نبود پزشك جان پسربچه 5 ساله را گرفت
نیش محــرومیت
همین چند روز پیش بود كه معلم یكی از روستای ایذه خوزستان از پیدا كردن دهها عقرب رنگارنگ و ریز و درشت در كلاس درس خود خبر داد و تصاویرش را در فضای مجازی منتشر كرد. فقط مردم روستاهای خوزستان با عقربها همزیستی نمیكنند و سیستان و بلوچستان هم دست كمی از خوزستان ندارد و چیزی كه زیاد در آن به چشم میخورد، عقربهایی است كه گاهی،كوچك و بزرگ را بیهوا میگزند و برخی افراد چند ساعت بعد بهخاطر در دسترس نبودن پادزهر و امكانات درمانی فوت میكنند. به عقربگزیدگی در سیستان و بلوچستان، زنبورگزیدگی را هم اضافه كنید. حدود یك هفته پیش، شمع عمر پسربچه پنج سالهای به نام عبدالرحمان بلوچی بهعلت نیش این حشره و نبود امكانات درمانی در محل زندگیاش، خیلی زود خاموش شد. پیدا كردن پدر عبدالرحمان كوچولو كار راحتی نبود. او در روستای چیل بُن و جایی زندگی میكند كه بهقول یكی از اقوامش، از همه چیز محروم است. حتی دكل مخابرات هم ندارد تا بتوانیم با پدر مستقیم صحبت كنیم چه برسد به امكانات درمانی. به همین علت با واسطه سلیم بلوچی، یكی از اقوام عبدالرحمان و تماس او با چند نفر دیگر توانستیم پدر پسربچه فوت شده را پیدا و با او در مورد حادثهای كه باعث مرگ فرزندش شده است، صحبت كنیم.
لیلا حسین زاده
پدر به زبان فارسی مسلط نیست و برادرش كه كنارش نشسته است، به عنوان مترجم، حرفهای او را برای ما ترجمه میكند. از ته صدای غمگین و ضعیف پدر میشود فهمید حال و روز خوبی ندارد. مراسم عزا در خانهاش برقرار است، اما قبول میكند چند دقیقه با تپش صحبت كند. او از روز حادثه تعریف میكند: «نزدیك غروب بود كه عبدالرحمان به خانه آمد.گفت زنبور صورت و دستش را نیش زده است. تشنهاش بود و آب خواست. به او آب دادیم، اما چند لحظه بعد حالش بد شد وگفت شكمم درد میكند. همیشه وقتی بیماری داریم، او را به مركز درمانی و بهداشتی مهبان منتقل میكنیم. طی مسیر از چیل بن تا مهبان بهخاطر ناهموار بودنش، 45 دقیقه زمان برد، اما دكتر نبود كه پسرم را درمان كند. گفتند نزدیك دو ماه است اینجا دكتر ندارد. هیچ كاری از دستشان برنمی آمد و باید او را به شهرستان نیكشهر می بردیم. برای همین دوباره از مهبان به سمت شهرستان نیكشهر حركت كردیم كه طی كردن این مسیر پرپیچ و خم، دستكم 50 دقیقه زمان برد. »
پدر ملتهب و نگران در حالیكه عبدالرحمان بیهوش را در آغوش داشت، وارد بیمارستان نیكشهر شد. پسر بچه را تحویل كادر اورژانس داد و گوشهای نشست تا خبر سلامت فرزندش را به او بدهند. در حالیكه پدر آرام و قرار نداشت و مادر حدود صد كیلومتر دورتر از خانه، بیخبر از فرزندش كوچكش، از ناراحتی به خود میپیچید، پزشكان بیمارستان
15 دقیقه بعد به پدر خبر دادند فرزندش فوت شده است.
