چادر كردیم رفتیم تماشا

چادر كردیم رفتیم تماشا


«امروز هم ده فرسخ راه آمدیم. از تكان شتر نه دل دارم نه پهلو، نه سر و نه كله. ماشاءا... حاجی خان از این چیزها پروا ندارند. به خصوص به عكام می‌گوید شتر را بدوان كه كجاوه من بایست جلو حاج باشد. دیگر نمی‌داند كه جلو برایش چیزی نگذارده‌اند. می‌خواهم برای خودم شتری بگیرم كه هم‌كجاوه حاجی خان نباشم. می‌ترسم اسباب رنجش شود. بایست با همه بلاها ساخت.»
متن بالا بخشی از سفرنامه عالیه خانم شیرازی است. سفرنامه زنان، دریچه‌ای به دنیای زنانه گذشته به روی ما باز می‌كند. چشمان مسافران زن جزئیاتی را می‌بیند و از زوایای خاصی به رخدادها می‌نگرد كه در سفرنامه‌های مردان كمتر مشاهده می‌شود. این مسافران علاوه بر شرح ماجراهای سفر، ریزه‌كاری‌ها و روزمرگی‌هایشان را با صدا و گفتمانی زنانه ثبت می‌كنند و كیست كه نداند بخش بزرگی از زندگی و سفر همین ریزه‌كاری‌ها و روزمرگی‌هاست.
«چادر كردیم رفتیم تماشا» جلد اول از مجموعه «سفرنامه‌های قدیمی زنان» است. عالیه خانم شیرازی از كرمان حركت كرده، با گذر از بمبئی به شهرهای زیارتی عربستان و عراق رفته و پس از رسیدن به ایران سفرش را با اقامتی یك‌ساله در دربار ناصری پایان بخشیده و به كرمان بازگشته است. قیاس دنیای سفر با آنچه در دنیای دربار در جریان است با طعم و رنگ لحن شخصی یك زن مسافر، علاوه بر شیرینی فراوان، نكات قابل تاملی برای پژوهشگران حــــــــوزه‌های مختلــــــفی ماننـــــــــــد جامعه‌شناسی و علوم سیاسی دارد.
این كتاب را زهره ترابی ویرایش و نشر اطراف با قیمت 28 هزارتومان منتشر كرده است كه با استقبال خوب مخاطبان در كمتر از یك ماه به چاپ دوم رسید./ جام‌جم