نسخه Pdf

سبک شمردن عبادت

سبک شمردن عبادت

وضویی که با خواست، خواهش و توجه توأم باشد، یک جور قبول می‌شود و وضویی که ما می‌گیریم، جور دیگر.پس نماز را نباید استخفاف کرد و سبک شمرد.

نباید انسان کوشش کند که در نماز فقط به واجباتش قناعت کند و بگوید برویم ببینیم فتوای مرجع تقلید چیست؛ آیا می‌گوید سه تا سُبْحانَ ا... وَالْحَمْدُ للَّهِ وَ لا الهَ الَّا ا...وَ ا...اکبر باید گفت یا یکی هم کافی است؟ مجتهد باید فتوایش را بگوید. مجتهد می‌گوید یکی هم کافی است، احتیاط مستحبی این است که سه تا گفته شود. دیگر ما نباید بگوییم حالا که گفته‌اند یکی کافی است، ما هم یکی بیشتر نمی‌خوانیم. این، فرار از نماز است. ما باید طوری باشیم که وقتی هم مجتهد به ما می‌گوید یکی واجب است و دو تای دیگر مستحب، بگوییم ما مغتنم می‌شماریم و آن دو تای دیگر را هم می‌گوییم.
روزه را هم نباید استخفاف کرد و سبک شمرد. ما حج می‌کنیم ولی به آن استخفاف می‌کنیم، روزه می‌گیریم و به آن استخفاف می‌کنیم، نماز می‌خوانیم و به آن استخفاف می‌کنیم، اذان می‌گوییم و به آن استخفاف می‌کنیم. حالا چطور به اذان استخفاف می‌کنیم؟ مستحب است که موذن «صَیت» یعنی خوش صوت باشد. همان‌طوری که در قرائت قرآن، تجوید یعنی زیبا قرائت کردن حروف، با آهنگ زیبا خواندن ـــ قرآن که اثر بیشتری در روح دارد ـــ سنت است در اذان نیز مستحب است که مؤذن صیت یعنی خوش آواز باشد؛ اذان را با یک حالی بخواند که مردم را به حال بیاورد، به یاد خدا بیاورد. 
خیلی افراد صیت هستند و می‌توانند خوب اذان بگویند اما اگر به آنها بگویی آقا برو یک اذان بلند بگو، نمی‌گوید. چرا؟ چون خیال می‌کند این کسر شأنش است؛ من این‌قدر پایین هستم که مؤذن باشم؟! آقا! باید افتخار کنی که یک مؤذن باشی. علی بن ابیطالب مؤذن بود، همان وقتی که خلیفه بود هم مؤذن بود. این استخفاف به اذان است که یک نفر ننگش بکند که مؤذن باشد یا مؤذن بودن را بسته به شأن اشخاص بداند و بگوید من که از اعیان و اشراف هستم از رجال و شخصیت‌ها هستم، من دیگر چرا مؤذن باشم؟ اینها همه استخفاف است.پس ما هرگز نباید به عبادت استخفاف کنیم. ما باید مسلمان کامل و جامع باشیم. ارزش اسلام به جامعیت آن است. نه آن‏طور باشیم که فقط به عبادت بچسبیم و غیر آن را رها کنیم و نه مثل آنها که اخیرا پیدا شده‌اند، باشیم که اسلام را فقط به‏ تعلیمات اجتماعی‌‏اش بشناسیم و به عبادت استخفاف کنیم، عبادت را تحقیر‌کنیم.عبادت، گذشته از این‌که خودش یک رکن و مرکب تقرب به پروردگار است و گذشته از این‌که اقِمِ الصَّلوةَ لِذِکری‏ نماز برای یاد خدا بودن و نزدیک شدن به اوست و نزدیک شدن به خدا به هدف دیگری ماورای خود نیاز ندارد، گذشته از همه اینها اگر ما عبادت را تحقیر کنیم، از سایر وظایف هم می‏مانیم. عبادت، قوه مجریه و ضامن اجرای سایر دستورات اسلامی است.

برگرفته از کتاب آزادی معنوی 
استاد شهید مرتضی مطهری