اهالی چه گفتند؟
رضا كه در منطقه 22 بههمن زندگی میكند، درباره زمان زلزله به جامجم گفت: «در مغازه مشغول كار بودم كه ابتدا صدایی شبیه ترك خوردن سنگ از زیر پایم حس كردم و بعد زمین شروع به لرزیدن گرفت. وسایل مغازه از قفسهها روی زمین میریخت. سریع از مغازه بیرون آمدم. شدت زلزله به حدی بود كه بهسختی راه میرفتم و به در و دیوار میخوردم. فكر كنم حدود 15 ثانیهای زمین لرزید. دیوار تعدادی از خانهها ریخته بود و سنگ نمای ساختمانها بود كه روی زمین سقوط میكرد. در محله ما كسی زخمی نشد فقط گفتند یك نفر سكته كرده و فوت كرده است.» مهدی هم در زمان زلزله در خانهاش بود و روایتی دیگر از زلزله دارد. «عصركار هستم و روزها در خانه میمانم. در حال تماشای تلویزیون بودم كه لوستر شروع به تكان خوردن كرد و زمین زیر پایم میلرزید. حس میكردی روی تشك راه میروی و تعادل نداری. نوزادم را در آغوش گرفتم و از راه پله به بیرون از خانه حركت كردیم. پایم پیچ خورد اما به سختی تعادلم را حفظ كردم. صدای جیغ زنان و فریاد مردان و گریه بچهها از كوچه و داخل خانهها شنیده میشد. جوانان محل به كمك سالخوردهها رفتند و آنها را از خانه بیرون آوردند. بعد از زلزله اصلی همچنان زمین میلرزد و جرات بیرون رفتن از خانه را نداریم.»
تیتر خبرها