نسخه Pdf

با افسردگی پس از زایمان چگونه برخورد کنیم؟

با افسردگی پس از زایمان چگونه برخورد کنیم؟


 بارداری، زایمان و سازگاری با نوزاد را شاید بتوان حساس‌ترین مرحله رشد زندگی زن دانست. در این مقطع زمانی یک بحران فیزیولوژیک روحی، روانی و هیجانی به وقوع می‌پیوندد که باعث سردرگمی و تغییر هویت فرد می‌شود. ترس از زایمان، تولد نوزاد ناهنجار، از دست دادن جذابیت برای همسر و احساس دوگانه نسبت به نگهداری از نوزاد، بسیاری از مادران را دچار اضطراب می‌کند و دوره پس از زایمان و به‌خصوص شش هفته پس از آن را به یک دوره آسیب‌پذیر مهم برای ابتلا به اختلالات روانی تبدیل می‌کند.
در بسیاری از زنان، تولد فرزند عامل استرس‌زایی است که محرک شروع اختلالات افسردگی مزمن یا عود آن می‌شود. در واقع دوره بعد از زایمان، دوره انتقالی است که مادر با نقش‌ها، الگوها و ارتباطات جدیدی روبه‌روست که باید با همه آنها سازگاری یابد.
از سوی دیگر به دلیل از بین رفتن انرژی ذخیره شده مادر ناشی از خستگی، اثرات دارویی، طول مدت زایمان، مشکلات ایجاد شده در روند زایمان و نظایر آن، مادر بیش از هر زمان دیگر مستعد ابتلا به بحران‌های احساسی و خلقی و از جمله افسردگی است. افسردگی پس از زایمان ممکن است در همه زنان صرف‌نظر از سن، وضعیت ازدواج، سطح تحصیلات و طبقه اجتماعی ایجاد شود. احتمال افسردگی پس از زایمان در مادرانی که سابقه  افسردگی در دوران بارداری، سابقه قبلی افسردگی یا اختلالات دو قطبی، مشکلات زناشویی، نبود حمایت‌های اجتماعی، حوادث پراسترس را تجربه کرده‌اند، بالاست.
دلایل افسردگی
برای بروز افسردگی، دلایل متعددی وجود دارد که می‌توان به بیمار بودن یا فوت یکی از عزیزان، خیانت، طلاق، مشکلات شدید مالی، داشتن تجربه‌های بد در زندگی (مانند تجاوز جنسی)، زایمان (افسردگی پس از زایمان)، بیماری‌های خطرناک جسمانی مانند سرطان یا ایدز، بیماری‌های قلبی، دیابت، آلزایمر،کرونا و...، داشتن فرزندان استثنایی مانند کودکان سندرم داون، نقص حرکتی، عقب‌ماندگی ذهنی و...، نداشتن اعتماد به نفس، نوسان و تغییرات هورمون‌های بدن، قطع رابطه عاطفی یا احساسی (شکست عشقی)، اعتیاد به موادمخدر و الکل، ناکامی در برآوردن احتیاجات و نیازهای خود، داشتن اختلال شخصیت مانند وابسته بودن و شکست در کار و شغل اشاره کرد .
نشانه‌های افسردگی
نشانه‌های افسردگی زیاد است و همه آنها در یک فرد بروز نمی‌کند.
1- افراد افسرده دارای حالات روحی غمگین و افسرده هستند و تمایل زیادی به گریه کردن دارند.
2- دائم از محیط اطراف خود گله دارند و شکایت می‌کنند.
3- همواره کارهای مهم و روزمره خود را به تعویق می‌اندازند.
4- تمایل زیادی به انزوا دارند و از دیگران کناره می‌گیرند.
5- همواره نسبت به گذشته احساس شکست می‌کنند و نسبت به آینده بدبین هستند.
6- احساس گناه کرده، همواره خود را بابت اشتباهات سرزنش می‌کنند.
7- این افراد معمولا اشتهای خود را از دست می‌دهند و دچار کمبود وزن می‌شوند.
8- حالات پرخاشگرانه و برانگیختگی در مواجهه با کوچک‌ترین تحریک‌ها و تکانه‌ها را دارند.
درمان
اولین گام در درمان افسردگی پس از زایمان مراجعه به روانپزشک است زیرا شخص باید ابتدا دارو بگیرد تا به ثبات خلقی برسد سپس به جلسات روان‌شناسی احتیاج دارد. بهترین درمان،‌ درمانی دارویی و روان‌درمانی با هم است. هر کدام به تنهایی پاسخگو نخواهد بود.
اما در این میان اعضای خانواده به‌خصوص همسر نقش پررنگی در روند بهبود مادر افسرده دارد. حمایت او در بهبود این بیماری بسیار مؤثر است. ازدواج و تشکیل خانواده‌ای کوچک و جدید، هرچند برای هر دو طرف تحولی بزرگ محسوب می‌شود و آنها را دچار تغییرات رفتاری می‌کند، اما بارداری، تجربه ویژه و منحصر به فرد زنان است؛ تجربه‌ای که هرچند شیرین به نظر می‌رسد، اما مادران را با مشکلات متعددی از جمله مشکلات روانی- رفتاری روبه‌رو می‌کند. لازم است همسر در این مسیر شرایط و حال مادر را درک کند و برای رفع مشکلات بکوشد. در مسیر درمان همسرش را تنها نگذارد. به عنوان شوهر سعی کنید توجه، عشق و علاقه خود را به او ابراز کرده و کاری کنید که او احساس کند از سوی شما حمایت می‌شود. توجه کنید در طول روز چه کارهایی انجام می‌دهد. وقتی می‌خواهد صحبت کند به او گوش بدهید. با او به پیاده‌روی بروید. برای او غذای مقوی تهیه کنید. زمانی را به مراقبت از کودک اختصاص دهید تا او بتواند استراحت کند.