نگاهی به وضعیت خانهداری زنان در جامعه ایران
شغل 62 درصدی
آخرین آمارهای رسمی نشان میدهد كه 62 درصد زنان كشور خانهدار هستند. شاید برخی این آمار را اینگونه هم ببینند كه 62درصد زنان كشور شاغل نیستند! اما آیا واقعا میتوان گفت خانمی كه در خانه حضور دارد، بیكار است؟ براساس تعاریف علمی، مجموعهای از وظایف به هم مرتبط برای به انجام رساندن یك هدف مشخص را شغل میگویند. با همین تعریف كوتاه میتوان بهراحتی تشخیص داد كه اتفاقا خانهداری یكی از مهمترین شغلهاست؛ شغلی كه ظریفترین، سختترین و بیشترین حجم از مجموعه كارهای یك زندگی مشترك را به خود اختصاص میدهد. در این گزارش علاوه بر آن كه از دریچه آمار و اینفوگرافی مروری كردهایم بر شرایط خانهداری زنان در كشورمان، با هم برشی كوتاه میزنیم به اهمیت حضور زنان در خانه.
یك صبح خیلی معمولی
گاهی با صدای خروس و جیكجیك گنجشكها و طبیعت روشن و گاهی در آپارتمان با نور اندكی كه از لابهلای پرده و پنجره خودش را پرت میكند داخل اتاق خواب، چشمهای اعضای خانواده باز میشود. همه اعضای خانواده به جز مادر؛ او معمولا چند ساعت قبلتر درست زمانی كه شیرینترین قسمت خواب ماست بیدار شده، نماز خوانده و آبی به صورتش زده و در آشپزخانه مقدمات یك صبحانه را برای دیگر اعضا آماده كرده است تا یك روز كاری برای همه آغاز شود؛ یكی به مدرسه برود، یكی دانشگاه، یكی محل كار و یكی كه خودش باشد و انبوهی فكر و دغدغه که در ذهنش بالا و پایین میرود.
خانواده دور هم صبحانه میخورند یا احتمالا با شتاب لقمهای برمیدارند و از در بیرون میروند و سرانجام آن كه باقیمیماند خانم خانه است. زن یا مادری كه هر روز بخشی از وجودش را همراه مرد خانه و فرزندانش از در بدرقه میكند. زنی كه آنقدر برای ما گاهی رفتار و كارهایش عادی میشود كه به قول شاعر كه سهراب سپهری باشد گاه به تاقچه عادت سپرده میشود و یادمان میرود سهم او از زندگی بیشترین، سختترین و ظریفترین كارهاست.
بیشترین كار زندگی
مادر یا خانم خانهدار معمولا پیش از همه چشمهایش را باز میكند و بعد از آنكه مطمئن شد فرزند یا فرزندانش آرام خوابیدهاند به خواب میرود، بیشترین فعالیت روزانه را انجام میدهد و كمترین حق را برای خود قائل است، از گوشه گوشه زندگی گرد و غبار را میتكاند، آنقدر كه چند روز غیبت او نشان میدهد تا چه اندازه زندگی را میتواند خاك دربر بگیرد.
بهراحتی میگوییم هیچ چیز غذای خانگی نمیشود! اما همین غذای خانگی معجزه عشق و هنری است كه چاشنیاش را فقط خانم خانه و مادر خانه در دست دارد. بیرون كردن رخت خستگی از تن همسر و هدایت و تربیت فرزندان را وظیفه خود میداند، در حالی كه این وظیفه به معنای كار و تلاش شبانهروزی برای اوست. دیگران چون از كاری خسته میشوند شكایت میكنند، اما او گلهای از كار زیاد ندارد. او خود را به تلاش همیشگی عادت داده است.
سختترین كارهای زندگی
زندگی مالامال از افتوخیز و فرازونشیب است. شادی و غم با هم آمیخته و سیاهی شب و روشنی روز را با هم تلفیق میكند. در سختیها همه به پناهگاهی احتیاج دارند كه تا فصل رسیدن آرامش در آن به سربرند و با دلداری و محبت او روحیه مجدد بگیرند. آن پناهگاه انرژیبخش مگر كسی جز مادر و خانم خانه است؟ وقتی میشنود همسرش ورشكست شده، پسرش تصادف كرده، دخترش در زندگی زناشویی دچار بحران شده، بیماری گریبان عضوی از خانواده را گرفته یا هر اتفاق بد دیگری رخ داده در همان لحظات پر استرس و سخت از جا برمیخیزد و دست دیگران را میگیرد تا با كمكش بتوانند از شرایط سخت عبور كنند.
