مرحوم ارشا اقدسی چگونه جایگاه بدلكاری را در هنرهای نمایشی ایران ارتقا داد؟
بدلكاری؛ قبل و بعد از ارشا
«یه روز اومدی سر من داد زدی كه زنگ بزن به دكتر داروغهزاده، دبیر جشنواره فجر و بهش پیشنهاد سفتوسخت بده كه «سیمرغ بدلكاری» رو به جوایز جشنواره، اضافه كنن. میگفتم به من چه!؟ حرص میخوردی و من میخندیدم! حالا دیگه حتی اگه این سیمرغ بدلكاری هم به جوایز فجر اضافه بشه، نه تو هستی، نه پیمان ابدی! البته امیدوارم اضافه بشه و شاگرداتون، حتما این مسیر رو به شكل حرفهای ادامه میدن و اسم شماها و رشته حساس و مهم بدلكاری تو سینما، هویت جدید و رسمی پیدا میكنه به یادتون!» اینها بخشی از متنی است كه احسان علیخانی در سوگ دوست و همكارش ارشا اقدسی نوشت؛ شخصیتی كه با خلق اتفاقهایی ویژه در مقابل دوربین، جایگاهی منحصر به فرد برای هنر ارزشمند و پرمشقت بدلكاری در منظر مخاطبان ایجاد كرد. البته كه ارشا اقدسی تنها هنرمند این عرصه نبود اما باید پذیرفت نقش او در رشد این هنر، حداقل در منظر و دیدگاه مخاطبان بیبدیل بود.
تا قبل از آن كه نام ارشا اقدسی در میان مخاطبان مطرح شود، پیمان ابدی سرشناسترین بدلكار ایرانی در بین مردم بود؛ ابدی كه بدلكاری پروژههای مختلفی را در ایران و خارج از ایران بهعهده داشت، بیشتر به واسطه گره خوردن نامش به سریال محبوب «هشدار برای كبری11» كه از جمله آثار پرمخاطب در میان مخاطبان ایرانی بود، در داخل كشور به شهرت رسید. پیمان ابدی، استاد ارشا اقدسی و البته مهمترین عامل ورود اقدسی به حوزه بدلكاری به شمار میآمد؛ استادی كه البته همچون شاگردش در نهایت در راه ارتقای حرفهاش و در مسیر بدلكاری جان خود را از دست داد. مسیری كه با پیمان ابدی برای هنر بدلكاری در ایران جدیتر شده بود با ارشا اقدسی به اوج خود رسید. ارشا اقدسی بدون شك نامدارترین بدلكار ایرانی به شمار میآید؛ اتفاقی كه بیش از هر چیز مرهون دو خصلت ویژه در او بود، اولی تلاش خستگیناپذیر در كار و دومی خلاقیت و نترسیدن از طرح ایدههای نو. همین دو ویژگی بود كه نه فقط ارشا اقدسی را به عنوان یك هنرمند خلاق بلكه رشته بدلكاری را به یك «هنر مهم در میان مخاطبان» تبدیل كرد.
بدلكاری ایرانی؛ قبل و بعد از ارشا
اگر قرار باشد روزی در ارتباط با تاریخچه بدلكاری در ایران كتابی نوشته شود، قطعا باید دستهبندی تاریخ آن را به دوران قبل و بعد از حضور ارشا اقدسی در این حرفه تقسیم كرد. شاید از نظر برخی این تعبیر كمی جوگیرانه و مبالغهآمیز باشد اما واقعیت این است كه اقدسی تنها بدلكار ایرانی بود كه در میان عامه مردم به شهرت رسید و به تعبیر عامیانه اگر در خیابان میرفت، مردم او را میشناختند. اتفاقی كه علاوه بر تلاشهای شخص ارشا اقدسی، مرهون توجه ویژه تلویزیون به هنر بدلكاری بود.
