محمد سلوکی مجری برنامه «شبنشینی»
هدف ما رقابت با شبکههای ماهوارهای فارسی نیست
انتخاب مجری برای اجرای برنامههای شبکه جهانی جامجم شرایط خاصتری در مقایسه با سایر شبکهها دارد؛ چرا که این شبکه ویترین سیما برای ایرانیان ساکن خارج از ایران است که همچنان تلویزیون ایران را دنبال میکنند. به همین دلیل انتخاب محمد سلوکی برای اجرای برنامه «شبنشینی» اقدامی هوشمندانه به حساب میآمد. مجری ۴۱ سالهای که بیش از ۲۰ سال تجربه حضور در رسانهملی را دارد و حالا با وجود جوانی، پیشکسوت محسوب میشود. با او درباره تجربه اجرا در شبکه جامجم و نظراتش درباره مأموریتهای این شبکه گفتوگو کردیم.
تجربه اجرا در شبکه جامجم برای شما چطور بود؟
من نزدیک به دو دهه قبل کارم را در شبکه جامجم آغاز کردم. این همکاری چند سال به شکل متناوب ادامه داشت و حالا بعد از یک فاصله چندساله به شبکه جامجم برگشتم. اجرا در این شبکه و ارتباط با مخاطب خارج از کشور تجربه خاص و جالبی است. البته مخاطب شبکه جامجم خاص است که میخواهد با فضای داخلی کشور همراه باشد و رویکردهای سیاسی متفاوتی ندارد. این ارتباط برای من دلچسب است و امیدوارم برای مخاطب نیز همینطور باشد.
در این مدت که اجرای شبنشینی را بر عهده دارید، چه بازخوردی از ایرانیان خارج از کشور گرفتهاید؟
اتفاق جالبی که برایم افتاده این است که کانال دوستیهای قدیمیام دوباره فعال شدهاست؛ چون قبلا از طریق اجرا در شبکه جامجم دوستان زیادی در خارج از ایران پیدا کردهبودم و چند سالی بود که از آنها خبر نداشتم. شبکهجهانی جامجم مخاطبان خاص خود را دارد که خیلی وفادار هستند و آنقدر با شبکه جامجم احساس نزدیکی میکنند که شبکه را مال خودشان میدانند. این خیلی برایم جالب بود که آدمها را بعد از سالها میدیدم یا برایم پیامی میفرستادند. این از لحاظ احساسی و شخصی برایم تجربه خوشایندی بود.
مخاطبان برنامه بیشتر ساکن چه کشورهایی هستند؟
آمار و ارقام پراکندگی جغرافیایی مخاطبان شبکه جامجم مطمئنا در اختیار مدیران شبکه است اما چیزی که من حس کردم این که در کشورهای حوزه اسکاندیناوی مخاطبان پرشمار و فعالی داریم. به دلیل مهاجرپذیر بودن این کشورها جمعهای خاصی از ایرانیان در آنها شکل گرفته و خیلیهایشان همچنان با برنامههای شبکه جامجم همراه هستند.
از مخاطبان داخل ایران هم بازخوردی دریافت میکنید؟
بله پیشنهادهایی دارند، اما چون اساسا سیاستگذاری شبکه جهانی جامجم بر اساس نیازهای مخاطب خارج از کشور است، نمیتوان سیاست را در جهت نیازهای مخاطب داخل ایران تغییر داد. گاهی میگویند چرا درباره این موضوع حرف میزنید، چرا درباره آن موضوع حرف نمیزنید، این مهمان را دعوت کنید و... اما تعریف شبکه این نیست که به طور مفصل به مسائل داخلی بپردازد و متاسفانه نمیتوانیم به حرفشان گوش بدهیم. (خنده) البته به هر حال ما بیننده داخلی هم داریم و ویدئوهایی از برنامهها در شبکههای اجتماعی دیده میشود.
به نظر شما شبکه جامجم چطور میتواند با شبکههای ماهوارهای فارسیزبان رقابت کند؟
رقابت به معنای جذب مخاطب میتواند وجود داشته باشد و غیرممکن نیست اما به هر حال هزینههایی که در چنین شبکههایی میکنند و سیاستگذاری که دارند، با شبکه جهانی جامجم متفاوت است. این شبکه کاملا طبق قوانین، موازین و مقررات داخلی کشور اداره میشود.
فضا در شبکه جامجم کمی بازتر نیست؟
نمیدانم، من زیاد متوجه نشدم. (خنده) شاید به مقدار کمی اینطور باشد و مثلا بتوان ساز موسیقی را نمایش داد اما به هر حال فکر میکنم فضای بین جامجم و شبکههای ماهوارهای رقابتی نیست و نباید هم باشد. چون شبکه جامجم یک شبکهملی است که وظایف تعریف شده و قانونی خود را بر اساس سیاستهای رسانهای بالادستی ایفا میکند؛ولی شبکههای ماهوارهای فارسی زبان رفتار تبلیغی سیاسی ضد نظام جمهوری اسلامی ایران را دنبال میکنند که اصلا یک شکل دیگر است. به نظرم خیلی نباید به این سمت برویم و چون مأموریت ما با آنها متفاوت است، دلیلی هم برای رقابت نیست.
