ویــــــروس پـــــارتــی!

این روزها جوان‌های پولدار یک سرگرمی جدید پیدا کرده‌اند؛ مهمانی باحضور کرونا

ویــــــروس پـــــارتــی!

یک ویژگی عیان ویروس کرونا در همان ابتدای فراگیری‌اش این بود که دیگر مفهومی به نام فاصله طبقاتی برای این ویروس مطرح نبود، پیش از ابتلا راهی نبود که ویروس فقط به بدن طبقه آسیب‌پذیر جامعه وارد شود و مرفهان از آن مصون باشند. با اعلام رسمی و البته همراه با تفاخر چهره‌های سرشناس به مبتلا شدن و انتشار ویدئوهایی از آنها که عنوان می‌شد درگیر این ویروس شده‌اند و البته اخبار مرگ چهره‌های سرشناس در جهان و سیاستمداران هم این گزاره تقویت شد. این‌که دیگر انگار راهی وجود ندارد که بتوان با پول مسیر ابتلای ویروس را از سمت آنها که توانایی مالی بیشتری دارند، چرخاند و به سمت تهیدستان کشاند. اما حالا که چندماهی از شیوع این ویروس گذشته، راه‌هایی هم شکل گرفته تا حداقل تفاوت سبک زندگی افراد در مقابله با ویروس با دیگران مشخص شود. نشانه‌های ابتدایی آن از تبلیغ ماسک‌های اشرافی چندصدهزارتومانی در فضای مجازی آغاز شد. ماسک‌های زربافت که با لباس خانگی مرفهان سِت شده بود. شیلد و عینک‌های متفاوت هم ادامه همان ماسک‌های زربافت بود. حالا که از ویروس، گریزی نیست حداقل می‌توان تفاخر به ابزاری کرد که در دسترس همگان نیست. این رفتار را می‌شد به پای عقده‌های فروخورده نوکیسه‌های اقتصادی این سال‌ها نوشت که حداقل آسیبی به دیگرانی نمی‌زد که توانایی خرید چنین ماسک‌هایی را نداشتند که اگر توانایی‌اش را هم داشتند نیازی به چنین تفاخر بی‌ارزشی از سوی آنها نبود. گام بعدی این دسته اما آسیبش به دیگران هم می‌رسید و به نوعی به سخره‌گرفتن قرنطینه خانگی بسیاری از شهروندانی بود که گاهی معیشت اقتصادی‌شان را پای این رعایت جمعی بهداشتی گذاشته بودند. گامی که نامش را گذاشته بودند کروناپارتی.

روش کار هم مشخص بود، انجام تست خصوصی کرونا از شرکت‌کنندگان در جشن با کیت‌های تشخیصی که مدت‌هاست مسوولان از کمبود و گاهی نبودش گلایه دارند،کیت‌هایی که رسیدن و نرسیدنش پای شیطنت‌های دولت سعودی بود و تحریم‌های ظالمانه این روزها. همان تعدادی هم که بود اما انگار خرج مهمانی‌های دل‌باز‌کنِ از ما بهتران می‌شد. این روزها پورشه‌های طلایی و کاخ‌های سربه فلک کشیده تفاخری ندارد، وجه تمایز این روزها برای این قشر اسمش «کیت تشخیص» کروناست.   کروناپارتی، ادامه دیگر مهمانی‌های بالانشینان است، ژن‌های خوب و از ما بهتران! ادامه اکس‌پارتی، استخر‌پارتی،خز‌پارتی، بالماسکه‌‌پارتی، رنگ‌‌پارتی، سوئیچ ‌پارتی و هالووین‌‌پارتی است با این تفاوت که این بار سهم بیماران و مبتلایان به این ویروس خرج خوشگذرانی‌های این افراد می‌شود. صورت قضیه مشخص است، عده‌ای با انجام تست‌های خصوصی کرونا به برگزاری جشن‌های شلوغ خود اقدام می‌کنند. انتشار ویدئویی در چند روز اخیر نشان می‌دهد اتفاقا بازار این کار حالا دارد رونق هم می‌گیرد و آگهی‌های بسیاری در فضای مجازی در دسترس است که همه مراحل راه افتادن چنین جشن‌هایی را با تضمین سلامت انجام می‌دهد. این ویدئوها آن‌قدر فراگیر شد که حتی به حرف‌های فرمانده ستاد مقابله با کرونای تهران هم رسید و واکنش او را هم به همراه داشت. واکنشی که البته فقط «سلامت انجام آزمایش‌ها»را زیر سوال می‌برد. علیرضا زالی هشدار داده بود «در تست‌های کنونی منفی کاذب نسبتا بالاست، بنابراین هیچ تضمینی برای ایمن شدن مهمانی با اخذ تست کرونا، پیش از ورود به مهمانی وجود ندارد». او اخذ تست کرونا پیش از ورود به مهمانی را «به شدت خطرناک» خواند، چرا که به گفته او «این اقدام یک امنیت کاذب گذرا ایجاد می‌کند» و «به شیوع و انتقال بیماری دامن می‌زند.» کیانوش جهانپور، سخنگوی وزارت بهداشت هم درباره تست‌های خصوصی کرونا که درخانه‌ها انجام می‌شود، هشدار داده و گفته «جواب آزمایش به این سرعت مشخص نمی‌شود و حتی اگر جواب منفی بود، اعتماد به ‌نفس کاذب به فردمی‌دهد.» او این آزمایش‌ها را «کاسب‌کاری و حتی شیادی» خواند و گفت انجام آن هیچ کاربردی ندارد.
