سرمنشأ قیام علیه ظلم و ستم
اعتقاد به مهدویت، تأثیرهای سیاسی فراوانی بر جوامع گوناگون داشته است. مطابق با این اندیشه لازمه انتظار، ایجاد زمینه ظهور و انجام دادن اصلاحات سیاسی و اجتماعی و آمادهکردن جامعه برای پذیرش انقلاب جهانی امام مهدی(عج) و تحولات اساسی است. ایجاد جنبشها و قیامهای دینی علیه ظلم و ستم با محوریت اندیشه مهدویت بوده است.
بهطور کلی اعتقادات معنوی ازجمله اعتقاد به مهدویت، مجموع جامعه، اعم از معتقدان وغیرمعتقدان را تحت تاثیر قرار میدهد. بر مبنای همین اعتقادات است که بینش و نگرش در درون افراد شکل میگیرد و این بینش و نگرشها به واکنش در حیطه رفتاری راه مییابد و در نهایت به «کنشهای رفتاری» منتهی میشود. کنشهای رفتاری اما درسطح فردی باقی نمیماند و رفتارهای مبتنی بر باورهای ما به جامعه و به گروههایی که با آنها درارتباط هستیم منتقل میشود. اینجاست که واکنشهای رفتاری به شکل جمعی صورت میگیرد و فرآیند تأثیرگذاری وتأثیرپذیری اجتماعی آغازمیشود. اعتقاد به مهدویت نیز آنگاه که ازحد بینش ونگرش میگذرد و به حیطه رفتاری ــ و خصوصا رفتار فردی ــ سرایت کند، دارای تأثیرها و نمودهای عینی بر جامعه دینداران خواهد بود. انتظار،حضور در متن جریانها و حوادث پیش از ظهور است و مایه یادآوری هدفها و آرمانهای امام موعود(عج) و زمینه آگاهی و هوشیاری و بیداری همیشگی است. دربرابر این باور نداشتن به انتظار،به معنای غفلت وبیتفاوتی و بیخبری است. بیتفاوتی اما در نهایت میتواند انسان را به پوچی برساند ودچار یاس وناامیدی کند. بنابراین،اعتقاد به مصلح جهانی، از نظر روانی هم برای جامعه بشری، ارزش عظیم و فراوان دارد؛ زیرا اگرناامیدی و یأس در فردی زنده شود، سعادت و خوشبختی آنفرد در معرض سقوط حتمی قرار خواهد گرفت.
ازسوی دیگر مفهوم امیدواری، دارای دو بُعد «ذهنی» و «عینی» است.
منظورازامیدواری دربُعد ذهنی، مجموعه تفکرات، تمایلات، انگیزهها، عادات و خویهای مثبت است که شخصی امیدوار در حیطه ذهن خود از آن برخوردار است.
منظور از امیدواری در بُعد عینی، مجموعه اعمال، رفتارها، کنشها و واکنشهایی است که شخص امیدوار به نحو مثبت و جهتدار و فعال، در مواقع گوناگون از خود نشان میدهد.
درتربیت، براین نکته تأکید میشود که زندگی بیهدف، قطعا، به پوچی وبحران هویت میانجامد.اندیشه مهدویت، به انسان میآموزد که برای رسیدن به جامعه آرمانی به محوریت امام مهدی(عج)،همواره باید در این مسیر قرارگرفت وراه را برای دستیابی به جامعه آرمانی و حضور و ظهور منجی مهیا کرد.عمل به دستورات دینی و تلاش برای بهبود شرایط جامعه با کمک به دیگران و جلوگیری از بروز زمینههای انحراف فکری در افراد مختلف ودستگیری از نیازمندان و قدم برداشتن برای ایجاد یک جامعه خوب و آرمانی در نهایت میتواند ما را به مقصود و هدف نهایی ازخلقت بشر نزدیک کند. طبیعی است که این فعالیت، انسان را از پوچی میرهاند وبه سوی زندگی مالامال از حرکت و نشاط سوق میدهد.ازدیدگاه چنین انسانی،عدالت، نهفقط در قیامت و جهان واپسین، بلکه در همین دنیا هم جاری خواهدشد. به این ترتیب،انسان، خود را در سرنوشت جهان مؤثر میبیند وبنابراین میکوشد به دست خود بهترین جهان را بسازد. در واقع موعود گرایی، نهایتی را برای حرکت جوامع ترسیم میکند. به همین دلیل هم نهفقط در اسلام، بلکه در ادیان دیگر نیز ما شاهد پیدایش و رشد این عنصر هستیم.
ازسوی دیگر مفهوم امیدواری، دارای دو بُعد «ذهنی» و «عینی» است.
منظورازامیدواری دربُعد ذهنی، مجموعه تفکرات، تمایلات، انگیزهها، عادات و خویهای مثبت است که شخصی امیدوار در حیطه ذهن خود از آن برخوردار است.
منظور از امیدواری در بُعد عینی، مجموعه اعمال، رفتارها، کنشها و واکنشهایی است که شخص امیدوار به نحو مثبت و جهتدار و فعال، در مواقع گوناگون از خود نشان میدهد.
درتربیت، براین نکته تأکید میشود که زندگی بیهدف، قطعا، به پوچی وبحران هویت میانجامد.اندیشه مهدویت، به انسان میآموزد که برای رسیدن به جامعه آرمانی به محوریت امام مهدی(عج)،همواره باید در این مسیر قرارگرفت وراه را برای دستیابی به جامعه آرمانی و حضور و ظهور منجی مهیا کرد.عمل به دستورات دینی و تلاش برای بهبود شرایط جامعه با کمک به دیگران و جلوگیری از بروز زمینههای انحراف فکری در افراد مختلف ودستگیری از نیازمندان و قدم برداشتن برای ایجاد یک جامعه خوب و آرمانی در نهایت میتواند ما را به مقصود و هدف نهایی ازخلقت بشر نزدیک کند. طبیعی است که این فعالیت، انسان را از پوچی میرهاند وبه سوی زندگی مالامال از حرکت و نشاط سوق میدهد.ازدیدگاه چنین انسانی،عدالت، نهفقط در قیامت و جهان واپسین، بلکه در همین دنیا هم جاری خواهدشد. به این ترتیب،انسان، خود را در سرنوشت جهان مؤثر میبیند وبنابراین میکوشد به دست خود بهترین جهان را بسازد. در واقع موعود گرایی، نهایتی را برای حرکت جوامع ترسیم میکند. به همین دلیل هم نهفقط در اسلام، بلکه در ادیان دیگر نیز ما شاهد پیدایش و رشد این عنصر هستیم.