احمد معظمی کارگردان «خانه امن» از اهمیت بدلکاری در سریالهای اکشن میگوید
اولویت حفظ جان آدمهاست
بدلکاری واژه نوظهوری است که شاید در برابر قدمت کاری که با این نام انجام میشود قابل مقایسه نباشد. حرکتهای به اصطلاح ژانگولربازی که هرکسی از پس آن برنمیآید و به قول معروف باید کلهای پر باد باشد تا ریسک حرکاتی را که ممکن است با جان و سلامتی بازی کند، انجام دهد. پریدن از ارتفاع، سقوط از بلندی، معلق ماندن بین زمین و آسمان، رفتن در دل آتش، برخورد با اجسام، عبور از فضاهای غیرممکن، تعقیب و گریزهای هیجانانگیز و ... تنها بخشی از کارهایی است که بدلکاران انجام میدهند و در برخی موارد با حوادثی هم روبهرو میشوند که ممکن است جان سالم بهدر نبرند. با این حال کسانی که آدرنالین بالایی دارند و سرشان برای این کارها درد میکند باعث نمیشود وقوع چنین حوادثی کاری کند تا آنها عطای بدلکاری را به لقایش ببخشند. احمد معظمی از دو دهه پیش که در مقام دستیار کارگردان به سینما و تلویزیون وارد شد، در عرصه هنرهای نمایشی حضور دارد. او از اواخر دهه 80 به طور جدی کارگردانی تلهفیلم و سریال را برای رسانهملی آغاز کرد و تاکنون آثاری چون «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد»، «جاده چالوس» و «ملکاوان» را کارگردانی کرده است. این کارگردان 40ساله سینما و تلویزیون در سالهای اخیر با سریالهای پلیسی - جاسوسی مانند «ترور خاموش»، «خانه امن» و «سارق روح» شناخته میشود که مورد استقبال مخاطبان نیز قرار گرفته است. معظمی این روزها در همکاری تازهای با ابوالفضل صفری، تهیهکننده مشغول کارگردانی سریال تازه خود با عنوان «سرجوخه» است که اتمسفر امنیتی مانند ساختههای اخیرشان دارد. با او که سرجوخه را برای سیمافیلم کارگردانی میکند، درباره اهمیت و نقش بدلکاری در آثار اکشن سینمایی و تلویزیون گپوگفتی زدیم که در ادامه میخوانید.
با توجه به تجربیاتی که در آثار خودم داشتم، به نظر من اصولا در سینما و تلویزیون ما آنقدر که لازم است، به رشته بدلکاری بها داده نشده است. بدلکاری با حضور بدلکار حرفهای و همه تجهیزات لازم آن برای طراحی صحنه و ساختار یک اثر اکشن خیلی مهم است. متاسفانه کمتر تهیهکنندههایی هستند که بها میدهند تا یک صحنه بزرگ با تیم بدلکاری طراحی شود. همه طراحیها را تهیهکننده و کارگردان انجام میدهند و یک بدلکار هم برای چند صحنه محدود میآید. بدلکارها مثل ارشای عزیز یکتنه میآیند و تمام تلاششان را میکنند تا صحنه، درخشان از کار درآید. اگر قرار است آثار اکشن ساخته شود، باید حتما طراحی دقیقی داشته باشد، متخصصان حضور داشته باشند و ایدهپردازی کنند و استودیوهای خیلی بزرگ وجود داشته باشد.
در دنیا چگونه است؟
اصولا در دنیا تکنولوژی آنقدر پیشرفت کرده که در داخل خودرو به جای راننده، ربات میگذارند تا پرش را انجام بدهد. همان تیم بدلکار، این کار را طراحی میکند. من این استودیوهای بزرگ را از نزدیک دیدهام. اهرمهای خیلی بزرگی دارند که در داخل استودیو، خودرو را روی آن وصل میکنند تا بتوانند صحنه را فیلمبرداری کنند. پسزمینه تصویر هم کروماکی (پرده آبی) است. حتی اگر بخواهند زنده اجرا کنند، ربات مینشانند و دستورات را به آن میدهند و اتفاق میافتد. ما درباره چیزی حرف میزنیم که بعید میدانم چند ده سال آینده هم در ایران اتفاق بیفتد.
پس خطر این شیوه بسیار کمتر است.
بله. امکاناتی که شرایط تولیدی در ایران ایجاب میکند، زیاد مناسب نیست. محاسبات علمی و طراحی ریاضی و فیزیکی لازم دارد که اینجا انجام نمیشود. اگر ما میخواهیم یک صحنه تعقیبوگریز بگیریم، میرویم در سطح شهر تهران، بین خودروها لایی میکشیم و همواره خطر آن وجود دارد که به خودروی یک شهروند برخورد کنیم. کار خیلی خطرناکی است. اگر اتفاقی برای یک نفر بیفتد، آدم تا آخر عمر خودش را نمیبخشد. حفظ جان آدمها باید در اولویت باشد. اثر اکشن اینگونه نیست. در فیلم اکشن باید یک خیابان اختصاصی وجود داشته باشد، ۵۰ بدلکار خودرو حضور داشته باشند و همهچیز صحنه محاسبهشده باشد. نمیشود بگوییم یک بدلکار بیاید و به تنهایی صحنه را برای ما دربیاورد. ما صحنه چپ کردن اتومبیل را روی چه حسابوکتابی میگیریم؟ امکانات لازم وجود ندارد و هزینه درخوری انجام نمیشود. باید امکانات باشد و همهچیز طبق درخواست طراح بدلکاری انجام شود.
