ دهد. بیشترین تخفیف‌ها معمولا به لوازمی تعلق می‌گیرد كه اغلب مردم آن را در خانه دارند، ولی تخفیف آن‌قدر وسوسه‌كننده است كه خیلی‌ها بدون نیاز، كالاهای اضافی را خریداری و حتی برایش نبرد می‌كنند. این نبرد، شوخی نیست. صحنه‌های زننده زیادی را می‌توان با جست‌وجو در اینترنت مشاهده كرد كه مردم برای خرید جنس ارزان چه‌ها كه نمی‌كنند!‌ (برای آشنایی با فضای زد و خوردها هشتگ #blackfridayfightings  را چك كنید)

   تخفیف‌های تقلبی
آنچه در ایران اتفاق می‌افتد، با نسخه اصلی تفاوت‌های زیادی دارد. در ایران، كسب‌و‌كارهای نوپا و زیرساخت‌های فروش اینترنتی در این روز چنین خدماتی را به مشتریان ارائه می‌دهند، اما در نسخه اصلی، مهم‌ترین عرضه در این روز توسط فروشگاه‌های بزرگ زنجیره‌ای یا به اصطلاح فروشگاه‌های فیزیكی خرده‌فروشی انجام می‌شود. البته انواع فروش‌های اینترنتی در این روز مهیا می‌شود، اما تخفیف‌های اصلی و وسوسه‌كننده در فروشگاه‌های فیزیكی اتفاق می‌افتد. سابقه تقلب در فروش محصولات تخفیف‌دار در برخی زیرساخت‌های فروش اینترنتی ایرانی به روز اول برگزاری این روز برمی‌گردد. حقه ساده است؛ قیمت‌های بسیاری از كالاها در شروع آن روز از 150 تا 400 درصد بالا برده می‌شود، بعد ضربدر قرمزی روی این قیمت افزایش یافته كشیده شده و مثلا با 67‌درصد تخفیف، قیمت جدید رونمایی می‌شود. تاریخچه قیمت‌ها دستكاری شده و عملا كالایی كه تا پیش از این روز، مثلا 70 هزار تومان بوده، با تخفیف 67 درصدی، حالا با قیمت 99 هزار تومان برای این جشنواره در صفحه اول سایت و اپ گذاشته می‌شود. آنها كار خود را خوب بلدند و مخلوطی از تخفیف‌های واقعی را با این نوع تقلب‌ها، قاطی می‌كنند تا بتوانند جوابی برای اعتراض‌ها داشته باشند. 
در مقام مقایسه، تخفیف‌های فروشگاه‌های فیزیكی در دیگر كشورها واقعی است. جدال و كتك‌كاری هم ناشی از همین واقعی‌بودن قیمت‌هاست. در فروش اینترنتی، سابقه دستكاری قیمت در زیرساخت‌هایی مثل آمازون وجود داشته، اما این‌دستكاری‌ها در جهت ارزان شدن قیمت‌های این زیرساخت‌های فروش است تا رقبای مستقل را از بازار حذف كنند. ذكر این نكته هم ضروری است كه برخلاف زیرساخت‌های ایرانی، فروش در زیرساخت‌هایی مثل آمازون و eBay، انحصاری نیست، بلكه كاربران می‌توانند با ثبت‌نام و ایجاد حساب كاربری اقدام به فروش كنند. 