پیشنهادهای آزمایشگاهی برای یک جشن
«کاسب‌کاری و شیادی»  در ساحت قانون جرم است، هشدار نمی‌خواهد، نظارت و برخورد می‌طلبد. با یک جست‌وجوی معمولی به فهرستی از آزمایشگاه‌هایی می‌رسید که وعده انجام تست کرونا داده‌اند، همه با ضریب اطمینان بالا و کیت‌های آلمانی! نکته در اینجاست که اغلب آنها وعده انجام چنین تست‌هایی را در محل منزل شما هم می‌دهند. در ویدئوی منتشر شده هم فردی ادعا می‌کند در روز حداقل پنج تا ده آزمایش را در محل از افراد درخواست دهنده صورت می‌‌دهد. در حالی که کیانوش جهانپور آن را شیادی می‌داند و علیرضا وهاب‌زاده مشاور رسانه‌ای وزارت بهداشت و درمان در توییتی می‌نویسد: «هیچ آزمایشگاه خصوصی امکان انجام تست کرونا ۲۰۱۹  را ندارد و هرگونه ادعا در این خصوص کلاهبرداری و فریب است.» با یکی از این آزمایشگاه‌ها تماس می‌گیریم و خیلی زود هم طرح مساله می‌کنیم. این‌که می‌خواهیم یک جشن
10 تا 15 نفره بگیریم و نیاز به انجام تست خصوصی کرونا داریم. با موسیقی متن «بازی تاج و تخت» خیلی حماسی وصل می‌شویم به اپراتور خانمی که مسؤول همین کار است. لحن پاسخگویی‌اش وقتی متوجه می‌شود تست برای برپایی یک جشن است تفاوتی نمی‌کند و خیلی زود تعرفه قیمت‌ها را اعلام می‌کند: «بین یک تا سه نفر 800 هزارتومان، تا هفت نفر 500 هزار تومان، از هفت تا 10 نفر 350 هزار تومان و از
ده نفر به بالا نفری 250 هزار تومان» از چالش‌های برپایی پارتی می‌گوییم! این که هر کسی در محل خودش باید تست بدهد و اگر منفی بود دو روز بعدش به مهمانی بیاید و این کار را کمی سخت می‌کند! اپراتور آزمایشگاه تجربه کافی برای حل این دغدغه‌ها هم دارد. پیشنهاد جالبی هم می‌دهد: « شما جشن‌تان را با همان ده پانزده نفر مورد نظرتان با استریلیزه کردن محل انجام بدهید، بعد از اتمام مهمانی به ما اطلاع بدهید تا تست را در محل از افراد بگیریم. چون اگر پیش از مهمانی این کار را انجام بدهید باید به ازای هر نفر 800 هزار تومان بدهید در حالی که در محل این رقم به 250هزار تومان می‌رسد ضمن این‌که مهمان‌ها هم بعد از دو روز امکان دارد به ویروس آلوده شوند بنابراین فرقی نمی‌کند بعد یا قبل از مهمانی تست بگیرید. تنها تفاوت آن در قیمت انجام تست است» که البته با توجه به این گفته‌ها این تفاوت رقم قابل توجهی است.
