واسپاری تولید به جوانان
من بهشدت اعتقاد دارم سریالهایی كه از شبكههای ماهوارهای پخش میشود
دارای هیچگونه محتوایی ندارند و از لحاظ محتوا و فیلمنامه و كارگردانی و بازیگری در حد بسیار پایینی هستند؛ حتی دوبله این سریالها هم یك دوبله آماتور و دمدستی است. آنها بنا هم نیست كه در عرضه سریالهایشان پیشرفتی كنند چون نگاهشان سطحی است.
این كیفیت پایین سریالهای ماهوارهای مانع نمیشود نقد دقیقی از كیفیت سریالسازی در تلویزیون خودمان ارائه ندهیم. تلویزیون هنوز هم نیروی كاركشته برای تولید دارد، اما یكسری محدودیتهای مختلف باعث شده رسانه ملی با هدف اصلی خود كه جذب حداكثری مخاطبان است قدری فاصله داشته باشد. این محدودیتها در مضمون كه خیلی وقتها عامل بیرونی دارد امور مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را دربرمیگیرد؛ مثلا كارگردان نمیتواند به طور جدی با برخی خط و خطوط سیاسی شوخی كند یا همچنان برخی گروههای سیاسی نباید مورد نقد در سریالها قرار گیرند.
مثالی برایتان میزنم؛ وقتی میگوییم مشكل جامعه، بیكاری است باید بیخط و ربط سیاسی آنها كه عامل بیكاری قشر تحصیلكرده هستند را در سریالهای تلویزیونی به شوخی یا جدی نقد كنیم. اگر نقد صورت گیرد چون حرف دل مردم زده شده مخاطب دارد وگرنه خیر. وقتی اجازه نقد نمیدهیم كارگردان هرچقدر باتجربه باشد كاری از پیش نمیبرد و بسنده میكند به زدن حرفهای تكراری در خانههای قمرخانمی. نتیجه این كه سریالها شبیه هم میشود و همه اتفاقها تكراری است.
حتی اگر یك كارگردان جهانی هم با همین محدودیتها بخواهد كار كند باز طرفی نمیبندد چون گرفتار حلقهای میشود كه بهشدت محدودكننده است.
درست است كه در تلویزیون كمبود بودجه هم داریم و یكی از دلایل افت كیفی همین تولید با بودجههای نازل است، ولی مشكل مهمتر همان محدودیت طرح مضامین است كه باعث میشود خلاقیت نویسندگان بخشكد و در نهایت به فیلمنامههایی بسنده كنند كه فرسنگها از ایدهآلشان فاصله دارد.
با سعه صدر همه مسؤولان، تلویزیون میتواند طی یك برنامه چندساله و با تكیه بر بازگویی واقعیتها و زدن حرف دل مردم مرجع طیف بیشتری از مردم شود. در این مسیر نسل جوان نسل مفیدتری میتواند باشند چون هم انگیزه دارد و هم بهروز فكر میكند. تلویزیون فضای كار را برای جوانان مستعد و نه تنها آنها كه پارتی دارند، فراهم كند كه بیایند و تولید كنند و استعدادشان را هدر نكنند.