نسخه Pdf

آنچه یك ایرانی باید از شاهنامه بداند!

مروری متفاوت بر كتاب نامورنامه، اثر دكتر زرین‌كوب

آنچه یك ایرانی باید از شاهنامه بداند!

منصوره رضایی / دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی

 «وقتی از شاهنامه صحبت در میان می‌آید، آنچه مورد بحث و داوری است یك كتاب یا یك شاعر نیست؛ یك ملت، یك فرهنگ و یك دنیاست.» 
كتاب «نامور‌نامه» اثر دكتر عبدالحسین زرین‌كوب با این جمله شاهكار شروع شده. البته از آنجا كه پشت سر هر مرد موفق یك زن موفق هم هست، دكتر قمر آریان، همسر دكتر زرین‌كوب، در مقدمه كتاب، این جمله را از ایشان نقل كرده‌اند. جمله‌ای كه خلاصه و چكیده تمام تعریف و تمجیدها و حرف و حدیث‌ها درباره شاهنامه است. شاهنامه، شناسنامه ملی ماست و اگر به من باشد می‌گویم كسی كه یك دور، شاهنامه را نخوانده باشد حق ندارد ادعای وطن‌پرستی و آریایی‌گرایی! كند. 
حتما می‌دانید كتاب‌های خیلی زیادی درباره شاهنامه و فردوسی نوشته شده‌ است، اما به نظر بنده، بهترین كتابی كه شما را با زندگی و زمانه فردوسی و دنیای شاهنامه آشنا می‌كند همین كتاب نامور‌نامه‌ی دكتر زرین‌كوب است كه با توجه به ویژگی‌های مخاطب ایرانی ـ یعنی ماها ـ نوشته شده است. مثلا محال است ایرانی باشی و مطالعه بیوگرافی یا زندگینامه آدم‌های مهم و مشهور، جزو علاقه‌مندی‌هایت نباشد! گویا دكتر زرین‌كوب هم به این علاقه كنجكاوانه‌طور آگاه بوده و اطلاعات جالبی درباره زندگی شخصی فردوسی مثل ماجرای تولد و سن ازدواج و همسر و فرزند وی ارائه كرده است. این بخش مثل یك رمان، جذاب و خواندنی است. از آنجا كه ما هم به علاقه كنجكاوانه‌طور شما واقفیم می‌دانیم تا این اطلاعات را نگوییم ذهن و ضمیرتان به ادامه مطلب متمركز نمی‌شود! پس نقدا بدانید جناب فردوسی نسبت به زمانه خودشان نسبتا دیر ( در 25 سالگی) ازدواج كرده‌اند. فلذا زین پس در جواب افرادی كه علاقه كنجكاوانه‌طوری به زندگی شخصی شما دارند و نگران بالا رفتن سن ازدواجتان بودند به جای پوشیدن بلوز منقش به جمله مؤدبانه به تو چه یا به كسی مربوط نیست! همین جناب فردوسی را مثال بزنید كه دیر ازدواج كرد ولی خوب ازدواج كرد! گویا همسر ایشان هم در یك خانواده اصیل پرورش یافته بوده؛ چون در آن دوره و زمانه تحصیلكرده بوده و سواد خواندن و نوشتن داشته. البته متأسفانه اسم ایشان مشخص نیست و احتمالا در كارت عروسیشان، عبارت دوشیزه و ابوالقاسم! ثبت شده بوده! از این مزاح‌های ادبی بگذریم و برگردیم به كتاب ارزشمند نامور‌نامه. زبان این كتاب، آن‌قدر ساده و روان است كه خودتان هم باورتان نمی‌شود مطالب مهمی مثل نقش اساطیر در شاهنامه، تجلی نكات اخلاقی و معرفتی در آن، مقایسه مفصل شاهنامه با حماسه‌های سایر سرزمین‌ها و تحلیل و تفسیر داستان‌های مشهور شاهنامه را یك‌سره بخوانید و بفهمید و لذت ببرید. مثلا این نكته مهم و خفن! درباره منشأ حماسه را داشته باشید: «‌می‌توان گفت شعر حماسی از یونان باستان به وسیله شاعران خنیاگری كه آئیدس نام داشتند شروع شده است ـ مانند داستان‌های ایلیاد و ادیسه كه اشعار آنها مجموعه ترانه‌های باستانی بوده كه حدود 800 سال پیش از میلاد عده‌ای اهل ذوق گرد آورده‌اند.» 