کیت‌های آلمانی و مفهوم زندگی
«کیت‌های آلمانی» حالا در کار راه انداختن آنها که خواهان تست خصوصی کرونا هستند همان کارکردی را دارد که جمله کلیشه‌ای «این ماشین متعلق به یک خانم دکتر است» برای دلالان خودرو دارد. مهسا نام مستعار دختری است که با واسطه یک دوست حاضر است با ما حرف بزند. او هم حرف‌هایش را با تضمین سلامت مهمانی با همین کیت‌های آلمانی آغاز می‌کند. کارش راه انداختن یا آن‌طور که خودش می‌گوید: «هندل کردن»  مهمانی است و برخلاف خیلی از کسب و کارها، کرونا تنها چند هفته‌ای باعث کسادی شده و حالا با شدت بیشتری ادامه پیدا کرده‌است. مهسا می‌گوید: «‌پارتی‌ها با زمانه رنگ عوض می‌کند وگرنه همان است که بود. فرقی نمی‌کند. خزپارتی و رنگ‌پارتی و کرونا پارتی تفاوتش فقط روزگاری است که در آن جشن انجام شده وگرنه کار خاصی برای آن انجام نمی‌دهند. مثل مواد مخدر است! همه‌شان یکی است ولی برای پیدا کردن بازار اسم‌های مختلفی روی آن می‌گذارند!» از او درباره وضعیت کرونا و جشن‌‍‌ها می‌پرسیم‌؛ «فرق این روزها هم همان کیت‌های تشخیص آلمانی است! ما برای هندل کردن جشن یک ورودیه داریم. این ورودیه پیش از شیوع از 400-300 هزار تومان شروع می‌شد تا نهایتا نفری یک میلیون تومان. بسته به محل جشن و افراد حاضر در آن و البته فاکتورهای دیگری که در مهمانی بود این ورودیه تعیین می‌شد.  حالا همه آنها هست با این تفاوت که یک تست خصوصی کرونا هم به آن اضافه شده است و حدود 900 تومان هزینه آن بالا رفته است» درباره این‌که این تست چگونه انجام می‌شود، نمی‌توانیم اطلاع درستی از او بگیریم. یک‌بار می‌گوید به واسطه آشنایی این کار را انجام می‌دهد و در ادامه حرف‌هایش می‌گوید همه آزمایشگاه‌ها این کار را می‌کنند و او هم با یک‌آزمایشگاه خصوصی حرف زده و کارش را راه انداخته‌است. او برای توجیه این کار در روزهایی که مدام هشدار به رعایت فاصله‌گذاری‌ها می‌شود نقل قولی از سازمان بهداشت جهانی می‌آورد. نقل قولی که اتفاقا معتبر است و در یکی از بیانیه‌های این سازمان موجود. مهسا می‌گوید: «خود سازمان بهداشت جهانی هم گفته با ویروس کرونا باید زندگی کنیم». این چکیده همان تفاوتی است که نامش را فاصله طبقاتی گذاشته‌اند. مفهومی به نام «زندگی» که با توجه به جیب شما تعابیر گسترده‌ای دارد.


حیران میان تفاوت و تعارض
 با دیدن ویدئوهای کرونا پارتی می‌شود کمی غر بزنیم و سری به حسرت تکان بدهیم و نُچ نُچی زیر لب همراه کنیم اما چرا این اتفاق فارغ از این غرولندها اینقدر عصبانی‌کننده است؟ چه فرقی میان کاخ‌های لواسان و صدای وووره اگزوز پورشه‌ها در خیابان با تصاویر کرونا پارتی است که اینقدر عصبانی شدیم؟ خیلی‌ها رد این خشم را در مفهوم گمشده «عدالت اجتماعی» دیده‌اند و هزار هزار مثال از «ریچ کیدزهای تهرانی» آورده‌اند. آنها بر این باورند که این بار چنین کارهایی جان و معیشت و زندگی دیگران را هم به خطر می‌اندازد، چرا که به گفته پزشکان تنها راه کنترل چرخه سرایت ویروس انجام همگانی توصیه‌های پزشکی و به حداقل رساندن تجمعات غیرضروری است. این خشم درست از همان واژه «همگانی » می‌آید، چرا که اهالی کروناپارتی نمی‌توانند با همه مردم در یک دسته‌بندی عمومی قرار بگیرند؛ آنها متفاوتند! سوی دیگر ماجرا هم مسؤولانی هستند که متناقضند! مدام از کمبود کیت‌های تشخیص می‌گویند اما این کیت‌ها در آزمایشگاه‌های خصوصی به راحتی یافت می‌شود. وقتی یک دارو که برای بهبود کرونا مشهور شده از چرخه رسمی خارج و تا 20 برابر قیمت در ناصرخسرو به فروش می‌رسد چرا نباید تست کرونا در آزمایشگاه‌های خصوصی که احتمالا با رانت به کیت تشخیص آن دسترسی پیدا کرده‌اند؛ با ۱۰،۲۰ برابر قیمت انجام نشود؟ سهم مردم همان لب گزیدن و نُچ نُچ زیر لب است، ایستاده میان عده‌ای متناقض و متفاوت.



