جراحی مغز و اعصاب خشونت و ظرافت در كنار هم
بافت عصبی در بدن انسان از بسیاری جهات بسیار خاص و متفاوت است؛ تكثیر سلولهای عصبی اتفاق نمیافتد، ارتباط این سلولها با هم بسیار پیچیده و ناشناخته است و عملكرد متفاوت و متعددی در هر قسمت كوچك این بافت وجود دارد. این بافت حساس، زرد تا كرمرنگ و با عروق ظریف چه در مورد مغز و چه در مورد نخاع، توسط محافظی استخوانی و سخت حمایت میشود: جمجمه و ستون فقرات. طبیعتا بیماریهای این دستگاه هم گاهی بافت عصبی و گاهی بافت استخوانی را درگیر میكند.
جراح مغز و اعصاب و ستون فقرات وظیفه حفظ سلامت بافت عصبی و برقراری و پایداری استخوانهای محافظ آن را بهعهده دارد. برای رسیدن به تومور مغزی، باید اول با دریل استخوان سخت جمجمه باز شود و بعد شاهد بافت لطیف مغز خواهیم بود كه توسط تومور مورد تهاجم قرار گرفته. جدا كردن تومور از مغز سالم نیازمند ظرافت بسیار و متفاوت با سایر جراحیهاست تا آنچه مایه حركت، تكلم، تفكر و حافظه است به سلامت حفظ شود و بعد لازم است با پروتزهای فلزی روی استخوان برداشته شده، استقامت جمجمه بازگردانده شود. در عملهای جراحی دیسك و تومورهای نخاع هم اتفاق مشابه رخ میدهد. از طرفی، گاهی لازم است جراح مغز و اعصاب، ظرافت را كم كرده و با خشونت تمام و با استفاده از پیچ و پلاكهای فلزی زمخت، مهره دررفته را جا بیندازد و ثابت كند.
هر حركت نابجا، لرزش دست یا خطای كوچكی در تصمیمگیری میتواند باعث آسیب عصبی شود كه با توجه به ضعف سیستم عصبی در بازسازی، ممكن است برای بیمار به قیمت از دست رفتن هوشیاری، حركت، حس، تكلم یا حافظه باشد؛ عملكردهایی كه هركدام از آنها در زندگی یك انسان بینهایت ارزش دارند.
گرچه تاكنون جایگزینهای فلزی و غیرفلزی برای بازگرداندن استقامت به استخوان جمجمه و ستون فقرات ابداع شده و بهرغم نواقص متعدد، تاحدودی به حفظ عملكرد این اعضا كمك میكند، ولی تاكنون جایگزینی كاربردی و موثر برای بافت عصبی از دست رفته بهدست نیامده است. این به معنی تراشیدن و شكستن یك گاو صندوق سخت برای رسیدن به گوهری شكننده در داخل آن است كه به هیچ وجه نباید آسیب ببیند و آسیب آن قابل جبران نیست.
جراح مغز و اعصاب و ستون فقرات وظیفه حفظ سلامت بافت عصبی و برقراری و پایداری استخوانهای محافظ آن را بهعهده دارد. برای رسیدن به تومور مغزی، باید اول با دریل استخوان سخت جمجمه باز شود و بعد شاهد بافت لطیف مغز خواهیم بود كه توسط تومور مورد تهاجم قرار گرفته. جدا كردن تومور از مغز سالم نیازمند ظرافت بسیار و متفاوت با سایر جراحیهاست تا آنچه مایه حركت، تكلم، تفكر و حافظه است به سلامت حفظ شود و بعد لازم است با پروتزهای فلزی روی استخوان برداشته شده، استقامت جمجمه بازگردانده شود. در عملهای جراحی دیسك و تومورهای نخاع هم اتفاق مشابه رخ میدهد. از طرفی، گاهی لازم است جراح مغز و اعصاب، ظرافت را كم كرده و با خشونت تمام و با استفاده از پیچ و پلاكهای فلزی زمخت، مهره دررفته را جا بیندازد و ثابت كند.
هر حركت نابجا، لرزش دست یا خطای كوچكی در تصمیمگیری میتواند باعث آسیب عصبی شود كه با توجه به ضعف سیستم عصبی در بازسازی، ممكن است برای بیمار به قیمت از دست رفتن هوشیاری، حركت، حس، تكلم یا حافظه باشد؛ عملكردهایی كه هركدام از آنها در زندگی یك انسان بینهایت ارزش دارند.
گرچه تاكنون جایگزینهای فلزی و غیرفلزی برای بازگرداندن استقامت به استخوان جمجمه و ستون فقرات ابداع شده و بهرغم نواقص متعدد، تاحدودی به حفظ عملكرد این اعضا كمك میكند، ولی تاكنون جایگزینی كاربردی و موثر برای بافت عصبی از دست رفته بهدست نیامده است. این به معنی تراشیدن و شكستن یك گاو صندوق سخت برای رسیدن به گوهری شكننده در داخل آن است كه به هیچ وجه نباید آسیب ببیند و آسیب آن قابل جبران نیست.