نسخه Pdf

 این جنگ هنوز تمام نشده ...

نگاهی به چند نمونه موفق ادبیات ضدتبعیض نژادی

این جنگ هنوز تمام نشده ...

همین اول بحث بگویم هرچند موضوع صحبتم ادبیات سیاهان است ولی زل‌زده‌ام توی صورت شمای مخاطب و دارم با شخص خودتان حرف می‌زنم! با اربابی در ایالت مریلند آمریکا که هرروز برده‌هایش را کتک می‌زند نیستم! با شمایی هستم که دو قرن بعد از قانون لغو برده‌داری، همچنان درگیر تبعیض‌نژادی هستید؛ هم عامل آن هم شاید قربانی آن. خیلی هم دست خودتان نیست. به کسی که سر و وضعش کمی مرتب‌تر باشد ناخودآگاه احترام بیشتری می‌گذارید. وقتی پولدار می‌بینید در مقابلش احساس تواضع پیدا می‌کنید. کسی از آمریکا یا اروپا آمده باشد در چشم‌تان عزیز و خاص می‌شود اما اگر از کشور هم‌دین و هم‌زبان و همسایه‌ای باشد که تاریخ مشترک دارید و در گذشته نه‌چندان دور هموطن هم بوده‌اید، نگاهتان تحقیرآمیز می‌شود و بعد هم برای احترام و تحقیرتان توجیه می‌سازید؛ البته این فقط شما نیستید که چنین هستید و همچنان در سراسر جهان، آدم‌ها براساس نژادشان و موقعیتی که بدون اختیار در آن متولد شده‌اند موردقضاوت و بعضا موردخشونت واقع می‌شوند.

«ریشه‌ها»ی عمیق یک سیاهپوست
شاید ریشه‌های الکس هیلی، مشهورترین کتاب ادبیات سیاهان باشد. این کتاب رمانی نیمه‌مستند است که درباره اجداد خود هیلی است. ماجرایش از تولد جد هفتم نویسنده کتاب در دهکده‌ای مسلمان در قاره آفریقا شروع می‌شود؛ زندگی آرام او کنار خانواده‌اش ادامه می‌یابد تا این‌که بازرگانان برده او را می‌ربایند و به آمریکا می‌برند. زندگی «کونتا کینته» در قالب یک برده شروع می‌شود و او با مشقت‌های زیادی روبه‌رو می‌شود. ابتدا حتی زبان انگلیسی بلد نیست و با توجه به پیشینه خود که انسانی آزاد بوده به برده‌های دیگر به چشم تحقیر نگاه می‌کند که تن به اسارت سفیدپوستان داده‌اند اما با یادگیری زبان انگلیسی و ارتباط برقرارکردن با دیگر برده‌ها متوجه می‌شود آنها برده زاده‌شده‌ و هرگز طعم آزادی را نچشیده‌اند. قهرمان داستان دغدغه هویت دارد و می‌کوشد برده‌های دیگر را با ریشه‌های هویتی خود آشنا کند.  
داستان نیاکان هیلی ادامه می‌یابد تا به خود نویسنده می‌رسد.
 الکس هیلی در یادداشتی در ابتدای کتابش نوشته است: «نقشه‌ای در کار نبود که پژوهش‌های مربوط به ریشه‌ها و نوشتن این سرگذشت ۱۲سال طول بکشد. انتشار این کتاب در ۲۰۰سالگی استقلال ایالات‌متحده آمریکا کاملا تصادفی است. این است که ریشه‌ها را به‌عنوان هدیه روز تولد به کشورم که بخش عمده ریشه‌ها در آن روی‌داده است، تقدیم می‌کنم.»
این کتاب حجم نسبتا زیادی دارد اما با داستان پرکششی روبه‌روست و مخاطب زیادی در جهان پیداکرده و به بیش از 37زبان زنده دنیا ترجمه‌شده است. در ابتدای انتشارش تا هفته‌ها جزو پرفروش‌ترین کتاب‌های فهرست نیویورک‌تایمز بود.
این کتاب، واکنش‌های بسیاری را برانگیخته است. پس از انتشار کتاب به نویسنده آن انتقادها و هتک حرمت‌های زیادی شد و همچنین اتهام جعل را متوجه او کردند. وضعیتی که او را سخت آزرده‌خاطر کرد و او اینها را حاشیه‌سازی‌هایی برای شنیده نشدن حرف کتاب قلمداد کرد. هیلی در بخشی از یک نامه نوشته است: «توسط روزنامه‌ها، ساندی تایمز لندن و نیویورک‌تایمز، تخریب شدم. در مستند بی‌بی‌سی مورد تمسخر قرار گرفتم. توسط رئیس هیأت مدیره پولیتزر و راسل بیکر مورد استهزا قرار گرفتم. دو بار به دادگاه خوانده شدم و برای دفاع از آبروی خود، میلیون‌ها دلار هزینه کردم...»
در سال 1392، رهبر انقلاب آن را کتاب مغتنمی برای نشان دادن گوشه‌ای از فجایع تاریخ آمریکا معرفی کردند: «غارت منابع حیاتی ملت‌ها برایشان آسان است. ربودن و اسیر کردن سیاهان، یکی از ماجراهای گریه‌آور تاریخ [است] که نظام سلطه آمریکا و امثال آن دوست ندارند این داستان احیا شود، [که یک نمونه‌اش] همین مساله غلام و کنیز گرفتن مردم آفریقاست؛ کشتی‌ها را از اقیانوس اطلس می‌آوردند، در سواحل کشورهای غرب آفریقا مثل گامبیا و امثال اینها نگه می‌داشتند، بعد می‌رفتند با تفنگ و سلاح‌هایی که دست مردم آن روز از این سلاح‌ها خالی بود، صدها و هزارها پیر و جوان و مرد و زن را می‌گرفتند و با شرایط بسیار سختی با این کشتی‌ها برای بردگی به آمریکا می‌بردند. انسان آزاد را که در خانه  و  در شهر خودش زندگی می‌کرد، به اسارت می‌گرفتند؛ الان سیاهانی که در آمریکا هستند از نسل آنهایند. چند قرن آمریکایی‌ها این فشار عجیب را آوردند که [در این زمینه] کتاب‌ها نوشته‌اند که این کتاب ریشه‌ها، کتاب مغتنمی است برای نشان دادن گوشه‌ای از این فجایع. انسان امروز چطور می‌تواند اینها را فراموش کند؟ با همه این حرف‌ها هنوز هم در آمریکا بین سیاه‌وسفید تبعیض هست.»
این کتاب به نویسندگی الکس هیلی و ترجمه علیرضا فرهمند توسط انتشارات امیرکبیر در 776صفحه به چاپ رسیده و باقیمت 99هزار تومان قابل خریداری است.




