یادداشتهایی درباره تجربه زندگی در پایتخت پرجمعیتترین كشور جهان
پكنگردی با یك استاد زبان فارسی
احسان سالمی
از چینی كه میشناسید تا چینی كه باید بشناسید، تفاوت از زمین تا آسمان است؛ كشوری كه همیشه برای ما ایرانیها به دو نماد كار و البته جنسهای كمكیفیت شناخته میشود، ولی واقعیت آن است كه این دو تصویر ذهنی نمیتواند نمایانگر همه آن چیزی باشد كه ما میتوانیم از چین در ذهنمان داشته باشیم؛ كشوری با جمعیت میلیاردی كه تاریخ و فرهنگش ارتباطی ناگسستنی با تاریخ و فرهنگ ایرانزمین دارد.
محمد دهقانی یكی از اساتید زبان فارسی است كه در بازه زمانی سالهای 1384 تا 1385 به عنوان مدرس زبان فارسی در دانشگاه پكن تدریس میكرده است. او خاطراتش را از این سفر حدودا یك ساله در قالب كتابی با عنوان «یادداشتهای پكن» منتشر كرده است.
دهقانی در این سفر نه از منظر یك جهانگرد كه اتفاقا از منظر یك استاد دانشگاه با همان ریزبینی و نكتهسنجی و گاهی سختگیری كه همه ما از اساتید دانشگاه در ذهن داریم، به روایت خاطراتش از سفر به چین پرداخته است. همین نگاه نكتهسنج و سختگیرانه هم است كه باعث شده تا راوی اثر با كنار گذاشتن تعارفهای مرسوم بین ما ایرانیها، به روایت صادقانه و دقیق از فرهنگ و جامعه چین بپردازد.
راوی در كنار مرور آنچه كه خود دیده، نیم نگاهی نیز به روایتهای گذشتگان از فرهنگ و تاریخ چین دارد و سعی كرده تا در كنار معرفی وضعیت آن روز جامعه چین، روایتهایی نیز از گذشته این جامعه بزرگ آسیایی در خلال نوشتههای او، جای دهد.
دهقانی به عنوان یك استاد زبان فارسی، در بخشهایی از این كتاب به تحلیل زبان چینی و شعرهای چینی نیز پرداخته است و بخش انتهایی كتابش را به ترجمه فارسی چند شعر چینی مهم اختصاص داده است كه خواندن این اشعار نیز میتواند كمك بیشتری برای آشنایی با فرهنگ مردم پرجمعیتترین كشور جهان باشد.
ماجرای بازدید از كاخ تابستانی امپراتوران چین
هر چه كثیفتر باشی، سالمتر میمانی!
بناهای تاریخی چین از جمله ویژگیهای خاص و ویژه این كشور است كه همه ساله گردشگران زیادی برای دیدن آن به چین سفر میكنند. دهقانی نیز در بخشهای مختلفی از سفرش در ارتباط با بازدید از این بناهای تاریخی نوشته است. او در ارتباط با بازدید از بنای معروفی به نام «ایهه یوئن» مینویسد: «خیابان غربی دانشگاه پكن مستقیما به ایهه یوئن، كاخ تابستانی امپراتوران چین، ختم میشود كه در شمالغربی شهر واقع شده است. نخستین بار به لطف و دلالت شنیی مینگ، دانشجوی كارشناسیارشد زبان و ادبیات فارسی كه نام فارسی «سیمین» بر خود نهاده بود، به ایهه یوئن رفتیم. سوار اتوبوس شدیم. اتوبوس اصلا تمیز نبود. چینیها در مجموع به نظافت چندان اهمیتی نمیدهند. از زبان سیمین شنیدم كه معتقدند: «هر چه كثیفتر باشی، سالمتر میمانی!» وارد كاخ كه شدیم، اولین چیزی كه نظرم را جلب كرد، مجسمه ابوالهولی بود كه سری شبیه شیر، شاخ و سمی چون گاو، بدنی چون اژدها پرفَلس و دُمی مثل اسب داشت. این جانور خیالی عجیب را چینیها نماد قدرت میدانند. از هیبت ترسناك آن معلوم بود كه قدرت در ضمیر چینیها با غرابت و رازناكی و هولانگیزی همراه است. آنسوتر صخرهای بزرگ دیده میشد. پادشاهان چین علاقه عجیبی به سنگ و صخره داشتهاند. صخرههای عظیم را كه وزن آنها گاهی به چند ده تُن میرسد از راههای دور آورده و در میان باغها یا در حیاط كاخهای خود كاشتهاند.
عادتهای غذایی عجیب چینیها
تخممرغهای گندیده خوشمزه!