در بعضی سایتهای خبری نوشته شده پدر عبدالرحمان، پسرش را دیر به مركز درمانی منتقل كرده است. عموی عبدالرحمان از شنیدن این موضوع به شدت آشفته میشود و با لحنی تند و عصبانی میگوید: «كدام پدری است كه اگر فرزندش بیمار شد، او را دیر به بیمارستان منتقل كند؟ مگر چنین چیزی ممكن است؟ كدام پدری حاضر است چنین ظلمی در حق فرزندش كند؟ دروغ نوشتهاند خانم. از وقتی عبدالرحمانگفت زنبور نیشش زده است و دل درد دارد، برادرم حتی یك لحظه هم درنگ نكرد و او را به درمانگاه برد. درمانگاه مهبان دو ماه است دكتر ندارد. جاده درست و حسابی هم كه نداریم بچه را بهموقع به دكتر و بیمارستان برسانیم. بدبختی كشیدیم. برادرزادهام به همین راحتی از دست رفت. برویم به چه كسی شكایت كنیم؟»
زندگی در یك سیاره دیگر
از آه بلند وكشداری كه سلیم بلوچی، دهیار روستای تیتران دن نیكشهر میكشد، خیلی خوب میشود فهمید اوضاع درمانی در برخی روستاهای سیستان و بلوچستان اصلا خوب نیست. به قول خودش، انگار ساكنانش در سیاره دیگری زندگی میكنند. در فقر و محرومیت كامل و به هیچ چیز دسترسی ندارند. نه دكل مخابرات، نه جاده هموار، نه اینترنت و نه حتی دكتر و دوا و درمان. او میگوید: روستای چیل بن، جزو منطقه گرگان شهرستان نیكشهر است كه 14 پارچه روستا دارد. جز یك روستا كه دكل مخابرات دارد، بقیه روستاها از همه چیز محرومند. خود من دهیار منطقه تیتران دن هستم كه در آنجا دكل مخابرات نداریم. حدود دوماه است درمانگاه مهبان دكتر ندارد. مریض بیچاره یا باید بمیرد یا اگر دوام بیاورد، به بیمارستان نیكشهر منتقل
میشود.
از وقتی در مورد مرگ عبدالرحمان مصاحبه كردهام، مرا به ادارات كشاندهاند كه چرا گفتی دكتر و دارو نیست. چه باید بگویم؟ مگر داشتیم و دروغ گفتهام؟ خدا را شكر در فضای مجازی از من حمایت كردند و از این قضیه خوشحال هستم، اما به امكانات نیاز داریم. عبدالرحمان فوت شد، اما ممكن است زنبور بزرگسال یا كودك دیگری را نیش بزند. آیا او هم بهدلیل در دسترس نبودن مركز درمانی و دكتر و درمان محكوم به مرگ است؟
فقط چند دقیقه!
زنبورگزیدگی بعضی وقتها با یك ورم و درد جزئی ختم به خیر میشود، اما بعضی وقتها هم به فاصله چند ساعت یا حتی چند دقیقه خیلی راحت جان میگیرد. از دكتر طاهره سوری، متخصص بیماریهای عفونی راهكار خواستیم تا مردم بخوانند که شاید بتوانیم جلوی مرگ و میر ناشی از زنبورگزیدگی را بگیریم، اما او میگوید شوك آنافیلاكسی كه در پی نیش زنبور به فرد وارد میشود، بهقدری وحشتناك است كه بیمار به سرعت و در مدت چند دقیقه باید به مركز درمانی منتقل و با انجام عمل احیا، داروی ضد حساسیت به او تزریق شود. به گفته او، در این شرایط افرادی كه اقدامات تخصصی انجام ندادهاند، نمیتوانند كار خاصی بكنند و در اولین فرصت، بیمارشان را باید به مركز درمانی منتقل كنند. آنطور كه این متخصص عفونی توضیح میدهد، همیشه هم اینطور نیست و گاهی حتی فرد در داخل مركز درمانی دچار شوك آنافیلاكسی میشود و اقدامات درمانی روی او جواب نمیدهد و فوت میكند.