وقتی منوچ  آمپر می‌چسباند

وقتی منوچ آمپر می‌چسباند

ای تف به اون قبرت! ای تو اون روحِ در به درت! ای كه روزگارت بشه آخرت یزید! ای كه با 10 چرخ شهرام سگ‌دست یه دور از روت رد شم و بعدش دنده عقب بگیرم و دوباره از روت رد شم! ای كه با ملك عذاب هم‍نشین بشی! ای كه میخ طویله داغ بكنن تو آستین‌ت و الاكلنگی رو بشكه قیر آویزونت كنن و سرب مذاب بریزن تو حلقت! منوچ رو كفن كنن یه بار مردن برات كمه! یه بار قبض روح كردن برات كمه! تو رو باهاس ذره ذره جزوند و كشت و دوباره زنده‌ات كرد! ای ... [بوووووق] ای ... [بووووق!]
دِ نكن فدات شم! حذف نكن قربونت برم! بذار با این چارواداریا آتیش جیگرمون خنك شه! آخه این مردك توت به تون شده مَرده كه جلوی زِبون ما رو می‌گیری نمی‍ذاری از خجالتش در بیاییم؟! اصن این وحشی چموش، آدمه كه نمی‌ذارید حق لامروتشو بذاریم كف دستش! این مرام لوطی‌گری كه هیچ، مردونگی كه هیچ، انسانیت و داش مشتی‌گری كه هیچ، در افتادن با مامورا و دولتی‌ها هم كه هیچ... اصن تو نمیری مرام هیچ حیوونی و جونوری هم روی این كره خاكی نیست! هاااااااای ممد قرشمال كجایی كه ببینی كه این مردك گور به گور شده عبدالمالك چه زنگی مستی بوده و من و تو سر پامنار و میدون شوش از همه جا بی‌خبر سرمون به برق انداختن رینگ و لاستیك خوش ركاب‌مون بند بوده!
بلانسبت شوما روزنومه‌خونای جام‌جم نباشه از وقتی كه فیلم این آبجی‌مون نرگس خانوم آبیار رو دیدیم و فهمیدیم كه نعل به نعلش واقعی بوده و از رو شلتاق‌های عبدالمالك تون به تون شده ساخته شده همین‌جور داره خون، خون‌مونو می‌خوره! اگه این مردك عوضی الان زنده بود، داش منوچ‌تون پاشنه گیوه رو وركشیده بود بالا و یه راست میدون شوش و اف هاش عروسكی رو برداشته و تخت‌گاز می‌كوبید سمت مرز پاكستان كه گیرش بیاره و زنده زنده خرخره‌شو بجوه و ذره ذره خون‌شو بكنه تو شیشه و بعدش هم جنازه‌شو خشك كنه و از پودر استخوناش غذای سگ و گربه بار بذاره!
مرد بودی یه توك پا راهی پامنار و شوش می‌شدی تا با همین تایرلورِ كج و معوج و چاقوی زنگ زده دسته زنجان چنان حسابی ازت صاف می‌كردیم كه شیری كه از مادر خوردی از دماغت بزنه بیرون و ریق رحمت رو فی‌المجلس سر بكشی! ای تف به ذات خبیث و هیولاصفتت عوضی ضعیف‌كش! ای ... [بووووق]، ای ... [بوووق] دِ نكن داداش من! حذف نكن! یارو كه گور به گور شده حداقل بذار ما با چار تا لیچار دلمونو خنك كنیم!