دزدی مادر و پسری از خانه‌ها
زن جوان برای این‌كه بتواند نقشه سرقت دوچرخه و كفش را از ساختمان‌ها به‌راحتی انجام دهد پسر 12 ساله‌اش را با خود می‌برد. او حتی برای این كار، دو خودروی وانت نیسان و پراید هم اجاره كرده بود تا لو نرود. چندی پیش ماموران كلانتری 173 امین‌آباد، در جریان سرقت دوچرخه‌ای قرار گرفتند. به دنبال اعلام این خبر تحقیقات آغاز شد و در بررسی‌های اولیه مأموران دریافتند زن جوان، همراه پسری نوجوان وارد محل سرقت شده و دوچرخه را سرقت كرده است.
مجید غمخوار
مأموران در ادامه تحقیقات و با بررسی دوربین مداربسته موفق به شناسایی سارق شده و متوجه شدند وی در كلانتری داوودآباد ورامین نیز سابقه سرقت دوچرخه و كفش داشته است. در ادامه تحقیقات كارآگاهان به بازبینی دوربین‌های مداربسته اطراف محل سرقت پرداخته و موفق شدند شماره پلاك خودروی پرایدی را به دست آورند كه زن جوان و پسرش برای اجرای نقشه سرقت كفش از آن استفاده كرده‌اند.
با به دست آمدن شماره پلاك خودروی پراید، كارآگاهان به سراغ راننده آن رفتند. مرد جوان كه ابتدا منكر آشنایی با زن سارق بود در ادامه تحقیقات و باتوجه به مدارك موجود در پرونده گفت: مدتی قبل، زن جوانی به نام فتانه را به عنوان مسافر سوار خودرویم كردم. او به من پیشنهاد كار داد و از آنجا كه پیشنهادش خوب بود آن را پذیرفتم. فتانه برای سرقت كفش از خانه‌ها نیاز به یك خودرو داشت. من، او و پسرش را تا مقابل خانه‌هایی كه قصد داشت از آنها سرقت كند می‌بردم و بعد از سرقت، آنها سوار بر خودرویم می‌شدند و برای این كار صد هزار تومان می‌گرفتم.
در ادامه بررسی‌ها با اطلاعاتی كه راننده پراید در اختیار تیم تحقیق قرار داد، كارآگاهان موفق شدند زن جوان را دستگیر كنند. سرهنگ حیدر مسن‌آبادی، رئیس كلانتری 173 امین‌آباد گفت: در ادامه تحقیقات خریدار دوچرخه‌های سرقتی نیز شناسایی شد و ماموران در مخفیگاهش 30 دوچرخه سرقتی كشف كردند.
زن جوان كه به غیر از سرقت دوچرخه، سرقت كفش از ساختمان‌ها را نیز مرتكب شده بود در گفت‌وگو با تپش به تشریح نحوه سرقت‌هایش پرداخت كه در ادامه می‌خوانید.
پسرت در این ماجرا چه نقشی داشت؟
پس از شناسایی خانه‌هایی كه مناسب سرقت بودند، همراه پسرم زنگ خانه‌ها را زده و به این بهانه كه همسایه‌تان هستم و كلید با خودم ندارم، از آنها می‌خواستم در را برایم باز كنند. آنها كه می‌دیدند بچه‌ای با من است، اعتماد كرده و در را باز می‌كردند. وجود یك بچه باعث می‌شد آنها به من شك نكنند.
وسایل سرقتی را چطور می‌بردی؟
در زندان با زن جوانی دوست شدم كه برادرش وانت نیسان داشت. زمانی كه تصمیم به سرقت دوچرخه می‌گرفتم، با برادر دوستم تماس می‌گرفتم و از او می‌خواستم به محل مورد نظر بیاید تا دوچرخه را حمل كند. وقتی سرقت در حد كفش بود، با راننده پرایدی تماس می‌گرفتم كه به‌تازگی با او آشنا شده بودم.
وسایل سرقتی را چقدر می‌فروختی؟
معمولا كفش‌های مارك و خوب را سرقت می‌كردم كه قیمت خریدشان هم بد نبود، اما دوچرخه‌ها را 200 هزار تومان می‌فروختم.
تا به حال به زندان رفته‌ای؟
بله شش بار. 12 سال از 38 سال عمرم را در زندان سپری كرده‌ام.
اعتیاد داری؟
شیشه زندگی‌ام را نابود كرد و باعث شد حتی بچه‌ام را هم در كار خلاف بیاورم.
با به دست آمدن شماره پلاك خودروی پراید، كارآگاهان به سراغ راننده آن رفتند. مرد جوان كه ابتدا منكر آشنایی با زن سارق بود در ادامه تحقیقات و باتوجه به مدارك موجود در پرونده گفت: مدتی قبل، زن جوانی به نام فتانه را به عنوان مسافر سوار خودرویم كردم. او به من پیشنهاد كار داد و از آنجا كه پیشنهادش خوب بود آن را پذیرفتم. فتانه برای سرقت كفش از خانه‌ها نیاز به یك خودرو داشت. من، او و پسرش را تا مقابل خانه‌هایی كه قصد داشت از آنها سرقت كند می‌بردم و بعد از سرقت، آنها سوار بر خودرویم می‌شدند و برای این كار صد هزار تومان می‌گرفتم.
در ادامه بررسی‌ها با اطلاعاتی كه راننده پراید در اختیار تیم تحقیق قرار داد، كارآگاهان موفق شدند زن جوان را دستگیر كنند. سرهنگ حیدر مسن‌آبادی، رئیس كلانتری 173 امین‌آباد گفت: در ادامه تحقیقات خریدار دوچرخه‌های سرقتی نیز شناسایی شد و ماموران در مخفیگاهش 30 دوچرخه سرقتی كشف كردند.
زن جوان كه به غیر از سرقت دوچرخه، سرقت كفش از ساختمان‌ها را نیز مرتكب شده بود در گفت‌وگو با تپش به تشریح نحوه سرقت‌هایش پرداخت كه در ادامه می‌خوانید.
پسرت در این ماجرا چه نقشی داشت؟
پس از شناسایی خانه‌هایی كه مناسب سرقت بودند، همراه پسرم زنگ خانه‌ها را زده و به این بهانه كه همسایه‌تان هستم و كلید با خودم ندارم، از آنها می‌خواستم در را برایم باز كنند. آنها كه می‌دیدند بچه‌ای با من است، اعتماد كرده و در را باز می‌كردند. وجود یك بچه باعث می‌شد آنها به من شك نكنند.
وسایل سرقتی را چطور می‌بردی؟
در زندان با زن جوانی دوست شدم كه برادرش وانت نیسان داشت. زمانی كه تصمیم به سرقت دوچرخه می‌گرفتم، با برادر دوستم تماس می‌گرفتم و از او می‌خواستم به محل مورد نظر بیاید تا دوچرخه را حمل كند. وقتی سرقت در حد كفش بود، با راننده پرایدی تماس می‌گرفتم كه به‌تازگی با او آشنا شده بودم.
وسایل سرقتی را چقدر می‌فروختی؟
معمولا كفش‌های مارك و خوب را سرقت می‌كردم كه قیمت خریدشان هم بد نبود، اما دوچرخه‌ها را 200 هزار تومان می‌فروختم.
تا به حال به زندان رفته‌ای؟
بله شش بار. 12 سال از 38 سال عمرم را در زندان سپری كرده‌ام.
اعتیاد داری؟
شیشه زندگی‌ام را نابود كرد و باعث شد حتی بچه‌ام را هم در كار خلاف بیاورم.