چینیهای در زمینه غذایی عادتهای خاصی دارند كه بعید است هیچ ایرانی بتواند روزی خود را با آن مطابقت بدهد. نویسنده «یادداشتهای پكن» یكی از موارد مواجهه خود با یكی از این عادتهای خاص را اینگونه شرح میدهد: «در چین تخممرغ یكی از مهمترین اقلام غذایی است. آن را در اكثر غذاها به شكل مختلف مصرف میكنند، اما عجیبترین شكلش همان است كه غیرچینیها معمولا به آن «تخممرغ گندیده» میگویند. اولین بار كه میخواستم تخممرغ بخرم، چون اسم چینی آن را نمیدانستم، ناچار شدم چند بار فروشگاه را دور بزنم تا بلكه در گوشهای تخممرغ پیدا كنم. تخممرغهایی كه خریده بودم به طرزی چنان جذاب و چشمنواز بستهبندی شده بودند كه اگر روبانی به دورش میبستی شكل هدیهای گرانبها را به خود میگرفت. روز بعد یكی از آنها را برای صبحانه آبپز كردم. اما به محض اینكه آن را شكستم، چنان بوی ناهنجاری از آن برخاست كه فورا روانه سطل آشغالش كردم. بسته تخممرغها را با خود به كلاس بردم و به دانشجوها نشان دادم. برایم توضیح دادند كه آنچه خریدهام از انواع گرانقیمت و مخصوص تخممرغ است. تخممرغهای «مخصوص و خوشمزه» را به دانشجویان بخشیدم و در عوض یاد گرفتم كه هر وقت تخممرغ معمولی میخواهم كافی است به فروشنده بگویم: «وُ یائو جیدَن.»
از عزیز ایرانیها تا عزیز چینیها
علاقه به ایران به خاطر مخالفت با آمریكا و اسرائیل
شرح وضعیت زندگی مسلمانان در چین نیز یكی دیگر از بخشهای مهم و خواندنی «یادداشتهای پكن» است. در بخشی از روایت این كتاب از بازدید راوی اثر از یكی از روستاهای مسلماننشین چین و بخش قبرستان این روستا میخوانیم: «یوسف (در چین از هر ده مسلمانی كه دیدم دستكم پنج تا هفت نفرشان نام یوسف یا یونس داشتند!) راهنمای ما توضیح داد كه عبارت «العزیز فیالجنه» را فقط برای مادران مینویسیم. گفتم در ایران هم خیلیها به مادرشان «عزیز» میگویند منتها وقتی كه زنده است. لازم نیست بمیرد تا عزیز شود! در مسجد روستا كه نسبتا بزرگ و آباد بود، نماز خواندیم. چیزی كه نظر مرا به شدت جلب كرده بود، این نكته بود كه جوانان مسلمان روستا كه غالبا تحصیلكرده و هنرمند بودند اگر علاقهای به ایران داشتند، به سبب فرهنگی نبود، بلكه موجب اصلی این علاقه مخالفت رسمی دولت ایران بود با آمریكا و اسرائیل و طرفداریاش از فلسطینیها. این چینیهای جوان همگی از این كه دولت ایران طرفدار حماس است، اظهار خرسندی میكردند.»
محمد دهقانی یكی از اساتید زبان فارسی است كه در بازه زمانی سالهای 1384 تا 1385 به عنوان مدرس زبان فارسی در دانشگاه پكن تدریس میكرده است. او خاطراتش را از این سفر حدودا یك ساله در قالب كتابی با عنوان «یادداشتهای پكن» منتشر كرده است.
دهقانی در این سفر نه از منظر یك جهانگرد كه اتفاقا از منظر یك استاد دانشگاه با همان ریزبینی و نكتهسنجی و گاهی سختگیری كه همه ما از اساتید دانشگاه در ذهن داریم، به روایت خاطراتش از سفر به چین پرداخته است. همین نگاه نكتهسنج و سختگیرانه هم است كه باعث شده تا راوی اثر با كنار گذاشتن تعارفهای مرسوم بین ما ایرانیها، به روایت صادقانه و دقیق از فرهنگ و جامعه چین بپردازد.
راوی در كنار مرور آنچه كه خود دیده، نیم نگاهی نیز به روایتهای گذشتگان از فرهنگ و تاریخ چین دارد و سعی كرده تا در كنار معرفی وضعیت آن روز جامعه چین، روایتهایی نیز از گذشته این جامعه بزرگ آسیایی در خلال نوشتههای او، جای دهد.
دهقانی به عنوان یك استاد زبان فارسی، در بخشهایی از این كتاب به تحلیل زبان چینی و شعرهای چینی نیز پرداخته است و بخش انتهایی كتابش را به ترجمه فارسی چند شعر چینی مهم اختصاص داده است كه خواندن این اشعار نیز میتواند كمك بیشتری برای آشنایی با فرهنگ مردم پرجمعیتترین كشور جهان باشد.
ماجرای بازدید از كاخ تابستانی امپراتوران چین
هر چه كثیفتر باشی، سالمتر میمانی!
