هنرمندان تلویزیون مخاطبان بیشتری دارند
در چند دهه اخیر تلویزیون محل درخشش خیلی از بزرگان بوده كه در سنین جوانی در تئاتر تجربهاندوزی كردهاند و در ادامه در تلویزیون به شهرت رسیدهاند وبعدها در سینما هم حضور پیدا كردهاند. یكی از این هنرمندان نام آشنا داریوش مودبیان است. مودبیان در دهه 60 و 70 سریالهای جذابی مثل خیرا... و صندوقچه اسرار، باجناقها و سوزنبانان را كارگردانی كرده است. مؤدبیان فعالیت هنری خود را از سال 1343 آغاز كرده است. او سال 1353 در رشته بازیگری و كارگردانی تئاتر از دانشكده هنرهای دراماتیك تهران فارغالتحصیل شد.سال 1359 مدرك فوقلیسانس تخصصی مطالعات هنرهای نمایشی را از دانشگاه سوربن پاریس و سال 1360 فوقلیسانس تخصصی زبانشناسی را از مؤسسه مطالعات علوم انسانی پاریس دریافت كرد. تدریس در دانشگاه هنر، دانشگاه آزاد و دانشگاه صداوسیما از جمله دیگر فعالیتهای این هنرمند شناخته شده كشور است. او موسس گروه تئاتر مردم با همراهی علی نصیریان است. فیلمهای دختری با كفشهای كتانی، یك مرد یك خرس، رؤیای نیمهشب تابستان از جمله كارهای بازیگری تصویری اوهستند. بازی در تله تئاترهای متعدد و پرمخاطب صداوسیما همچون خواب یك ستاره، نیرنگ بازیهای آقای اسكابن، قاضی و رئیس دادگاه خانواده، خانه عروسك، دكتر فاستوس و... را در پرونده كاری دارد. مودبیان سال 1394 نشان شوالیه فرهنگ و ادب فرانسه را از سوی سفیر فرهنگ و ارتباطات فرانسه دریافت كرد. با او درباره تجارب حضورش در تئاتر، سینما و تلویزیون گفتوگویی انجام دادهایم.
من در دهه 40 از طریق حضور در رادیو و در سنین خیلی كم جذب فعالیت در تلویزیون شدم. در كنار حضور در تلویزیون حضورهای مقطعی هم در كار دوبلههای تلویزیونی داشتم و نباید فراموش كنیم همكاری با
استاد نصیریان در تئاتر خیلی در شكلگیری شخصیت شغلی و هنری من تاثیرگذار بود و مدام در آن سالها بین تئاتر و تلویزیون در رفتوآمد بودم. معتقدم درخشش هنرمندان در تئاتر و تلویزیون باعث حضورشان در سینما شده است و اغلب این هنرمندان و بازیگران چون اصولی كار كردهاند در كارشان موفق بودهاند و برای من مهم بود از طریق یك رسانه فراگیر و پرمخاطب مثل تلویزیون با مردم ارتباط داشته باشم. از نگاهی حضور هنرمندان در این رسانه به شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هم بستگی دارد. بحث تامین مالی خیلی از هنرمندان را مجبور میكند وارد عرصه سینما بشوند. شما حتی سیاستهای دستمزدی در رسانه ملی را در نظر بگیرید كه در رادیو و تلویزیون خیلی با هم تفاوت دارد و به نظرم باید در این حوزه بازنگری انجام شود تا عدالت دستمزدی حاكم شود.
به هر حال مدیوم رادیو با تلویزیون هم تفاوتهایی دارد؟
بله، استدلال برخی مدیران درباره تفاوت سطح دستمزدی در این دو رسانه این است كه هنرمندی كه در تلویزیون فعالیت میكند در معرض دید بیشتری قرار دارد و بحث عرصه و تقاضا مطرح است و البته من اعتقادی به این بحث ندارم. از نگاهی دیگر هر كدام از این عرصهها سكوی پرتاب است. تئاتر سكوی پرتاب هنرمند به تلویزیون و تلویزیون هم سكوی پرتاب به سینماست. الان خیلی از هنرمندانی كه در سینما فعال بودند دوباره به تلویزیون رجعت داشتهاند و این بازگشت باعث شده تعدادی از هنرمندان مجال كار كردن را پیدا نكنند. به هرحال واقعیت این است كه هنرمندان تلویزیون مخاطبان بیشتری دارند.