هر چند مرحوم اقدسی كارش را در حوزه بدلكاری از اواخر دهه 80 شمسی به شكل جدی آغاز كرده بود، اما حضور او در برنامه تلویزیونی «خندوانه» در سال 1395 باعث شهرت ویژه او شد. اقدسی در گفتوگویی درباره حضورش در خندوانه گفته بود: «حضورم در خندوانه نقطه عطفی در زندگی من بود كه باعث شد بسیاری از مردم لطفشان را به من نشان دهند.»
از آن زمان به بعد، تقریبا ارشا اقدسی یك پای ثابت اغلب برنامهها و آثاری بود كه به نوعی در آنها از هنر بدلكاری استفاده شده بود. این حضور بعدها با نقشآفرینی مؤثر ارشا اقدسی در پشت صحنه برنامه تلویزیونی «عصر جدید» و حضور مستمرش در كنار تعدادی از شركتكنندگان این مسابقه استعدادیابی تلویزیونی كه در حوزه بدلكاری فعالیت داشتند، ارشا اقدسی را به مهمترین چهره فعال در این حوزه تبدیل كرد.
یك سلبریتی متفاوت
اقدسی اولین بدلكار ایرانی بود كه بهدلیل روحیه گرم و پرانرژیاش علاوه بر حوزه تخصصی كاریاش یعنی بدلكاری در زمینه اجرا نیز ورود كرد. همین سال گذشته بود كه مستند مسابقه «راهی شو» در شبكه پنج سیما با اجرای او روی آنتن رفت؛ مسابقهای كه اتفاقا بیش از هر چیز در آن نقش بدلكاری پررنگ بود. اقدسی بعد از این برنامه قرار بود به عنوان مجری مسابقه تلویزیونی «كهكشان» نیز فعالیت داشته باشد كه البته گلچین روزگار به او امان نداد.
هر چند در نهایت فرصت حضور اقدسی در مسابقه تلویزیونی كهكشان از دست رفت ولی كمیل سوهانی، تهیهكننده این مسابقه تعبیر جالبی در ارتباط با شخصیت مرحوم ارشا اقدسی كرد: «انرژی ارشا و آمادگی او برای انجام كارهای غیرمعمول و آغوش باز او برای خطر كردن، ریسك كردن و كارهای تجربه نشده بسیار بالا بود...»؛ این دقیقا همان چیزی است كه باعث شد ارشا اقدسی ركوردهای جالب توجهی از خود برجای بگذارد، آنچنان كه هنوز هم بسیاری از مخاطبان تلویزیون خاطره دابسمش سوختن ارشا اقدسی و خواندن همزمان آهنگ ایران در مقابل دوربین برنامه خندوانه را
به یاد دارند.
درباره شخصیت ویژه و خاص ارشا اقدسی و روحیه پر از انرژی و امید او میتوان ساعتها صحبت كرد، اما حالا كه درباره نقش او در رشد هنر پرمشقت و سخت بدلكاری صحبت كردیم، باید از یكی از آرزوهای محقق نشده این مرحوم نیز حرف زد. در ابتدای متن اشاره كردیم اقدسی چگونه بارها و از طرق مختلف برای اضافه شدن رشته بدلكاری به فهرست جوایز جشنواره فیلم فجر تلاش كرد، اما این آرزو تا زمان حیاتش
محقق نشد.
خود او در مصاحبهای در انتقاد به بیتوجهی به رشته بدلكاری گفته بود: «ما هیچوقت سیمرغ نمیگیریم بهعلت اینكه به ما گفتهاند رشته شما هنر نیست! بارها شده جایزه كارهایی را كه ما طراحی كردیم به بخش جلوههای ویژه رایانهای و حتی جلوههای ویژه میدانی دادهاند هر چند ما خوشحال میشویم اما به هر حال باید دید چه كاری ما انجام دادهایم و چه كاری آنها انجام دادهاند. همانقدر كه بخشهای دیگر مستحق دریافت جایزه هستند، ما هم مستحق گرفتن جایزه هستیم.»
هرچند این آرزو در زمان حیات ارشا اقدسی به واقعیت تبدیل نشد اما آرزو میكنیم حداقل شاگردان این هنرمند فقید بتوانند تحقق این آرزو را ببینند.