چند روز پیش روز شعر و ادب فارسی را گذراندیم و یکی از مأموریتهای شبکه جامجم هم ترویج و پاسداشت زبان فارسی است. در برنامه شبنشینی چه تلاشهایی در این زمینه داشتهاید؟
به مناسبت این روز یک شاعر افغانستانی مهمان برنامه بود تا نزدیکی فرهنگی و فارسیزبانی ما به نمایش گذاشته شود. در این روزها خیلی به این ارتباط نزدیک نیاز داریم و احساس میکنم مردم افغانستان و سایر فارسیزبانان با ما صمیمیتر از قبل شدهاند. در این منطقه ایران، افغانستان و تاجیکستان فارسیزبان هستند و خدا را شکر دوستی ما روز به روز نزدیکتر و بیشتر میشود.
۲۰ ساله است و سرزمین پدری و مادریاش را شاید در حد یک یا دو بار سفر دیده است. احتمالا عکسها و ویدئوهایی از گذشته خانوادهاش دیده و دریافتش از ایران از طریق شبکههای اجتماعی و شبکههای تلویزیونی است و حس زندگی حقیقی در ایران را تجربه نکرده. کم و بیش برایم پیش آمده در سفرهایی که داشتهام، میبینم چنین آدمهایی به دنبال گذشته و هویتشان هستند. این در ما ایرانیها بسیار پررنگ است و وقتی مهاجرت میکنیم هم خیلی در کشور مقصد غرق نمیشویم. من سعی میکنم در برنامه چنین مخاطبانی را در نظر بگیرم. این آدم دایره واژگان ما را ندارد، تعلق خاطری که نسبت به بعضی چیزها داریم هم در او نیست. من باید بینابین عمل کنم، بر اساس حقایق حرف بزنم و دچار اغراق نشوم. مثلا بگویم جوانی که داری برنامه را میبینی، سرزمین تو چهارفصل است، به این معنا که با فاصله زمانی کم و هزینه معقولی میتوانی اسکی کنی، بعد سوار هواپیما شوی و به یک جزیره گرم بروی. من دروغ نگفتهام و میتوانم این را آب و تاب بدهم و زیباتر به او بگویم، اما دیگر نمیگویم فقط ما چنین امکانی را داریم و... این را خودم دوست ندارم و میخواهم حقیقت را به مخاطب بگویم و نگاه تبلیغاتی نداشتهباشم.
من نزدیک به دو دهه قبل کارم را در شبکه جامجم آغاز کردم. این همکاری چند سال به شکل متناوب ادامه داشت و حالا بعد از یک فاصله چندساله به شبکه جامجم برگشتم. اجرا در این شبکه و ارتباط با مخاطب خارج از کشور تجربه خاص و جالبی است. البته مخاطب شبکه جامجم خاص است که میخواهد با فضای داخلی کشور همراه باشد و رویکردهای سیاسی متفاوتی ندارد. این ارتباط برای من دلچسب است و امیدوارم برای مخاطب نیز همینطور باشد.
در این مدت که اجرای شبنشینی را بر عهده دارید، چه بازخوردی از ایرانیان خارج از کشور گرفتهاید؟
اتفاق جالبی که برایم افتاده این است که کانال دوستیهای قدیمیام دوباره فعال شدهاست؛ چون قبلا از طریق اجرا در شبکه جامجم دوستان زیادی در خارج از ایران پیدا کردهبودم و چند سالی بود که از آنها خبر نداشتم. شبکهجهانی جامجم مخاطبان خاص خود را دارد که خیلی وفادار هستند و آنقدر با شبکه جامجم احساس نزدیکی میکنند که شبکه را مال خودشان میدانند. این خیلی برایم جالب بود که آدمها را بعد از سالها میدیدم یا برایم پیامی میفرستادند. این از لحاظ احساسی و شخصی برایم تجربه خوشایندی بود.
مخاطبان برنامه بیشتر ساکن چه کشورهایی هستند؟
آمار و ارقام پراکندگی جغرافیایی مخاطبان شبکه جامجم مطمئنا در اختیار مدیران شبکه است اما چیزی که من حس کردم این که در کشورهای حوزه اسکاندیناوی مخاطبان پرشمار و فعالی داریم. به دلیل مهاجرپذیر بودن این کشورها جمعهای خاصی از ایرانیان در آنها شکل گرفته و خیلیهایشان همچنان با برنامههای شبکه جامجم همراه هستند.