بعد از پیروزی انقلاب ورود تئاتریها و تلویزیونیها به سینما شدت بیشتری به خودش گرفت ...
البته نباید فراموش كنیم در هر دهه نسل جدیدی از هنرمندان وارد فعالیتهای هنری میشوند و البته وقوع انقلاب و بروز و ظهور نسل پر شور بسیار پررنگتر از روال عادی بود. خیلی از جوانها با شور و هیجان وارد عرصه میشوند و متاسفانه طی این سالها برخی از این جوانها تنبل و تنپرور شدهاند و بدون دردسر به میراثی كه نسل قبل برای آنها تدارك دیده دست پیدا كردهاند. نسل جدید مثل رشد فناوری با شتاب هستند و شاید بابت بیان این مطالب از من خرده بگیرند. این نسل چندان با صبوری عجین نیست و دوست دارد یكشبه همه چیز را بیاموزد. گسترش شبكههای تلویزیونی و احتیاج داشتن به نیرو باعث شده همه نوع هنرمندی را به خدمت بگیرد تا تامین نیرو داشته باشد و مثل قبل نیست. آن زمان نیروهایی كه جذب میشدند از فیلتر و گزینشهای سخت عبور میكردند .
آیا در كشورهای دارای صنعت سینما و تلویزیون همچنین رویهای وجود دارد؟
نه، در این نوع كشورها نظامبندی صنفی و شغلی وجود دارد و باید در كشورما هم هركدام از این هنرها نظام خاص خودشان را داشتند. نظام تئاتری در واقع نظام زیربنایی است.
در كارنامه كاری شما در تلویزیون سریالهای طنزی مثل مشخیرا... و صندوقچه اسرار دیده میشود كه ضمن توجه داشتن به طنز و سرگرمی برشی از شرایط زیست مردم اجتماع در آن دوران بوده است؟
بله، این وجه قضیه بسیار اهمیت دارد كه در این كارها به زندگی و شیوه زیست مرم جامعه كه عموما هم طبقه متوسط هستند، بپردازم. در تئاتر و سریالسازی همیشه به كار گروهی اعتقاد داشتهام و معتقدم پرداختن به
كار گروهی عامل موفقیت یك سریال میتواند محسوب بشود. الان هم در سالهای اخیر دوباره گروه تئاتر مردم را احیا كردهام و متنهایی را روی صحنه اجرا میكنم. یادم میآید سال 1361 تلهتئاتری با عنوان شیری در سیرك در تلویزیون كار كردم؛ اثری كه به وجوهات مختلف اجتماعی و فرهنگی میپرداخت. در ادامه با درخشش این كار، سریال محله بروبیا را كار كردیم و بعدتر هم
محله بهداشت، دسیسه، پرده عجایب، باجناقها و خاطرهها را برای تلویزیون تولید كردیم. در این آثارهنرمندانی نظیر اكبر عبدی، پرویز پورحسینی، علی نصیریان،
آزاده پورمختار و... حضور داشتند وامیدوارم بسترهای مناسب برای ادامه كار هنرمندان با سابقه در تلویزین مهیا شود و مشتاق هستم این تجربیاتم را بتوانم به نسلهای جوان منتقل كنم و آثاری بسازم كه ضمن داشتن مسائل سرگرمكننده و شاد بتواند بخشی از مطالبات، خواسته و دغدغههای مردم را عرضه كند.
موقعی كه در دهه 60 در تلویزیون سریال و تلهتئاتر میساختید این فرصت را داشتید كه از متنهای دلخواه و كلاسیكی مثل آثار چخوف، تولستوی و... استفاده كنید. این مساله برایتان چه ویژگی داشت؟
من همیشه در تلویزیون كارهایی را بازی یا كارگردانی كردهام كه به آنها علاقه داشتم و به همین دلیل برای ساختشان زحمت كشیدهام و آثار محبوب و پر مخاطبی بودهاند. البته در سالهای اخیر طرحهایی هم برای سریالسازی ارائه كردهام كه همچنان در
پیچ و خم تصویب قرار دارد. نظام تصویب طرح و فیلمنامه بر حسب ورود هر مدیر جدیدی در شبكههای مختلف متفاوت بوده است .