بناهای تاریخی چین از جمله ویژگیهای خاص و ویژه این كشور است كه همه ساله گردشگران زیادی برای دیدن آن به چین سفر میكنند. دهقانی نیز در بخشهای مختلفی از سفرش در ارتباط با بازدید از این بناهای تاریخی نوشته است. او در ارتباط با بازدید از بنای معروفی به نام «ایهه یوئن» مینویسد: «خیابان غربی دانشگاه پكن مستقیما به ایهه یوئن، كاخ تابستانی امپراتوران چین، ختم میشود كه در شمالغربی شهر واقع شده است. نخستین بار به لطف و دلالت شنیی مینگ، دانشجوی كارشناسیارشد زبان و ادبیات فارسی كه نام فارسی «سیمین» بر خود نهاده بود، به ایهه یوئن رفتیم. سوار اتوبوس شدیم. اتوبوس اصلا تمیز نبود. چینیها در مجموع به نظافت چندان اهمیتی نمیدهند. از زبان سیمین شنیدم كه معتقدند: «هر چه كثیفتر باشی، سالمتر میمانی!» وارد كاخ كه شدیم، اولین چیزی كه نظرم را جلب كرد، مجسمه ابوالهولی بود كه سری شبیه شیر، شاخ و سمی چون گاو، بدنی چون اژدها پرفَلس و دُمی مثل اسب داشت. این جانور خیالی عجیب را چینیها نماد قدرت میدانند. از هیبت ترسناك آن معلوم بود كه قدرت در ضمیر چینیها با غرابت و رازناكی و هولانگیزی همراه است. آنسوتر صخرهای بزرگ دیده میشد. پادشاهان چین علاقه عجیبی به سنگ و صخره داشتهاند. صخرههای عظیم را كه وزن آنها گاهی به چند ده تُن میرسد از راههای دور آورده و در میان باغها یا در حیاط كاخهای خود كاشتهاند.
عادتهای غذایی عجیب چینیها
تخممرغهای گندیده خوشمزه!
چینیهای در زمینه غذایی عادتهای خاصی دارند كه بعید است هیچ ایرانی بتواند روزی خود را با آن مطابقت بدهد. نویسنده «یادداشتهای پكن» یكی از موارد مواجهه خود با یكی از این عادتهای خاص را اینگونه شرح میدهد: «در چین تخممرغ یكی از مهمترین اقلام غذایی است. آن را در اكثر غذاها به شكل مختلف مصرف میكنند، اما عجیبترین شكلش همان است كه غیرچینیها معمولا به آن «تخممرغ گندیده» میگویند. اولین بار كه میخواستم تخممرغ بخرم، چون اسم چینی آن را نمیدانستم، ناچار شدم چند بار فروشگاه را دور بزنم تا بلكه در گوشهای تخممرغ پیدا كنم. تخممرغهایی كه خریده بودم به طرزی چنان جذاب و چشمنواز بستهبندی شده بودند كه اگر روبانی به دورش میبستی شكل هدیهای گرانبها را به خود میگرفت. روز بعد یكی از آنها را برای صبحانه آبپز كردم. اما به محض اینكه آن را شكستم، چنان بوی ناهنجاری از آن برخاست كه فورا روانه سطل آشغالش كردم. بسته تخممرغها را با خود به كلاس بردم و به دانشجوها نشان دادم. برایم توضیح دادند كه آنچه خریدهام از انواع گرانقیمت و مخصوص تخممرغ است. تخممرغهای «مخصوص و خوشمزه» را به دانشجویان بخشیدم و در عوض یاد گرفتم كه هر وقت تخممرغ معمولی میخواهم كافی است به فروشنده بگویم: «وُ یائو جیدَن.»
از عزیز ایرانیها تا عزیز چینیها
علاقه به ایران به خاطر مخالفت با آمریكا و اسرائیل
شرح وضعیت زندگی مسلمانان در چین نیز یكی دیگر از بخشهای مهم و خواندنی «یادداشتهای پكن» است. در بخشی از روایت این كتاب از بازدید راوی اثر از یكی از روستاهای مسلماننشین چین و بخش قبرستان این روستا میخوانیم: «یوسف (در چین از هر ده مسلمانی كه دیدم دستكم پنج تا هفت نفرشان نام یوسف یا یونس داشتند!) راهنمای ما توضیح داد كه عبارت «العزیز فیالجنه» را فقط برای مادران مینویسیم. گفتم در ایران هم خیلیها به مادرشان «عزیز» میگویند منتها وقتی كه زنده است. لازم نیست بمیرد تا عزیز شود! در مسجد روستا كه نسبتا بزرگ و آباد بود، نماز خواندیم. چیزی كه نظر مرا به شدت جلب كرده بود، این نكته بود كه جوانان مسلمان روستا كه غالبا تحصیلكرده و هنرمند بودند اگر علاقهای به ایران داشتند، به سبب فرهنگی نبود، بلكه موجب اصلی این علاقه مخالفت رسمی دولت ایران بود با آمریكا و اسرائیل و طرفداریاش از فلسطینیها. این چینیهای جوان همگی از این كه دولت ایران طرفدار حماس است، اظهار خرسندی میكردند.»