از مخاطبان داخل ایران هم بازخوردی دریافت میکنید؟
بله پیشنهادهایی دارند، اما چون اساسا سیاستگذاری شبکه جهانی جامجم بر اساس نیازهای مخاطب خارج از کشور است، نمیتوان سیاست را در جهت نیازهای مخاطب داخل ایران تغییر داد. گاهی میگویند چرا درباره این موضوع حرف میزنید، چرا درباره آن موضوع حرف نمیزنید، این مهمان را دعوت کنید و... اما تعریف شبکه این نیست که به طور مفصل به مسائل داخلی بپردازد و متاسفانه نمیتوانیم به حرفشان گوش بدهیم. (خنده) البته به هر حال ما بیننده داخلی هم داریم و ویدئوهایی از برنامهها در شبکههای اجتماعی دیده میشود.
به نظر شما شبکه جامجم چطور میتواند با شبکههای ماهوارهای فارسیزبان رقابت کند؟
رقابت به معنای جذب مخاطب میتواند وجود داشته باشد و غیرممکن نیست اما به هر حال هزینههایی که در چنین شبکههایی میکنند و سیاستگذاری که دارند، با شبکه جهانی جامجم متفاوت است. این شبکه کاملا طبق قوانین، موازین و مقررات داخلی کشور اداره میشود.
فضا در شبکه جامجم کمی بازتر نیست؟
نمیدانم، من زیاد متوجه نشدم. (خنده) شاید به مقدار کمی اینطور باشد و مثلا بتوان ساز موسیقی را نمایش داد اما به هر حال فکر میکنم فضای بین جامجم و شبکههای ماهوارهای رقابتی نیست و نباید هم باشد. چون شبکه جامجم یک شبکهملی است که وظایف تعریف شده و قانونی خود را بر اساس سیاستهای رسانهای بالادستی ایفا میکند؛ولی شبکههای ماهوارهای فارسی زبان رفتار تبلیغی سیاسی ضد نظام جمهوری اسلامی ایران را دنبال میکنند که اصلا یک شکل دیگر است. به نظرم خیلی نباید به این سمت برویم و چون مأموریت ما با آنها متفاوت است، دلیلی هم برای رقابت نیست.
چند روز پیش روز شعر و ادب فارسی را گذراندیم و یکی از مأموریتهای شبکه جامجم هم ترویج و پاسداشت زبان فارسی است. در برنامه شبنشینی چه تلاشهایی در این زمینه داشتهاید؟
به مناسبت این روز یک شاعر افغانستانی مهمان برنامه بود تا نزدیکی فرهنگی و فارسیزبانی ما به نمایش گذاشته شود. در این روزها خیلی به این ارتباط نزدیک نیاز داریم و احساس میکنم مردم افغانستان و سایر فارسیزبانان با ما صمیمیتر از قبل شدهاند. در این منطقه ایران، افغانستان و تاجیکستان فارسیزبان هستند و خدا را شکر دوستی ما روز به روز نزدیکتر و بیشتر میشود.
تفاوت جامجم با باقی شبکهها
سلوکی: تفاوت به نوع شناخت ما از مخاطب بستگی دارد و این شناخت به ما میگوید چطور باید عمل کنیم. نگاهی که من این روزها در شبکه جامجم دنبال میکنم و تلاشم این است که روی این خط حرکت کنم، توجه به مخاطبان جوانتر است؛ مخاطبی که الان خارج از کشور زندگی میکند و مثلا یک جوان۲۰ ساله است و سرزمین پدری و مادریاش را شاید در حد یک یا دو بار سفر دیده است. احتمالا عکسها و ویدئوهایی از گذشته خانوادهاش دیده و دریافتش از ایران از طریق شبکههای اجتماعی و شبکههای تلویزیونی است و حس زندگی حقیقی در ایران را تجربه نکرده. کم و بیش برایم پیش آمده در سفرهایی که داشتهام، میبینم چنین آدمهایی به دنبال گذشته و هویتشان هستند. این در ما ایرانیها بسیار پررنگ است و وقتی مهاجرت میکنیم هم خیلی در کشور مقصد غرق نمیشویم. من سعی میکنم در برنامه چنین مخاطبانی را در نظر بگیرم. این آدم دایره واژگان ما را ندارد، تعلق خاطری که نسبت به بعضی چیزها داریم هم در او نیست. من باید بینابین عمل کنم، بر اساس حقایق حرف بزنم و دچار اغراق نشوم. مثلا بگویم جوانی که داری برنامه را میبینی، سرزمین تو چهارفصل است، به این معنا که با فاصله زمانی کم و هزینه معقولی میتوانی اسکی کنی، بعد سوار هواپیما شوی و به یک جزیره گرم بروی. من دروغ نگفتهام و میتوانم این را آب و تاب بدهم و زیباتر به او بگویم، اما دیگر نمیگویم فقط ما چنین امکانی را داریم و... این را خودم دوست ندارم و میخواهم حقیقت را به مخاطب بگویم و نگاه تبلیغاتی نداشتهباشم.