رسم آیینه شكستن

گزارش شهادت عكاس آزاد عراقی، احمد مهنه

رسم آیینه شكستن



همیشه دوست داشتم به جای اخبار دنیا، اخبار مردم دنیا را دنبال كنم. اخبار دنیا را صاحبان قدرت می‌نویسند. هر چه در كتاب‌های تاریخ بگردی ننوشته در دوره سلجوقیان، زندگی پیرمرد دستفروش بازار چطور می‌گذشت. برای تاریخ‌نگاران و خبرنویسان چیزی كه مهم است خروس بازی‌ای است كه دنیا با تا‌جدارانش راه می‌اندازد. اما برای من مردم مهم‌اند. این است كه همیشه مردم را دنبال می‌كنم. بهترین آینه‌های كف هر جامعه‌ای عكاس‌‌های آزاد آن جامعه‌اند؛ عكاس‌هایی كه به سفارش خبرگزاری یا نشریه خاصی عكس نمی‌گیرند و از مردم‌اند و چهره مردم را ثبت می‌كنند. برای بودن در بطن هر جامعه‌ای كافی است آثار عكاسان آزاد آن جامعه را دنبال كنی.
احمد مهنه، عكاس جوان و خوش ذوق عراقی بود كه آثارش را در صفحه مجازی‌اش دنبال می‌كردم. عكس‌هایی كه چهره واقعی جامعه عراق را هر روز به تصویر می‌كشیدند. اگر چهره واقعی جامعه را نبینی مجبوری آن چهره‌ای را ببینی كه خبرگزاری‌ها دوست‌ دارند نشانت بدهند. احمد مهنه، آینه واقعی مردم عراق بود. روزهای نبرد با داعش از جبهه جنگ حشدالشعبی عكس می‌گرفت و روزهای عزای محرم و صفر عتبات را عاشقانه به تصویر می‌كشید. اینجای متن مكث كرده و به این فكر می‌كنم كه قید «عاشقانه» كلیشه‌ترین قیدی است كه روزنامه‌نگارها برای بازگو كردن هر مطلبی استفاده می‌كنند. كاش واژه‌ كمتر دست‌خورده‌ای بود كه می‌توانست شوقی كه در عكس‌های مهنه از عتبات و یادداشت‌های زیرعكس‌هایش بود را بازگو كند. این روزهای اخیر هم هر روز اعتراضات عراق را در خیابان بود و چهره مردم را نشان می‌داد. آینه وسط میدان باروت و دود و گلوله كدر می‌شود، كم كم یا رنگ می‌گیرد یا رنگ می‌بازد. اصلا در این میدان‌ها باید رنگ یك طرف را بگیری تا زنده بمانی. اما آینه دوربین احمد مهنه رنگ نداشت. اعتراضات را آن‌طور كه بود نشان می‌داد نه آن‌طور كه خبرگزاری‌ها می‌خواستند.
امروز كه خبر شهادت احمد مهنه را در شبكه‌های اجتماعی خواندم، ماتم برد. یك آینه دیگر هم در میدان جنگ شكسته بود و این سوگ كمی نیست. كمی در سایت‌های خبری چرخیدم بلكه خبر موثقی از شهادتش پیدا كنم. تقریبا همه خبرگزاری‌ها از این ماجرا ابراز تاسف كرده بودند و برخی او را كشته شده به دست معترضان خوانده بودند و برخی او را كشته‌ خنجر منافقین و مزدورهای سعودی-آمریكایی می‌دانستند. اما این میان واكنش سایت‌های خبری وابسته به جریان سعودی-آمریكایی برایم جالب بود. صوت الدار تیتر زده بود: عكاس میدانی توسط تك‌تیراندازهای ایرانی مورد هدف قرار گرفت! به صفحه مجازی احمد مهنه نگاه و به این فكر می‌كنم اگر این خبر را می‌خواند حتما خنده‌اش می‌گرفت. آینه‌ها نمی‌توانند خنده‌شان را پنهان كنند. به پستی كه از وسام العلیاوی، فرمانده عصائب اهل الحق، منتشر كرده می‌رسم كه اشاره داشته به این كه این فرمانده به دست توحش كسانی كه فریب فتنه را خورده‌اند شهید شده. یا پست‌های متعدد دیگری كه در حمایت از حشدالشعبی و مقاومت منتشر كرده است. احساس می‌كنم خبرگزاری‌های وابسته به جریان سعودی-آمریكایی یا آن‌قدر فراموشكارند كه سابقه فرد را فراموش می‌كنند یا آن‌قدر به فراموشكاری جامعه‌ عراق مطمئن هستند كه می‌دانند با قدرت رسانه می‌شود هر كذبی را به خوردشان داد.
آخرین عكس‌های آینه‌ احمد مهنه را نگاه می‌كنم و دوست دارم برای خبرگزاری‌های وابسته پیام بفرستم. اما نمی‌دانم این بیت را چطور به عربی ترجمه كنم كه عمق معنی را منتقل كند:
آینه چون نقش تو بنمود راست / خود شكن آیینه شكستن خطاست