سلفی با چوبه دار
اعدام شیطان خبیث
در این ستون زندگی قاتلان و جنایتکاران معروف ایران که سرنوشتی جز چوبهدار نداشتند، از زبان خود آنها بازسازی و بر اساس اعترافاتشان در دادسرا و دادگاه
مرور میشود. این هفته سراغ گانگستری رفتیم که با 2 برادرش شبکه خطرناک سرقت تشکیل داده بود.
سال 90 بود که با همدستی یکی از دوستانم تصمیم به ربودن زنان و سرقت از آنها گرفتیم. بر اساس نقشه قرار بود در پوشش مسافربر در محلههای شیراز زنان را سوار کرده و بعد در موقعیتی مناسب با تهدید آنها را به حاشیه شهر برده و نقشهمان را اجرا کنیم. برای اینکه زنان در برابر ما مقاومت نکنند، باید شگردی را انتخاب میکردیم. برای حل این مشکل دستگاه شوکری خریدیم. بعد از
سوار کردن اولین طعمه با شوکر ضربهای به او زدیم که نیمه بیهوش شد. او را به حاشیه شهر برده و دچار وسوسه شیطانی شده و به طرز وحشیانهای مورد آزار و اذیت قرار دادیم. بعد وسایلش را سرقت کرده و از خودرو به بیرون پرت کردیم. تعدادی از زنان در برابر ما التماس میکردند که بدون توجه به التماسهای آنها نقشهمان را اجرا میکردیم.
طعمهها را تهدید میکردیم سکوت کنند و فکر شکایت به سرشان نزند.
فکر میکردیم این تهدیدها نتیجه میدهد و آنها شکایت نمیکنند اما شش نفر از قربانیان شکایت کرده و پیگیری پلیس باعث دستگیری ما شد. به خاطر اینکه تجاوزهای به عنف از سوی من انجام شدهبود، قضات حکم به اعدام من دادند و سال 1391 در ملأ عام حکم اعدامم اجرا شد تا پرونده زندگیام برای همیشه بسته شود.
مرور میشود. این هفته سراغ گانگستری رفتیم که با 2 برادرش شبکه خطرناک سرقت تشکیل داده بود.
سال 90 بود که با همدستی یکی از دوستانم تصمیم به ربودن زنان و سرقت از آنها گرفتیم. بر اساس نقشه قرار بود در پوشش مسافربر در محلههای شیراز زنان را سوار کرده و بعد در موقعیتی مناسب با تهدید آنها را به حاشیه شهر برده و نقشهمان را اجرا کنیم. برای اینکه زنان در برابر ما مقاومت نکنند، باید شگردی را انتخاب میکردیم. برای حل این مشکل دستگاه شوکری خریدیم. بعد از
سوار کردن اولین طعمه با شوکر ضربهای به او زدیم که نیمه بیهوش شد. او را به حاشیه شهر برده و دچار وسوسه شیطانی شده و به طرز وحشیانهای مورد آزار و اذیت قرار دادیم. بعد وسایلش را سرقت کرده و از خودرو به بیرون پرت کردیم. تعدادی از زنان در برابر ما التماس میکردند که بدون توجه به التماسهای آنها نقشهمان را اجرا میکردیم.
طعمهها را تهدید میکردیم سکوت کنند و فکر شکایت به سرشان نزند.
فکر میکردیم این تهدیدها نتیجه میدهد و آنها شکایت نمیکنند اما شش نفر از قربانیان شکایت کرده و پیگیری پلیس باعث دستگیری ما شد. به خاطر اینکه تجاوزهای به عنف از سوی من انجام شدهبود، قضات حکم به اعدام من دادند و سال 1391 در ملأ عام حکم اعدامم اجرا شد تا پرونده زندگیام برای همیشه بسته شود.