ادای دین ادبیات به وجدان بشری
در آمریکا هم حداقل تا همین دو قرن پیش بسیاری از مردم سفید(!) با خیال راحت به برده‌داری مشغول بوده و برای این کارشان توجیهات زیادی داشتند. حتی کلیسای سفیدها (که از کلیسای سیاهان جدا بوده) هم ترویج‌کننده برده‌داری بوده است. انجیلشان هم اجازه می‌داده و سفیدهای مذهبی هم این باور قطعی را داشته‌اند که نژاد سیاه در خلقت با آنان متفاوت است پس اراده الهی بر این تعلق‌گرفته که آنها برده باشند و ما ارباب اما به قول اتیکوس کتاب «کشتن مرغ مینا»، وجدان تنها چیزی است که نمی‌تواند تابع نظر اکثریت باشد. اینجاست که ادبیات سیاهان هم پا به میدان می‌گذرد و بخشی از بار بزرگ جدال میان منفعت و وجدان را بر دوش می‌کشد تا ورق در نهایت به سمت برابری انسان‌ها با هم برگردد.
در نگاه اول ادبیات سیاهان چیزی نیست جز روایت رنج‌کشیدن‌های چندنسل برده و ظلم‌های چندنسل ارباب سفیدپوست اما در کنار این رنج، روایتی از مقاومت و مبارزه هم شکل گرفته است؛ روایت برده‌هایی با قوت روحی و فکری بالا که برای تغییر شرایط تحمیل‌شده می‌جنگند. روایت سفیدپوست‌هایی که در این نبرد کنار برادران سیاه‌شان قرار می‌گیرند و روبه‌روی تفکر جامعه‌شان می‌ایستند و سختی‌هایش را هم تحمل می‌کنند. بخش بزرگ و ارزشمندی از ادبیات سیاهان هم نقد تفکری است که برده‌داری را موجّه می‌کند.
ادبیات سیاهان به عبارتی گسترده‌تر؛ ادبیات علیه تبعیض‌نژادی به مرور فراگیرتر شد و در جهان موردتوجه قرار گرفت. از «ریشه‌ها»ی هیلی یک مجموعه تلویزیونی ساخته شد که برنده جایزه گلدن‌گلوب و جایزه ‌امی شده است. «کشتن مرغ مقلد» هارپرلی به فیلمی تبدیل شد که در نظرسنجی‌های عمومی از محبوب‌ترین فیلم‌های تمام عمر تماشاگران سینما شناخته شد. فیلم تحسین‌شده «دوازده سال بردگی» استیو مک‌کوئین برگرفته از کتاب زندگینامه شخصیت اصلی داستان است که سال1853 منتشر شده است. نکته جالب این که مک‌کوئین اولین کارگردان سیاهپوست تاریخ سینماست که موفق به دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم شده است. در چندسال اخیر نیز که تبعیض علیه سیاهپوستان در آمریکا دوباره به‌شدت موردتوجه قرار گرفته، کتاب‌های دیگری در این زمینه منتشرشده که یکی از پرفروش‌ترین آنها «نفرتی که تو می‌کاری» نوشته انجی توماس است. فیلمی که براساس این کتاب ساخته شد نیز بیش از 34میلیون دلار در بازار جهانی فروش داشت.