ما با شما متفاوتیم!
«فاصله طبقاتی» یکی از مشخصه‌های نظام شبه‌سرمایه‌داری است.
با آسیب‌شناسی پیامدهای افزایش فاصله طبقاتی در یک جامعه به همان نشانه‌هایی دست خواهید یافت که یک نظام سرمایه‌داری با آن رو به‌روست. از پیامدهای مهم این افزایش طبقاتی «افزایش مادی‌گرایی» در سطح افراد است و در پیش روی آن یک جامعه گرفتار این چالش شاهد سقوط اخلاق و معنویت و انسانیت خواهد بود.  همین مورد باعث شکل گرفتن نوعی «سبک زندگی» برای افراد یک جامعه هم می‌شود. همین است که در جامعه ایرانی شاهد شکل‌گیری سبک زندگی متفاوتی از سوی افراد جامعه هستیم؛ از خورد و خوراک و پوشش و تفریحاتش گرفته تا محل زندگی و معاشرت‌های گاه و بیگاهش. این شکل زندگی تا جزئیات فعالیت‌های یک خانواده هم رسوخ پیدا می‌کند. یعنی از نوع تنقلات مصرفی این آدم‌ها می‌توان به نوعی به طبقه اجتماعی که تعلق دارند پی برد. این نکته شاید برای افراد جامعه خیلی مهم نباشد اما آسیب‌اجتماعی بزرگی برای یک کشور به همراه دارد و باعث فردگرایی مجموعه فعالیت‌های افراد در یک جامعه می‌شود. تار و پود یک جامعه را به سستی می‌کشاند و دیگر به راحتی نمی‌توان وفاق و اتحاد جمعی شکل داد. از آسیب‌های دیگر عمیق‌تر شدن این شکاف طبقاتی پیدایش امراض روانی در افراد یک جامعه است؛ مثل حسرت، خشم و تعجیل. این‌که مدام افراد به واسطه این فاصله طبقات به یکدیگر حسادت بیشتری کرده و گمان می‌کنند حق آنها این نوع زندگی نیست. همین مورد باعث ایجاد یک خشم عمومی نسبت به دیگر طبقات می‌شود.  
نکته مهم این است که  طبقات بالا الزام دارند این وابستگی به طبقه خودشان را پیش چشم دیگران بیاورند، اصلا آنها همه کار کرده‌اند تا بتوانند به این طبقه اجتماعی برسند و حالا باید این تفاوت را به نوعی پیش چشم دیگران بیاورند اما اگر در گذشته فردی به واسطه کسب مدارج علمی بالا این تفاوت را ایجاد می‌کرد در این روزها فرد با خریدن «پستانک طلا» و «رنگ طلای خودرو» و «انتشار تصاویر سفر به فلان جزیره خارج از کشور» و حضور در «کروناپارتی» این کار را انجام می‌دهد. این یعنی تشویق دیگران به این نوع زندگی برای تعلق به این طبقه اجتماعی، به این مفهوم که دیگر افراد جامعه گمان می‌برند تنها در صورتی می‌توانند به این طبقه اجتماعی تعلق داشته باشند که صاحب چنین ظواهری باشند. همین موارد باعث بازتولید نهفته چرخه خشونت در یک جامعه هم می‌شود، اینکه این نظام شبه‌سرمایه‌داری تنها به پوسته‌ای از ظواهر زندگی متفاوت دیگران بستگی دارد. کمرنگ شدن مفهومی به نام عدالت اجتماعی، رواج رانت برای دستیابی به ثروت و موقعیت کاری بالا و شکل‌گیری پدیده‌هایی همچون «بچه پولدارهای تهران» باعث می‌شود عامه مردم از هر شخصی که دارای ثروت یا موقعیت بهتری باشد متنفر شود. در حالی که احتمالا همه این افراد به واسطه رانت و فساد به این مرتبه نرسیده باشند.