در مراسم افطار رئیس‌جمهور چه گذشت؟

در مراسم افطار رئیس‌جمهور چه گذشت؟

دو سه روز قبل از برگزاری مهمانی افطار از طرف میراث فرهنگی به مرضیه حسن‌زهی خبر دادند كه یكی از مهمان‌های این دیدار صمیمانه است؛ دیداری كه درباره‌اش می‌گوید: از همان اول یعنی قبل از حركت به سمت تهران، قرار بر این بود كه از مشكلات و دردسرهای این حرفه بگویم اما چون سه دقیقه بیشتر وقت نداشتم سعی كردم به نكات مهم‌تر اشاره كنم؛ اتفاقا اول قرار بود روی بحث بیمه تاكید كنم، چون تامین اجتماعی ما هنرمندان سوزن‌دوز را بیمه كرده، اما اگر یك روز فقط یك روز هزینه بیمه را دیر بریزیم یا كارت صنعتگری ما یك روز دیر تمدید شود، بیمه كلا قطع می‌شود كه موضوع نگران‌كننده‌ای است.
اما چون یك وقت سه دقیقه‌ای برای كل دردهای هنرمندان سوزن‌دوز اختصاص داده شده بود، مرضیه حسن‌زهی بحث بیمه را به حال خودش رها كرد و رفت سراغ بقیه مشكلات: من به آقای روحانی گفتم، ما خانم‌های خیلی توانمندی در استانمان داریم. نگفتم خانم‌های نیازمند یا ضعیف یا محتاج كمك مادی، گفتم اینها توانمند هستند. هنری دارند كه می‌توانند از این هنرشان درآمد داشته باشند و آن را نه فقط به بازارهای داخلی كه به بازارهای جهانی عرضه كنند، ما اینجا برای این عرضه كمك می‌خواهیم. در حقیقت از ایشان خواستم كه فضایی برای تبلیغات و بهتر دیده شدن در اختیار ما بگذارد. مشكل بعدی‌ای كه این بانوی كارآفرین مطرح كرد، سررشته اش به گرانی‌های اخیر می‌رسید و حمایتی كه همه خواهانش هستند: به آقای روحانی گفتم، ما نیازمند حمایت هستیم چون نخ و پارچه كه ابزار كار ماست با ا‌رز‌دولتی به دست ما نمی‌رسد و به خاطر همین خیلی گران تمام می‌شود و اصلا نمی‌صرفد روی محصول كار كنیم. او در توضیح بیشتر می‌گوید: مواد اولیه كار ماهم مثل خیلی از كارها گران شده، قبلا پارچه متری 15 هزار تومان می‌خریدیم الان باید متری 40‌هزار تومان هزینه كنیم. نخی كه 25 هزارتومان بود الان صد هزار تومان شده و این آسیبی است كه بالارفتن قیمت‌ها به ما می‌زند.
بعد از این مشكل، حسن‌زهی انگشت‌های دست راستش را شمرد و رسید به اینجای قصه كه وام برای زنان سوزن‌دوز كیمیاست: با این‌كه در خبرها می‌گویند چند میلیارد وام برای كمك هزینه راه‌اندازی مشاغل صنایع‌دستی در نظر گرفته شده اما وقتی من و بقیه سوزن‌دوزها به بانك مراجعه می‌كنیم می‌گویند از وام خبری نیست. اگر هم باشد از ما ضامن كارمند می‌خواهند كه اینجا خیلی كم پیدا می‌شود. یك بار می‌گویند بروید تكی ثبت‌نام كنید یك بار هم می‌گویند گروهی.
حسن‌زهی ادامه می‌دهد: البته ما در خانه هنر هدی از همان اول یك صندوق داخلی و دفترچه پس‌انداز عمومی برای اعضا داریم و هرماه از هركدام از آنها مبلع ده هزارتومان می‌گیریم و سعی می‌کنیم با دادن وام‌های خرد به آنها كمك كنیم، اما برای توسعه كارمان به وام‌های بزرگ‌تر احتیاج داریم كه به دستمان نمی‌رسد. او به نمایندگی از بقیه هنرمندان سوزن‌دوز این مشكلات را به گوش رئیس‌جمهور رساند و آقای روحانی در جوابش لبخند زد؛ این را مرضیه حسن‌زهی به ما می‌گوید و ادامه می‌دهد: آقای روحانی حرف‌های من را شنیدند، سرشان را تكان دادند و لبخند زدند، از همان لبخندهای همیشگی و حرف دیگری ردو بدل نشد. ان‌شاءا... بعدا دوباره این حرف‌ها به گوششان برسد و برایشان یادآوری شود.