گناه بزرگ «کشتن مرغ مینا»
این کتاب که «کشتن مرغ مقلد» هم ترجمه شده است، از فضای رایج ادبیات ضد تبعیض نژادی فاصله دارد. شخصیت اول کتاب که راوی داستان هم هست، دختر کوچک سفیدپوستی به نام «اسکات» است که در شهر کوچکی در ایالت آلابامای آمریکا با پدر و برادر و خدمتکار سیاهپوست خانه‌شان زندگی می‌کند. نیمه اول کتاب هیچ نکته صریحی درباره تبعیض نژادی ندارد. او فقط از نگاه کودکی در حال بزرگ شدن به توصیف شهر و آدم‌ها و خانواده‌اش می‌پردازد. از میان این توصیفات می‌فهمیم پدرش وکیلی منصف و اخلاق‌مدار و اهل مطالعه است که همین او و خانواده‌اش را از بسیاری از مردم شهر که گرفتار افکار و دیدگاه‌های جاهلانه‌ای هستند متمایز می‌کند.
نقطه اتصال داستان به ادبیات سیاهان، از جایی است که پدر اسکات، وکالت مردی سیاهپوست که متهم به هتک حرمت دختری سفیدپوست است را می‌پذیرد و برای اثبات بی‌گناهی او تلاش می‌کند. بخش انتهایی کتاب روایت سختی‌های مسیر دفاع از یک سیاهپوست است چراکه پیش‌فرض آن است که سیاهان گناهکار و مجرمند. اسکات با زاویه دید کودکانه خود به تماشا و تحلیل این تعصب نژادی می‌نشیند. تعصبی که جایی در دنیای پاک کودکانه او ندارد.
این کتاب که موجب شهرت نویسنده‌اش، هارپر لی شد، به 40 زبان زنده دنیا ترجمه شده است و تاکنون بیش از 30میلیون نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رفته است. همچنین در همان زمان انتشار اولیه موفق به دریافت جایزه پولیتزر شد.
نویسنده ادعا کرده که داستان او از تبعیض‌های نژادی در آن شهر خیالی آمریکا تخیل محض بوده است، اما گزارشگرانی که در سی‌امین سالگرد چاپ کتاب از شهر محل تولد لی در ایالت آلاباما بازدید کرده‌اند بین رویدادهای کتاب و اتفاقاتی که در این شهر رخ می‌داده است شباهت‌هایی داده‌اند. این نکته نیز حائز توجه است که پدر لی نیز وکیل معروفی بوده و خودش نیز در دانشگاه حقوق خوانده است.
این کتاب به نویسندگی هارپر لی و ترجمه فخرالدین میررمضانی توسط نشر انتشارات امیرکبیر در 448 صفحه و به قیمت 65000 تومان منتشر شده است.