همین هفته گذشته پیكر حاج حیدر از سوریه به خانه برگشت، همسر شهید جنتی در بدرقه باشكوه مردم جلوی در ایستاده بود، لبخند میزد اما پشت آن لبخند چند سال سختی بود و سالها دشواری پیش رو. از این لبخندها و دشواریها در سالهای دفاع مقدس هم ما در كشورمان كم ندیده ایم، زنهای بسیاری همسر از دست دادند و برای همیشه پشت و پناه خانه ماندند.
در تنگناهای اقتصادی این روزها كه شبیه جنگی تمامعیار است، چه كسی سخت ترین مدیریت را داخل خانه انجام میدهد؟ چه كسی خرج و برج زندگی را تنظیم میكند تا آب در دل فرزندان و همسرش تكان نخورد، خودش كمتر میخورد و میپوشد اما به روی كسی نمیآورد.
ظریفترین كارهای زندگی
با هوش و درایت همچون نخ، دانههای تسبیح را به هم پیوند میدهد. اگر بین اعضای خانواده اختلاف بیفتد آنها را با هم آشتی میدهد. خواستهها و نصیحتها را به نحوی مطرح میكند كه غرور كسی نشكند. اگر فرزند از او چیزی میخواهد كه برآوردن آن در توانایی مرد خانه نیست، مدبرانه از فرزند میخواهد كمی صبر كند، آنگاه از مبلغی كه برای تهیه وسیلهای لازم در خانه پسانداز كرده هزینه میكند و خرید وسیله را معلق میكند تا به این ترتیب هم فرزند به خواسته خود برسد و هم پدر احساس سرشكستگی نكند. انعطافپذیری و درایت او هر غیرممكنی را ممكن میكند. لطافت وجود او سختیهای زندگی را هموار و به پایان رساندن روز سخت را به امید داشتن فردای بهتر امكانپذیر میكند. تربیت فرزند، رسیدگی به درس و مشق، رفت و آمد به انواع كلاسهای درسی و تفریحی و قصهگفتن و قصهشنیدن... این زن است، معجزهای كه بیشترین، سختترین و ظریفترین وظایف را در خانه بر دوش میكشد.
مکث
آمارها میگویند62 درصد زنان ایران خانهدار هستند. در این میان سهم زنان روستایی 68 درصد و زنان شهری 59 درصد است.
جالب است بدانید استان قم بیشترین زنان خانهدار شهری را دارد و استان کهگیلویهو بویر احمد هم کمترین زنان شهری خانهدار را به خود اختصاص دادهاست. این آمار درباره زنان روستایی به ترتیب به استانهای همدان و سیستانو بلوچستان تعلق دارد
گاهی با صدای خروس و جیكجیك گنجشكها و طبیعت روشن و گاهی در آپارتمان با نور اندكی كه از لابهلای پرده و پنجره خودش را پرت میكند داخل اتاق خواب، چشمهای اعضای خانواده باز میشود. همه اعضای خانواده به جز مادر؛ او معمولا چند ساعت قبلتر درست زمانی كه شیرینترین قسمت خواب ماست بیدار شده، نماز خوانده و آبی به صورتش زده و در آشپزخانه مقدمات یك صبحانه را برای دیگر اعضا آماده كرده است تا یك روز كاری برای همه آغاز شود؛ یكی به مدرسه برود، یكی دانشگاه، یكی محل كار و یكی كه خودش باشد و انبوهی فكر و دغدغه که در ذهنش بالا و پایین میرود.
خانواده دور هم صبحانه میخورند یا احتمالا با شتاب لقمهای برمیدارند و از در بیرون میروند و سرانجام آن كه باقیمیماند خانم خانه است. زن یا مادری كه هر روز بخشی از وجودش را همراه مرد خانه و فرزندانش از در بدرقه میكند. زنی كه آنقدر برای ما گاهی رفتار و كارهایش عادی میشود كه به قول شاعر كه سهراب سپهری باشد گاه به تاقچه عادت سپرده میشود و یادمان میرود سهم او از زندگی بیشترین، سختترین و ظریفترین كارهاست.