   واقعیت‌های قیمت كالا و تخفیف در ایران
اولین واقعیت در بازار ایران این است كه نوسان نرخ ارز به‌خصوص در مورد كالاهای وارداتی بسیار موثر بوده و مشكلات زیادی را برای واردكنندگان ایجاد می‌كند. همراه با این نوسان، قیمت‌ها در بازار ما تغییر می‌كند و این تغییر لزوما به این معنا نیست كه اگر نرخ ارز كاهش یافت، قیمت كالا و خدمات كمتر می‌شود. بهترین نمونه آن بازار تلفن همراه و رایانه است، به‌خصوص در مورد مدل‌های قدیمی و محصولاتی كه تولید آن متوقف شده است. 
واقعیت اساسی دیگر در مورد كالاهایی كه به‌طور مشخص به‌صورت انحصاری وارد یا حتی تولید می‌شوند این است كه انحصار باعث می‌شود تولیدكننده و واردكننده، قیمت‌های بسیار بالایی را برای كالای خود به مردم تحمیل كنند. بهترین نمونه آن صنعت خودروی داخلی و وارداتی است. 
واقعیت سوم این است كه بسیاری از كالاهای وارداتی بازار ما، نسخه‌های تقلبی كالای اصلی هستند. بهترین نمونه آن بازار لوازم یدكی در تمام حوزه‌هاست.
واقعیت دیگر این است كه به دلیل فقدان بازیگران اصلی عرضه كالای اصل وارداتی و حتی علاقه زیاد سیستم بازار ما به ازدیاد واسطه و دلال، یك كالا آن‌قدر دست به دست می‌شود كه جایی برای قیمت عادلانه باقی نمی‌ماند. با توجه به این واقعیت‌های تلخ، قیمت‌گذاری انجام شده روی كالاهای وارداتی و حتی برخی تولیدات داخلی انحصاری به دلایل مختلف ناعادلانه است. بنابراین در مورد كالای اصل، هرچقدر تخفیف بگیریم یا نگیریم، مطمئن هستیم مبلغی كه برای آن كالا پرداخت می‌شود زیادتر از قیمت اصلی آن كالاست. همین مساله در مورد كالاهای تقلبی پرتعداد در بازار وجود دارد، با این تفاوت كه كالاهای تقلبی سودآوری بیشتری برای عرضه‌كنندگانش دارد. تحریم بیگانگان، تحریم‌های خودمان برای خودمان مانند رجیستری گوشی، انواع شرایط تقریبا منحصر‌به‌فرد و بسیاری از نقصان‌ها و تیرگی‌های بازار ما باعث شده شركت‌های بزرگ در كشور ما حضور نداشته باشند، كالاها قاچاق وارد شود، نمایندگی‌های برندها امروز باشند و فردا نباشند، قطعات یدكی اصل نداشته باشیم و انواع آسیب‌های دیگر. در بسیاری از حوزه‌ها هم تولید نداریم و صرفا واردكننده‌ایم. 
هرچند شرایط خوبی نیست و این را هر كسی متوجه می‌شود، اما این مشكل‌ها همیشه بهترین بهانه برای عرضه‌كنندگان بوده تا گران‌فروشی و كم‌فروشی خود را توجیه كنند. بنابراین انتظار كالای تخفیف خورده خارجی اصل تقریبا بیهوده است، مگر این‌كه قیمت آن‌قدر بالاتر باشد كه با چنددرصد تخفیف، فروشندگان همچنان بتوانند تمام نوسانات نرخ ارز و طلا را با آن جبران كنند. 

   واقعیت‌های تخفیف در دیگر كشورها
برخلاف روند معمول در كشور ما، شركت‌های بزرگ یا نمایندگی‌های آنان رسما در رسانه‌ها، كالاها و میزان تخفیف‌های مختلف را در روزهای مورد اشاره اعلام می‌كنند. در چند سال اخیر تخفیف‌های واقعی برندهای بزرگ باعث شده اتفاقات عجیبی رخ دهد. مثلا قیمت نهایی رونمایی شده از یكی از كالاهای یك برند آلمانی (Behringer)  در حوزه محصولات تخصصی پردازش صوتی، 699  دلار بود. این شركت در اولین جمعه سیاه سال تولید این كالا، 50‌درصد تخفیف برای كالای مورد نظر اعلام كرد و سودآوری ناشی از فروش با تعداد بالا به‌قدری برای این شركت جذاب بود كه قیمت این كالا واقعا به نصف قیمت اولیه كاهش پیدا كرد و تا امروز همین قیمت مانده است و شركت اعلام كرد مابه‌ازای خریدهای قبلی كاربران را می‌پردازد یا كاربران می‌توانند آن را به‌عنوان اعتبار برای خریدهای بعدی استفاده كنند. 
داستان این شركت آلمانی به همین‌جا ختم نشد. این شركت كه سابقه‌ای بیش از 30 سال دارد، تنها چهار سال است در حوزه‌ای خاص وارد شده كه شاید كمتر از ده  شركت در جهان آن را در اختیار دارند و از این  ده شركت، سه شركت ژاپنی با اختلاف زیاد بیشترین سهم بازار را دارند. در این چهار سال، شركت آلمانی مورد نظر با كنار زدن یكی دو شركت جزو این ده شركت شده و درحال بزرگ‌تر‌شدن است. مسلما كیفیت اینجا باید معنا داشته باشد، كیفیت در كنار قیمت‌گذاری درست. 

​​​​​​​چه كنیم كه كلاه سرمان نرود؟
مدل فروش تخفیفی مبتنی بر برون سپاری بیش از یك دهه است در كشور ما هم انجام می‌شود. شرایط بازار ما خاص است و چند سال است با شرایط تحریمی مواجه هستیم، اما طبق روال معمول، تمام مشكلات در قیمت نهایی سرشكن شده تا مردم با گران خریدن كالاها، در آخرین حلقه زنجیره عرضه، واردات و دلالی را برای اهالی‌اش سودآور كنند. 
در این شرایط بهترین راهكار برای جلوگیری از كلاه بر سر رفتن، تحقیق كامل در مورد كالای مورد نظر و احتمال وجود نسخه‌های جعلی و قیمت‌های آنهاست؛ ضمن این‌كه در حوزه‌هایی مثل لوازم یدكی تقریبا تنها گزینه‌های موجود كالاهای تقلبی است و این‌كه در میان همین كالاهای تقلبی كدامشان ممكن است بهتر باشد. بهترین پیشنهاد ممكن می‌تواند این باشد تا زمانی كه نیاز واقعی برای خرید وجود ندارد، اقدام به خرید نكنیم.