«کلبه عمو تام»؛ الهام‌بخش همه برده‌های جهان
در میانه داستان و زندگینامه‌نویسی سیاهپوستان، نویسنده‌های سفیدپوست هم به آنها ملحق می‌شوند.هریت بیچر استو، سفیدپوستی بود که در ایالت کنتاکی آمریکا و در یک خانواده مذهبی متولدشده بود. او برای بعضی مجلات محلی مطلب می‌نوشت و در همین زمان‌ها به محافلی که در آنها بحث برده‌داری در جریان بود، پیوست. برادر و همسرش نیز ضد قانون برده‌داری بودند و در فراری دادن بعضی بردگان دست داشتند.
همزمان با تصویب«قانون برده فراری» که طبق آن افرادی که سیاهپوستان را فراری یا پناه می‌دهند با مجازات شدید مواجه می‌شوند، او که شاهد مرگ مردی سیاهپوست بود، با داشتن شش بچه تصمیم به نوشتن داستانی ضد تبعیض نژادی و برده‌داری گرفت. بیچر استو با نوشتن نامه‌ای به ویراستار یکی از هفته‌نامه‌ها اظهار کرد:«فکر می‌کنم زمان آن فرا رسیده تا حتی زنان و بچه‌هایی هم که می‌توانند حرف بزنند برای خاطر انسانیت و آزادی به صدا درآیند...امیدوارم هر زنی که می‌تواند بنویسد، سکوت نکند.»
این داستان ابتدا قرار بود شرح‌حالی کوتاه و مختصر باشد و قسمت‌های ابتدایی آن بانام «مردی که کالا بود» در مجله منتشر شود اما درنهایت در قالب یک کتاب رمان مستقل چاپ شد. این کتاب،پرفروش‌ترین کتاب داستان در قرن19 و دومین کتاب پرفروش بعد از انجیل شد: 300هزار نسخه آن در همان سال اول فروش رفت و ناشرانش شبانه‌روز تلاش می‌کردند نسخه‌های بیشتری را به چاپ برسانند تا به تقاضای خوانندگان پاسخ دهند اما شهرت جهانی فوری هریت دور از انتظار بود. او به‌عنوان نویسنده‌ای مشهور به انگلیس و دیگر کشورهای اروپایی سفر کرد و به سخنرانی پرداخت.
این کتاب پر از شخصیت‌های مختلف است و زندگی چند برده متفاوت را روایت می‌کند. همچنین این کتاب از اربابان سفیدپوستی سخن می‌گوید که برده‌داری را ناعادلانه و دور از انسانیت تلقی می‌کنند اما راهی برای مبارزه با آن بلد نیستند. «تام» که کتاب به نام او نامگذاری شده است، برده یکی از همین ارباب‌های خوب به نام «آقای شلبی» است که سفته‌هایش به دست تاجر برده‌ای می‌افتد و او را در دوراهی حفظ زندگی خودش یا حفظ برده‌هایش قرار می‌دهد. تام فروخته می‌شود و در اختیار اربابان مختلفی قرار می‌گیرد ولی در همه حال ایمان مسیحی خود را حفظ و به دیگران نیز منتقل می‌کند. تام در این کتاب الگویی برای مبارزه روحی و معنوی علیه ظلم قرار می‌گیرد.
هرچند در ایالت‌های شمالی این رمان مورد استقبال قرار گرفت، اما در جنوب رمان‌هایی در تقابل با آن و در تطهیر برده‌داری نوشته شد که به آنها «ادبیات ضدتام» می‌گویند. همچنین هریت بیچر استو، نامه‌های تنفرآمیز زیادی از طرفداران برده‌داری دریافت کرد. حتی درون یکی از این نامه‌ها، گوش بریده یک برده سیاهپوست بود. اما او با نوشتن نامه‌ای در مقابل انتقادات این‌گونه پاسخ گفت: «این کتاب را نوشتم؛ زیرا به‌عنوان یک زن و یک مادر پریشان بودم و قلبم از اندوه و بی‌عدالتی‌ای که می‌دیدم شکسته بود. چون به‌عنوان یک مسیحی، احساس می‌کردم به مسیحیت اهانت شده و به عنوان یک وطن‌پرست از ترس روزی که خشم و نفرت کشور را فراگیرد بر خود می‌لرزیدم».
9 سال پس از انتشار «کلبه عمو تام» جنگ داخلی آمریکا آغاز شد که به صدور فرمان لغو برده‌داری انجامید. لینکلن - رئیس‌جمهور وقت آمریکا - در ملاقاتی به استو گفت: «شما همان خانم کوچکی هستید که باعث جنگی بزرگ شد».
رهبر انقلاب در سال 1380 درباره این کتاب گفتند: «امروز یکی از تراژدی‌ترین آثار هنری، اثری است به نام «کلبه عمو تام» که زندگی برده‌داری را در آمریکا نشان می‌دهد که شاید قریب 200 سال است که این نوشته هنوز زنده است. واقعیت‌های آمریکا این است، حکومت آمریکا این است، آن مشخصه و ممیزهایی که نظام آمریکایی به دنیا نشان داده، این است؛ نه آزادی انسان، نه برابری انسان.»
این کتاب به نویسندگی هریت بیچر استو و ترجمه محسن سلیمانی توسط نشر افق در 352 صفحه در قطع وزیری به چاپ رسیده است.

ضمیمه تپش