بیشترین كار زندگی
مادر یا خانم خانهدار معمولا پیش از همه چشمهایش را باز میكند و بعد از آنكه مطمئن شد فرزند یا فرزندانش آرام خوابیدهاند به خواب میرود، بیشترین فعالیت روزانه را انجام میدهد و كمترین حق را برای خود قائل است، از گوشه گوشه زندگی گرد و غبار را میتكاند، آنقدر كه چند روز غیبت او نشان میدهد تا چه اندازه زندگی را میتواند خاك دربر بگیرد.
بهراحتی میگوییم هیچ چیز غذای خانگی نمیشود! اما همین غذای خانگی معجزه عشق و هنری است كه چاشنیاش را فقط خانم خانه و مادر خانه در دست دارد. بیرون كردن رخت خستگی از تن همسر و هدایت و تربیت فرزندان را وظیفه خود میداند، در حالی كه این وظیفه به معنای كار و تلاش شبانهروزی برای اوست. دیگران چون از كاری خسته میشوند شكایت میكنند، اما او گلهای از كار زیاد ندارد. او خود را به تلاش همیشگی عادت داده است.
سختترین كارهای زندگی
زندگی مالامال از افتوخیز و فرازونشیب است. شادی و غم با هم آمیخته و سیاهی شب و روشنی روز را با هم تلفیق میكند. در سختیها همه به پناهگاهی احتیاج دارند كه تا فصل رسیدن آرامش در آن به سربرند و با دلداری و محبت او روحیه مجدد بگیرند. آن پناهگاه انرژیبخش مگر كسی جز مادر و خانم خانه است؟ وقتی میشنود همسرش ورشكست شده، پسرش تصادف كرده، دخترش در زندگی زناشویی دچار بحران شده، بیماری گریبان عضوی از خانواده را گرفته یا هر اتفاق بد دیگری رخ داده در همان لحظات پر استرس و سخت از جا برمیخیزد و دست دیگران را میگیرد تا با كمكش بتوانند از شرایط سخت عبور كنند.
همین هفته گذشته پیكر حاج حیدر از سوریه به خانه برگشت، همسر شهید جنتی در بدرقه باشكوه مردم جلوی در ایستاده بود، لبخند میزد اما پشت آن لبخند چند سال سختی بود و سالها دشواری پیش رو. از این لبخندها و دشواریها در سالهای دفاع مقدس هم ما در كشورمان كم ندیده ایم، زنهای بسیاری همسر از دست دادند و برای همیشه پشت و پناه خانه ماندند.
در تنگناهای اقتصادی این روزها كه شبیه جنگی تمامعیار است، چه كسی سخت ترین مدیریت را داخل خانه انجام میدهد؟ چه كسی خرج و برج زندگی را تنظیم میكند تا آب در دل فرزندان و همسرش تكان نخورد، خودش كمتر میخورد و میپوشد اما به روی كسی نمیآورد.
ظریفترین كارهای زندگی
با هوش و درایت همچون نخ، دانههای تسبیح را به هم پیوند میدهد. اگر بین اعضای خانواده اختلاف بیفتد آنها را با هم آشتی میدهد. خواستهها و نصیحتها را به نحوی مطرح میكند كه غرور كسی نشكند. اگر فرزند از او چیزی میخواهد كه برآوردن آن در توانایی مرد خانه نیست، مدبرانه از فرزند میخواهد كمی صبر كند، آنگاه از مبلغی كه برای تهیه وسیلهای لازم در خانه پسانداز كرده هزینه میكند و خرید وسیله را معلق میكند تا به این ترتیب هم فرزند به خواسته خود برسد و هم پدر احساس سرشكستگی نكند. انعطافپذیری و درایت او هر غیرممكنی را ممكن میكند. لطافت وجود او سختیهای زندگی را هموار و به پایان رساندن روز سخت را به امید داشتن فردای بهتر امكانپذیر میكند. تربیت فرزند، رسیدگی به درس و مشق، رفت و آمد به انواع كلاسهای درسی و تفریحی و قصهگفتن و قصهشنیدن... این زن است، معجزهای كه بیشترین، سختترین و ظریفترین وظایف را در خانه بر دوش میكشد.
مکث
آمارها میگویند62 درصد زنان ایران خانهدار هستند. در این میان سهم زنان روستایی 68 درصد و زنان شهری 59 درصد است.
جالب است بدانید استان قم بیشترین زنان خانهدار شهری را دارد و استان کهگیلویهو بویر احمد هم کمترین زنان شهری خانهدار را به خود اختصاص دادهاست. این آمار درباره زنان روستایی به ترتیب به استانهای همدان و سیستانو بلوچستان تعلق دارد