پس حوادثی که به وجود میآید، بر اثر نبود امکانات است؟
ممکن است. وقتی اینها وجود ندارد، ارشا اقدسی هم که مرد آهنی نیست. همهاش باید با خلاقیت فردی خود کار کند. او واقعا بیدلیل از بین ما رفت. بسیار افسوس خوردم از این اتفاق. جوان و بهشدت خلاق بود. طراحی میدانست. ارشا اقدسی از وقتی به سینما و تلویزیون آمد، در حال ایجاد تحولی بود. ما در کارهای او صحنههای نو میدیدیم؛ صحنههایی که طراحی شده بود. این سرمایهها را باید حفظ کرد. اگر این افراد در داخل کشور تامین بشوند، اصلا لازم نیست خارج از کشور کار کنند. باید بودجه و امکانات مناسب در اختیارشان باشد و به کارشان بها داده شود. از این افراد باید مراقبت شود. ما پیمان ابدی را هم داشتیم که او هم دچار حادثه شد و از دنیا رفت. در یکی دو عنوان از فیلمهای من هم حضور داشت و چقدر آدم متخصصی بود.
این حوادث در دنیا که امکانات بیشتر وجود دارد، اتفاق نمیافتد؟
بالاخره ما کارهای اینجا را میبینیم که اصولی نیست. آن طرف دنیا، امکانات بیشتری وجود دارد و به نسبت تعداد فیلمهای اکشن، کم اتفاق میافتد. در حالی که در ایران در همین سالهای اخیر، بدلکارهای دیگری را داریم که با حوادث خطرناکی مواجه شدهاند و ممکن بود از بین بروند.
در پروژههای خودتان هم با حوادثی مواجه شدید؟
همین چند شب پیش صحنهای داشتیم که به نوعی عوامل شانس آوردند که اتفاق بدی نیفتاد. کم مانده بود باک بنزین یک خودرو منفجر شود. فاصلهای با خودرو نداشتیم. اگر بخواهیم یک اثر اکشن بسازیم، باید برای صحنه یک دقیقهای، ۵۰۰میلیون تومان یا یک میلیارد تومان هزینه کنیم، اما این هزینهها نمیشود. من در جریان جزئیات اتفاقی که برای ارشا اقدسی عزیز افتاده، نیستم و صحنهای را که اتفاق افتاده، ندیدم. اما در مجموع، در کار بدلکاری با جان بدلکارها بازی میشود و بسیار خطرناک است. باید خیلی به این کار بها داده شود که این حوادث رخ ندهد.
با توجه به نکتهای که درباره جلوههای ویژه بصری گفتید، ترجیح شما این است که صحنه با استفاده از بدلکار ساخته شود یا جلوههای ویژه بصری؟
بهتر این است ترکیب جلوههای میدانی و رایانهای انجام شود. مثلا در یک صحنه انفجار خودرو، از هر دو استفاده شود. جلوههای رایانهای هم گران است و اصلا نباید تصور شود که ارزان تمام میشود. ترکیب این دوست که میتواند یک صحنه زیبا و اکشن هیجانانگیز را خلق کند.
گروه بدلکاری را چطور برای صحنه انتخاب میکنید؟ میشود گفت بعضی بدلکارها در بعضی صحنهها ماهرترند؟
به شرایط تولید مربوط است و دست کارگردان نیست. اصولا میگویند از بین گزینهها، کسی را بیاوریم که کمتر دستمزد میگیرد، مگر این که استثنائا یک صحنه بسیار سنگین و خاص وجود داشته باشد که بگویند برای این صحنه، از بهترین بدلکارها استفاده کنیم.
عموما چه صحنههایی به استفاده از بدلکار نیاز دارد و بازیگر نمیتواند بازی کند؟
به انتخاب بازیگر، فیلمنامه و... بستگی دارد. مدل کاری من اینطور است که اگر میخواهم کاری بسازم که صحنههای اکشن یا رزمی دارد، سعی میکنم سراغ بازیگری بروم که خودش در این حرکات متبحر باشد و بیشتر آنها را خودش اجرا کند. در کنار او، یک نفر را هم به عنوان مشاور میآورم که تکنیکهای دقیقتر را به بازیگر آموزش بدهد تا گاف داده نشود. این برای صحنههای معمولیتر است، اما برای صحنههای خطرناک مثل چپ کردن خودرو، حتما از بدلکار استفاده میکنم. اگر قرار باشد کاراکتر از پشتبام به پایین بپرد، بازیگر نمیتواند صحنه را بازی کند و باید بدلکار انجام بدهد. حتی یک تیر خوردن ساده هم آموزش میخواهد. مگر میشود این کار را به هنرور سپرد؟ این که با توجه به گلوله، نوع اسلحه و فاصله، ریاکشن بدن چگونه است و شدت پرتاب شدن فرد چقدر است.
پس این صحنهها را حتما به بدلکار میدهید؟
بله حتما. مثلا در پلانهایی از سریال «خانه امن» که درگیری با اسلحه دارد، از ترکیب بازیگر و بدلکار استفاده کردیم. اصولا نماهای بسته را با بازیگر میگیرند و نماهای بازتر و دور را که به سرعت احتیاج دارد، بدلکار انجام میدهد. مثلا در تعقیب و گریز خودرو، اصولا باید بدلکار بنشیند، چون او در رانندگی متبحر است و میداند اگر اتفاقی افتاد، چطور باید خودرو را جمع کند. اگر کاراکتر قرار است با موتور به زمین بخورد، بخشی از آن را بازیگر انجام میدهد و بخش دیگر که اصل زمین خوردن است، بدلکار میرود.