به جای این‌كه چند كتاب و مقاله درباره شاهنامه بخوانید نامور‌نامه را یك بار با دقت بخوانید. با مطالعه این كتاب، با یك تیر چند نشان می‌زنید؛ یعنی علاوه بر آشنایی بیشتر با شاهنامه خودمان، خلاصه حماسه‌هایی مثل ایلیاد، اودیسه، انه‌اید را هم می‌خوانید. 
یكی از سؤال‌هایی كه ممكن است در حین خواندن شاهنامه برایمان پیش بیاید این است كه آیا داستان‌ها و شخصیت‌های این اثر سترگ، واقعی هستند یا افسانه‌ای؟ پرسشی كه داد جناب زرین‌كوب را درآورده و پاسخ روشن و البته عصبانی‌طوری ارائه كرده ‌است: «پاره‌ای از مردم كوته‌نظر (دور از جان ماها!) روایات شاهنامه را به كلی عاری از حقیقت یا آمیخته با افسانه دانسته و به استناد این فكر از عظمت و اهمیت آن غافل مانده‌اند. شك نیست كه مبادی تاریخ هر قوم و ملتی با اساطیر و افسانه‌های سخیف آمیخته است. از چین و هندوستان گرفته تا یونان و روم و از ملل ژرمن گرفته تا اقوام سامی، آغاز تمدن همه اُمم جهان در ظلمت افسانه سیر می‌كند و با این حال آن اساطیر و افسانه‌های واهی تا مدتی دراز در اذهان مردم رسوخ و نفوذ داشته است... صرف نظر از صحت و سقم روایات فردوسی، تا آن‌گاه كه مردمی جمشید و كیقباد را از خود دانسته و گودرز و رستم را پهلوان قومی خود می‌شمرند و به مأثر آنان افتخار كرده، به وجودشان مهر و علاقه می‌ورزند، رابطه قومی با یكدیگر دارند و ایرانی محسوب می‌شوند. بنابراین شاهنامه قصه باشد یا تاریخ حقیقت باشد یا افسانه، جهت جامعه ملت ایران و بنیان قویم ملیت ایرانی محسوب می‌شود.» 
 ماجرای سرایش بخش‌های مختلف شاهنامه با زبان لطیف و داستان‌گونه دكتر زرین‌كوب خواندنی است. مثلا هر چند می‌دانیم بخشی از تحلیل‌ها و برداشت‌های نویسنده نامور‌نامه ذوقی است، اما سخنان ایشان چنان از دل برآمده كه لاجرم بر دل ما هم می‌نشیند. مثلا بی‌چون و چرا می‌پذیریم كه فردوسی ابتدا داستان بیژن و منیژه را سروده و بعدها آن را به متن شاهنامه اضافه كرده است. داستانی كه تحت تأثیر زندگی عاشقانه فردوسی با بت زیبا و مهربانش است. 
دید دكتر زرین‌كوب به نبرد رستم و اسفندیار هم جالب است. به اعتقاد ایشان «فردوسی به هر دو پهلوان عشق می‌ورزد و دوست ندارد، هیچ‌یك از آنها حیثیت و آوازه پهلوانی خود را فدای زندگی نه‌چندان مطلوب بسازد.» اما عاقبت دلش به كشته شدن اسفندیار رضایت می‌دهد چون «شكست اسفندیار از رستم نه فقط شكست خانواده شاهی از یك خاندان محلی بود، بلكه در عین حال شكست قهرمان آیین زرتشت در برابر پهلوان آیین كهن غیرزرتشتی بود، اما شكست رستم از اسفندیار، واقعه‌ای فاجعه‌آمیزتر و غیرممكن تر محسوب می‌شد. شكست سنت‌های پهلوانی ایران در مقابل یك خاندان نوخاسته پادشاهی بود. شكست تمام تاریخ ایران در مقایل یك قهرمان دین تازه بود. اگر رستم شكست می‌خورد تمام حماسه‌هایی كه توسط پهلوانان پیش از او كسب شده بود از بین می‌رفت...» 
اگر بخواهیم نمونه‌های دیگری از این نگاه جذاب و متفاوت به شاهنامه را ذكر كنیم باید كل متن كتاب نامور‌نامه را اینجا كپی پیست كنیم، اما سعی كردیم مشتی نمونه خروار ارائه كنیم و مطمئن باشیم كه در اولین فرصت، این كتاب ارزشمند را در فهرست بلند بالای مطالعات‌تان قرار می‌دهید. 
نامورنامه، درباره فردوسی و شاهنامه، تألیف دكتر عبدالحسن زرین‌كوب است كه سال 1381 توسط نشر سخن انتشار یافته است.  
ضمیمه نوجوانه