انگار از مرگ نمی‌ترسیم

انگار از مرگ نمی‌ترسیم

 ماسک استفاده کنید و در جاهای شلوغ، بازار و مراکز خرید و وسایل نقلیه عمومی از دستکش هم استفاده کنید. همه اینها را چند ماه است می‌شنویم برای در امان ماندن از کرونا. همه ما از بیماری می‌ترسیم و از مرگ. از این که می‌شنویم ویروس کرونا هر روز شکل تهاجمی خود را تغییر می‌دهد و شواهد بیماری هر روز عوض می‌شود،‌وحشت می‌کنیم  و این که می‌گویند در برخی به یکباره ریه سفید می‌شود و بدون هیچ علامت فرد دچار مرگ می‌شود، از ترس ضربان قلبمان تندتر می‌زند.
تلاش می‌کنیم نکات بهداشتی را رعایت کنیم تا کرونا نگیرم و خدای نخواسته نمیریم.اما همین مایی که اینقدر از بیماری و مرگ واهمه داریم، ماسک و دستکش استفاده شده خود را در کوچه و خیابان یا حتی در حیاط خانه رها می‌کنیم ! چند ماه از فراگیری کرونا می‌گذرد، ‌چقدر رسانه‌ها گفته‌اند و نوشته‌اند و چقدر در شبکه‌های اجتماعی نوشته می‌شود و عکس و فیلم منتشر می‌شود که دستکش و ماسک را در معابر عمومی رها نکنید و نکته جالب این که بیشتر مردم به تنها چیزی که دقت نمی‌کنند همین است !
گاهی آدم با خودش فکر می‌کند این همه مقاومت در برابر بدیهی‌ترین رفتارها چرا اتفاق می‌افتد.چه نیروی مرموزی در ذهن افراد آنها را وادار می‌کند به نکات بهداشتی و محیط زیستی پایبند نباشند.مگر همه ما از بیماری و مرگ نمی‌ترسیم، پس چرا کوچک‌ترین مواردی را که به سلامت‌مان، محیط و اطرافیان‌مان منجر می‌شود،
نادیده می‌گیریم.
سال‌هاست می‌گویند و هشدار می‌دهند پلاستیک و زباله را در طبیعت، کوچه و خیابان رها نکنید، شاخه درختان را نشکنید، از کیسه‌های پارچه‌ای به‌جای کیسه‌ها نایلونی استفاده کنید، حیوان آزاری نکنید و ... اما انگار نه انگار. برخی گویا در این سرزمین زندگی نمی‌کنند که حیاتش برایشان مهم باشد.حتی حیات و سلامت خود این افراد هم برایشان مهم نیست چه برسد به دیگران و محیط‌زیست و ... اما کرونا شوخی بردار نیست، از رگ گردن به ما نزدیک‌تر است و گاهی یکباره فرود می‌آید و تمام... حداقل این هشدار را جدی بگیریم و دست‌کم ماسک و دستکش آلوده و استفاده شده را در معابر رها نکنیم.